نصرت رحمانی سال ۱۳۰۸ شمسی در تهران متولد شد و در ۲۷ خرداد در رشت درگذشت. رحمانی را شاعر نوگرا می‌نامند. نخستین مجموعه‌های نصرت رحمانی در دهه‌ی ۳۰ شمسی به نام‌های کوچ، کویر و ترمه منتشر شد. فضای این شعر‌ها فضایی بسیار محزون بود که شاید به همین علت از ابتدا او را شاعر شعر […]

نصرت رحمانی سال ۱۳۰۸ شمسی در تهران متولد شد و در ۲۷ خرداد در رشت درگذشت. رحمانی را شاعر نوگرا می‌نامند. نخستین مجموعه‌های نصرت رحمانی در دهه‌ی ۳۰ شمسی به نام‌های کوچ، کویر و ترمه منتشر شد. فضای این شعر‌ها فضایی بسیار محزون بود که شاید به همین علت از ابتدا او را شاعر شعر سیاه خواندند. او به گونه‌ای انتزاعی مضامینی، چون مرگ و وحشت را به قلم می‌آورد. یکی دیگر از ویژگی‌های نصرت رحمانی که شاید مشهورنرین ویژگی اشعار وی نیز باشد، مبارزه‌ی او با اصول اخلاقی و عرف جامعه است. او مدام تلاش کرده که از زیر قیود اخلاقی جامعه‌ی خود شانه خالی کند و به نوعی دست به تابو شکنی در اشعار خود می‌زند. در ادامه شعر « جنگجویی که شکست خورد» آمده است:
این روزها اینگونه‌ام،ببین / دستم چه کُند پیش می‌رود
انگار هر شعر باکره‌ای را نوشته‌ام / پایم چه خسته می‌کشدم
گویی کت بسته از خم هر راه رفته‌ام / تا زیر هر کجا.
حتی شنوده‌ام هر بار شیون تیر خلاص را / ای دوست این روزها با هر که دوست می‌شوم
احساس می‌کنم آنقدر دوست بوده‌ام که / وقت خیانت است.
انبوه غم حریم و حرمت خود را از دست داده است / دیریست هیچ‌کار ندارم
وقتی که هیچ کار نداری / تو هیچ کاره‌ای
مانند یک وزیر / من هیچ‌ کاره‌ام
یعنی که شاعرم.
آغاز انهدام چنین است / اینگونه بود
آغاز انقراض سلسه مردان / تنها بر سنگ گور من بنویسید
یک جنگنجو که نجنگید / اما شکست خورد

ما که به زور نیامدیم!

هومن جعفری
حتما شما هم از قصه خانمی که در اسنپ با آقای عابد – نامزد بعدی ریاست جمهوری – دعوایش شد و کار به کجاها کشید و ادامه بحث ها، آگاه هستید. همچنین از ملاقات دو سه روز قبل این خانم و مادرش با آقای عابد هم آگاه هستید.همان ملاقاتی که چند جلد کتاب نیز به این خانم جوان هدیه شد!
بعد از اینکه این اتفاق افتاد، در فضای مجازی به قیافه و چهره ناراحت دو خانم اشاره شد و اینکه این ملاقات زوری بوده و خجالت نمی کشید و فلان و این حرف ها.
دو روز بعد این دو خانم به خبرگزاری فارس رفتند تا در آنجا تاکید کنند که ملاقاتشان با آقای عابد زوری نبوده و فضا هم فضای اخم نبوده و خیلی هم خوش گذشته و شاید عکس بد افتاده وگرنه آنها خیلی هم در این جلسه حالشان خوب بوده!
بعد از انتشار این مصاحبه هم در فضای مجازی کلی دعوا راه افتاد که خجالت بکشید و این ماجرا را سریع تر تمام کنید تا شرکت اسنپ ورشکست نشده و مردم عصبانی تر نشده اند.
احتمالا دو سه روز بعد این دو خانم می روند به تسنیم تا آنجا مصاحبه کنند که حضورشان در فارس اصلا زوری نبوده و اصلا خودشان از مخاطبان فارس هستند و تمام اخبار بخش سیاست های دفاعی و ورزشی را از فارس می گیرند و آنجا هم فقط رفته بودند بچه ها را ببینند.
بعد که مردم به این حضور هم اعتراض کردند، دو روز بعد ترش می روند روزنامه رسالت و تاکید می کنند که حضورشان در تسنیم اصلا برای لاپوشانی حضورشان در فارس نبوده و فقط رفته بودند که یک سری بزنند ببینند بچه های تسنیم چطوری کار می کنند چون هوا هم گرم است و کار رسانه ای سخت تر هم می شود.
بعد از اینکه پیامدهای حضورشان در رسالت بدتر شد، می روند دفتر روزنامه کیهان و آنجا اعلام می کنند که چقدر در این طول این مدت حضورشان در رسانه های اصولگرا بهشان خوش گذشته و متوجه شده اند که باید در انتخابات بعدی به سعید جلیلی رای بدهند یا باقر قالیباف یا هرعزیز دیگری که دوستان دستور بدهند.
یعنی این دو بنده خدا احتمالا تا سه چهارسال بعد باید پای ثابت تمام سخنرانی ها و گردهمایی ها و نمایش های تبلیغاتی دوستان جناح راست باشند.
توصیه : دفعه بعدی کسی به حجابتان گیر داد، از ماشین پیاده شوید و یک ماشین دیگر بگیرید.به این هم دنگ و فنگش نمی ارزد!