انگلستان به آبهاي ايران ناو جنگي فرستاد ـ اندرز آمريکا به انگلستان که وارد عمليات نظامي برضد ايران نشود تا بهانه به دست مسکو افتد. دولت انگلستان چهارم تيرماه ۱۳۳۰ (ژوئن ۱۹۵۱) و چند روز پس از انجام خلع يد از آن دولت در صنايع نفت ايران، دستور انتقال اتباع و مهندسان خود را از […]

انگلستان به آبهاي ايران ناو جنگي فرستاد ـ اندرز آمريکا به انگلستان که وارد عمليات نظامي برضد ايران نشود تا بهانه به دست مسکو افتد. دولت انگلستان چهارم تيرماه ۱۳۳۰ (ژوئن ۱۹۵۱) و چند روز پس از انجام خلع يد از آن دولت در صنايع نفت ايران، دستور انتقال اتباع و مهندسان خود را از آبادان به بصره صادر و ناو جنگي «موريشس = ماريشِس HMS Mauritius» از نوع رزمناو سبک را روانه آبهاي ايران كرد كه اين اقدام، احساسات ملي ايرانيان را چنان برانگيخت كه گروهي از خلبانان نيروي هوائي داوطلب حمله انتحاري (كاميكازي) به اين ناو شدند. در همين روز به شناورهاي نيروي دريايي فرمان آماده باش كامل داده شد، چند آتشبار ساحلي به خوزستان منتقل و براي تقويت روحيه مردم، واحدهاي ارتش در تهران و شهرهاي ديگر در خيابانها رژه رفتند و تجهيزات و آمادگي خودرا نشان دادند و قرار شد كه اگر تهديد جدّي شود، ثبت نام از داوطلبان براي جنگ آغاز و سربازان احتياط (منقضي خدمت) تا سه دوره به زير پرچم احضار شوند. همين آمادگي سبب شد كه دولت وقت آمريكا به لندن اندرز دهد كه در شرايط موجود به مصلحت نيست برضد «ايران بپاخاسته» دست به اقدام نظامي بزند. نگراني دولت آمريکا عمدتا قرارداد سال ۱۹۲۱ تهران ـ مسکو بود که دست روسيه را در شرايطي براي انتقال نيرو به ايران باز گذارده بود. دولت آمريکا بعدا با امضاي قرارداد دفاع و امنيت مشترک با ايران (قرارداد دسامبر ۱۹۵۸منعقده در آنکارا، و در ايران معروف به قرارداد ۱۴ اسفند ۱۳۳۷ که ظرف يک هفته به تصويب دو مجلس پارلمان ايران رسيده بود) کوشيد تا حقي تقريبا مشابه قرارداد ۱۹۲۱ براي خود به دست آورد.