![](https://jomlehonline.ir/wp-content/themes/aban/img/none.png)
گروه فرهنگی علی نیاکان، از جمله کارگردانهای خوشفکر و سختکوشی است که تا به امروز ۲۸ فیلم و سریال را در کارنامه هنری خود داشته است. وی مدیریت آموزشگاه «نمای نزدیک» را به عهده دارد و هنرجویان زیادی را به جامعه هنری تحویل داده است. هیچ وقت دستیار نبودهام از آن روزی که روحیات خودم […]
گروه فرهنگی
علی نیاکان، از جمله کارگردانهای خوشفکر و سختکوشی است که تا به امروز ۲۸ فیلم و سریال را در کارنامه هنری خود داشته است. وی مدیریت آموزشگاه «نمای نزدیک» را به عهده دارد و هنرجویان زیادی را به جامعه هنری تحویل داده است.
هیچ وقت دستیار نبودهام
از آن روزی که روحیات خودم را شناختم، خلق کردن را خیلی دوست داشتم و اوایل کارم خیلی دوست داشتم به روی یک تابلو، اثری را نقاشی و خلق کنم. در کنارش سراغ خطاطی رفتم اما هنوز گمشده خودم که فیلمسازی بود را پیدا نکرده بودم و جالب است بدانید من هیچ وقت دستیاری نکرده ام و اولین کارم را در کسوت کارگردانی جلو دوربین بردم که البته سختیهای خودش را داشت چرا که باید در این راه آزمون و خطا میکردم.
زمانی هم که فوتبال بازی میکردم کاپیتان تیم بودم
نسبت به قدیم و فرزندپروریهای زیاد، من در یک خانواده کمجمعیت پنج نفره به دنیا آمدم و فرزند ارشد خانواده بودم و همانطور که گفتم از همان ابتدا خلق کردن و کمال گرایی را دوست داشتم. من زمانی هم که فوتبال بازی میکردم کاپیتان تیم بودم اما این بدان معنا نبود که قدرتطلب باشم و بیشتر روحیه حمایتگری خوبی داشتم.
برخی هنرجویانم در کارهایم ورود پیدا کردهاند
در حال حاضر که مدیریت نمای نزدیک را بر عهده دارم همیشه سعی کردهام چتر حمایتیام برای هنرجویانم باز باشد و در تمام ۲۸ فیلم و سریالی که ساختهام؛ دستکم یک سوم عوامل؛ چه جلو و چه پشت دوربین، از هنرجویان من هستند.
در تمام ژانرها تجربه کارگردانی داشتهام
همیشه اعتقاد شخصیام این بوده که علی نیاکان بهعنوان یک کاگردان باید ژانرهای مختلف را تجربه و به بهترین شکل آن ژانرها را در قالب سریال، فیلم و تله بسازد اما برخی از دوستان کارگردان من فقط روی یک ژانر تمرکز میکنند که این به سلیقه و علایق همکاران من بر میگردد اما من ژانر پلیسی، عاشقانه، ترسناک، مذهبی و دفاع مقدس، طنز و اجتماعی بسیاری کار کردهام.
کارگردان کلیشهای نیستم
با اینکه سعی کردم در قامت یک کارگردان کلیشهای نشوم، اما در جای خود بسیار سخت است که یک فردی در ژانرهای مختلف، تجربه کاری داشته باشد چرا که وقتی یک کارگردان در یک ژانر میسازد و آن را ادامه میدهد خیلی اتفاق راحتتری است و آزمون و خطا ندارد اما وقتی شما ژانرهای مختلف میسازید این باعث میشود ریسک بزرگی بکنید و آزمون و خطاها یک به یک دیده شوند و مهمتر از همه، فرد کلیشهای نشود. خدا را شاکرم اگر خطایی در کار بوده سعی کردهام با کمک گرفتن از عنصر تجربه در کار بعدی رفع کنم.
از دوستانم مشاوره میگیرم
در کار «بزن بریم آبادان» که ژانر طنز داشت خیلی سعی کردم از همکارانم مشاوره بگیرم و اصولا فردی نیستم که بدون تجربه یا مشاوره اقدام به ساخت کاری کنم که کمتر در آن اطلاعات مفید داشته باشم.
فیلمنامهنویس را باید حمایت مالی کرد
متاسفانه ما در صنعت فیلمسازی برعکس عمل کردهایم و همیشه اولویت بر بازیگر بوده است در حالیکه هسته اصلی فیلمسازی یک روایت و داستان است که به آن فیلمنامه میگوییم و باید جذاب باشد که همه عوامل بتوانند خوب کار کنند و در نهایت یک کار خوب ساخته شود. اینجا اما کمترین پول را فیلمنامهنویس میگیرد. با این شرایط آیا میشود توقع این را داشت که فیلمنامهنویس دغدغه دیگری نداشته باشد یا یک فیلمنامه به تمام معنا بنویسد؟
همه کارهایم را به یک اندازه دوست دارم
همه کارهایم را به یک اندازه دوست دارم و اگر کاری هم نقص داشته و یک کاری هم بسیار دیده شده، همه را مثل بچههایم یکسان دوست دارم. البته در هر عصر و زمانی یک دغدغهای برای فیلمسازی داشتهام که با زمانهای دورتر متفاوت بوده است. جهانبینی علی نیاکان و دغدغههایی که دارد در زمان خودش متفاوت است و گذر زمان یک انگیزه دیگر را در من ایجاد میکند که شیوه متفاوتتری را به کار بگیرم.
آموزشگاهی موفق است که خروجیهای درست تحویل جامعه هنری بدهد
اعتقاد دارم فردی که الفبای هنر بازیگری را به خوبی نمیداند وقتی به آموزشگاه من مراجعه میکند خروجی فرد به گونهای باشد که تفاوت در حرفهای بودن احساس شود. البته نه صرفا از دید کار کردن بلکه سلامت جسم و روان، جهانبینی و مهمتر از همه اخلاقمداری فرد و بالا بردن سطح معلومات و سواد، بسیار برای من مهم است که در فرد ایجاد شود. اساسا من آموزشگاه نمای نزدیک را تاسیس کردهام که در درجه اول اخلاقمداری را در فرد هنرجو تقویت کنم و بعد تکنیکهای بازیگری را به او بیاموزم. وقتی یک بازیگر هنوز یاد نگرفته که سر صحنه چگونه باشد و نظم را در رفت و آمد رعایت کند چطور میشود از آن فرد بهعنوان بازیگر حرفهای نام برد؟
صبر و حوصله باید سرلوحه هنرجویان باشد
توصیه من بهعنوان یک فیلمساز به هنرجویان این است که در این راه باید صبر و حوصله را سرلوحه و زینت کار خود قرار دهند و خیلی برای گرفتن نقشها عجول نباشند. برخی خیلی دوست دارند راه چند ساله را یک شبه طی کنند در حالیکه بازیگری نیازمند صبر و حوصله است و به تجربه ثابت شده است بازیگرانی که موفق و محبوب بودهاند در درجه اول اخلاقمداری که از آن صحبت کردم را بسیار در کارشان رعایت کردهاند و دیگر آنکه صبر و حوصله و تلاش و سختکوشی را سرلوحه قرار دادهاند.
کاری زیبا در راه است
در حال حاضر یک کار و اثر متفاوت در ژانر طنز را در حال بازنویسی فیلمنامه هستم که نویسنده و کارگردان کار خودم هستم و قرار است به زودی بازیگرانش مشخص شوند. نمیتوانم در مورد فیلمنامه صحبت کنم اما مطمئنم مخاطب خاص و زیادی این کار را دنبال خواهند کرد.
پسرم بازیگر است
پسر بزرگم آرین وقتی چهار سال داشت در کار «فعل مجهول» به کارگردانی خودم در کنار خانم پرستو صالحی بازی کرد و تا به امروز حدود سی و خوردهای فیلم بازی کرده و بسیار به کار بازیگری علاقهمند است.
بزرگترین دغدغه من در فیلمسازی
بزرگترین دغدغه فعلی من این است که آموزش و تولید هنر را به بهترین شکل اجرا کنم. یکی از مشکلات درون خانوادهها مبحث کلام است که بار منفی آن بسیار تاثیرات مخرب دارد. من دغدغهام این است چه در آموزش و چه در تولید دست به روی موضوعاتی بگذارم که کلام و رفتار یک خانواده به سمت مثبت شدن برود و این بسیار احساس مسوولیت را در من زیاد کرده است که خروجیهای کارم به منفعت خانوادهها و جامعه ختم شود و این بزرگترین دغدغه علی نیاکان در مقام فیلمسازی است.
استاد پرویز پرستویی را دوست دارم
استاد پرستویی را خیلی دوست دارم چون واقعا کاربلد است. عالیجناب پرویز پرستویی در فیلم «کتاب قانون» به کارگردانی مازیار میری، چند نقش متفاوت مثل فروشنده سوپر مارکت، سبزی فروش، قصاب و راننده تاکسی دارد که تمامی نقشها با اینکه کوتاه بوده به بهترین شکل ایفا شده است. یعنی وقتی استاد پرویز پرستویی را در نقش قصاب میبینیم باورمان میشود که پرویز خان یک قصاب است و کاملا با نقش خو میگیرد و این هنر میخواهد.
«حسن جوهرچی» کاربلد بود
حسن جوهرچی که روحش شاد باشد با من بسیار ارتباط صمیمانهای داشت. یکبار به او زنگ زدم و به من گفت که من در فرودگاه هستم. فردای آن روز تماس گرفتم و باز گفت من فرودگاه هستم و من سوال کردم کجا قصد سفر داری و در جواب گفت؛ نمیدانم، و من بسیار تعجب کردم اما در نهایت متوجه شدم که حسن جوهرچی چند روز کار نداشته است و از این فرصت استفاده کرده تا با یک خلبانی ارتباط دوستانه بگیرد و در کنار او پرواز کند تا اگر زمانی به او پیشنهاد خلبانی شد از قبل مهارت نقش بازی کردن را در مقام خلبانی داشته باشد. این یعنی موفقیت یک بازیگر که بسیار مهم است که تو مهارت یک کار را داشته باشی و هنرجویان باید به این نکته بسیار توجه کنند.
حرف آخر
با تشکر از شما که بسیار کاربلد و حرفهای هستید و آرزوی بهترینها برای شما و همه عزیزان و مردم کشورم دارم. دعای خیر و برکت بدرقه راهتان باد.