کاوه ایرانی روزنامه نگار ماه گذشته را می توان ماه عسل دلواپسان نامید. آنها توانستند در آخرین سال مجلس دهم، ریاست حساس ترین کمیسیون های مجلس را تصاحب کنند و از طرفی حضور پررنگ تری در هیئت رئیسه مجلس داشته باشند. هرچند شاید برخی گمان کنند که در این یک سال باقی مانده کار زیادی […]

کاوه ایرانی
روزنامه نگار

ماه گذشته را می توان ماه عسل دلواپسان نامید. آنها توانستند در آخرین سال مجلس دهم، ریاست حساس ترین کمیسیون های مجلس را تصاحب کنند و از طرفی حضور پررنگ تری در هیئت رئیسه مجلس داشته باشند. هرچند شاید برخی گمان کنند که در این یک سال باقی مانده کار زیادی از آنان ساخته نیست تا بقای خود را در مجلس یازدهم تضمین کنند. اما اگر به دقت رویدادهای اخیر را رصد کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که در پی ناکامی های جریان اصلاحات در دولت، مجلس و شوراهای شهر، فرصتی طلایی برای دلواپسان فراهم شده تا بار دیگر سیطره خود را بر کشور و جامعه بگسترانند و برای رسیدن به این هدف در روزهای دست به اقدامات تخریبی علیه دولت و اجرای نمایش های تبلیغاتی و رسانه ای گسترده ای زده اند.

به گزارش «جمله» در سال های گذشته بارها شاهد این واقعیت تلخ بوده ایم که هرگاه کشور درگیر مسائل حیاتی و حساس بوده، دلواپسان بیکار ننشسته و اقدام کارشکنی ها متعدد کرده اند. بسیاری بر این عقیده اند که اگر نقش دلواپسان در شکست برجام بیشتر از دولت ترامپ و متحدانش نباشد، کمتر از او آنها نیست. به اعتقاد کارشناسان سیاسی اقدامات برنامه‌ریزی شده فراوانی توسط این جریان در طول مذاکرات هسته‌ای و بعد از آن با هدف مخالفت با دولت و تیم مذاکره کننده صورت گرفت تا با تحریک طرف‌های مقابل و جامعه بین‌الملل، تلاش‌های صورت گرفته توسط دولت تاثیر اساسی خود را نداشته باشد. بر همین اساس آنان تلاش زیادی کردند تا به جای طی کردن مسیر دیپلماتیک با هدف تنش‌زدایی، مسیر را در خلاف این جهت هدایت کنند. اکنون نیز آنها با هدف قرار دادن لوایح چهارگانه و اینستکس تلاش می کنند تیر خلاص بر پیشانی برجام شلیک کنند.

پرده اول، آتش بازی در مجلس
دلواپسان از همان زمان که در سال ۹۲ کاندیدای اصلح‌شان با کمی بیش از ۴ میلیون رای از دور رقابت ها حذف شد دست به کار شدند و در نخستین گام مذاکرات هسته ای در دولت یازدهم را هدف گرفتند. آنها از ابتدای شروع مذاکرات هسته ای در دولت یازدهم انتقادات شدیدی را از عملکرد تیم مذاکره کننده هسته ای مطرح کردند به طوریکه نمایندگان این جریان در مجلس شورای اسلامی از هیچ تلاشی برای سنگ اندازی در مسیر مذاکرات دریغ نکردند. در راس آنها علیرضا زاکانی بود؛ او که با تلاش گسترده همفکرانش به ریاست کمیسیون ویژه برجام رسید تمام تلاش خود را برای متوقف ساختن مذاکرات هسته ای و ایجاد خدشه در برجام انجام داد، تلاش هایی که اگرچه در آن مقطع به جایی نرسید اما همین افراد روزهای بعدتر که بسیاری در شوک خروج یکباره ترامپ از برجام بودند، سرخوش از این اقدام نسخه ای از برجام را در صحن مجلس به آتش کشیدند.
در واقع بهارستان مرکز نمایش های این جریان است. طومار بازی و برهم زدن نظم مجلس توسط نمایندگان این جریان در جهت مخالفت با لوایح دولت در صحن علنی و قشون کشی خیابانی هواداران معدود اما پر هیاهوی آنان در بیرون مجلس بارها سوژه رسانه ها شده است. اما اقدامات این افراد به همیجا ختم نمی شود چرا که هدف اصلی آنان انتقام از دولتی است که مد نظر آنان نبوده و نیست.

پرده دوم، عملیات روانی علیه دولت
هرچند برخی از اقدامات دولت و ناکارآمدی برخی از وزیران دولت دوازدهم مورد انتقاد همگان است، اما نباید فراموش کرد این دولت با تمام محاسن و معایبی که دارد، دولت جمهوری اسلامی و نماینده نظام حاکم بر ایران در عرصه بین الملل بوده و تضعیف آن به مثابه تضعیف نظام حاکمیتی به حساب می آید. اما دلواپسان بدون هیچ توجهی به این موضوع مهم و اساسی، در سال های گذشته بارها دولت جمهوری اسلامی را مورد هجمه بی رحمانه خود قرار داده اند.
بر این اساس عناصر این جریان در کنار فعالیت‌های تخریبی خود علیه مذاکرات هسته ای دولت، نیم نگاهی هم به کابینه داشته و هر از چند گاهی یکی از وزرا را در مرکز حملات خود قرار می دهند و البته در انتشار اخبار غیرواقع و تهمت و انگ و برچسب علیه آنها هیچ کم نمی گذارند.
اگرچه در مجلس قبل گویی وظیفه حمله به وزیر نفت در چارچوب وظایف زاکانی تعریف شده بود اما در مجلس دهم این وظیفه به دلواپسان نوظهوری همچون ابوالفضل ابوترابی و حسینعلی حاجی دلیگانی سپرده شده است، او طی ماه های اخیر سه ادعا مبنی بر وجود سه کارت‌خوان با گرش مالی بیش از ۱۰ میلیارد تومان در دفتر وزیر نفت (ادعایی که از سوی حسینعلی حاجی دلیگانی دیگر نماینده دلواپس نوظهور در مجلس هم مطرح شده بود)، گلایه مندی محمدجواد ظریف از زنگنه به دلیل کم تحرکی وی در فضای بین المللی و در نهایت برکناری وزیر نفت به دلیل اختلاف با رئیس‌جمهوری را مطرح کرد که البته هر سه از سوی مراجع رسمی تکذیب شد اما داستان شایعه پراکنی علیه دولت همچنان دارد. اما در بیرون مجلس وظیفه حملات به ظریف بر عهده افرادی همچون حسین شریعتمداری است. او علاوه بر تلاش های بی امان برای تضعیف دولت، در آخرین اظهارنظر خود علیه ظریف گفته است که او به صورت علنی از آمریکا دعوت کرده تا ایران را نابود کند. این ادعای شریعتمداری درباره ظریف در حالی است که رهبر معظم انقلاب طی سال های اخیر از ظریف بارها با تعابیری همچون فرزند انقلاب، امین، غیور، شجاع و متدین، خستگی‌ناپذیر، باوجدان و صاحب احساس مسئولیت یاد کرده اند.
پرده سوم، قهرمان بازی های عجیب
آخرین اقدام نمایشی این جریان، تدوین طرح‌هایی تحت عنوان مقابله با تحریم‌های آمریکا زده‌اند بی آنکه مشخص باشد با چنین طرح هایی قرار است چگونه اقدامات تحریمی آمریکا را تلافی کنند.
امیرحسین قاضی زاده هاشمی نماینده عضو جبهه پایداری است هفته گذشته گفت: «اعضای فراکسیون اقدامات پیش‌دستانه علیه تهدیدات آمریکا با همکاری پژوهشگاه امام حسین (ع) از ۱۰ طرح ضدآمریکایی در بندرعباس رونمایی خواهند کرد و سه طرح دیگر آماده طرح در مجلس شورای اسلامی است. او در مورد این طرح‎ها اینگونه توضیح داد: یک- طرح حمایت از امنیت آب‌های سرزمینی ایران، ۲ – طرح الزام دولت به اقدام مقتضی علیه کشورهای همسایه میزبان پایگاه‌های نظامی آمریکا، ۳ – طرح الزام دولت به اقدام قانونی علیه شرکت‌هایی که به تحریم‌های ضد ایرانی آمریکا پیوستند، ۴ – طرح الزام دولت به پیگیری جبران خسارات ناشی از اقدامات ضد حقوق بشری آمریکا علیه شرکت‌های ایرانی، ۵ – طرح الزام دولت در پیگیری حقوقی اقدام جنایت‌کارانه آمریکا در اسقاط هواپیمای مسافربری ایران، ۶ – طرح تأسیس موزه جنایات آمریکا، ۷ – طرح الزام دولت در تعیین سرفصل جنایات آمریکا در کتب درسی مدارس و دانشگاه‌ها، ۸ – طرح الزام دولت به حمایت همه‌جانبه از افراد و مؤسسات ایرانی که از اقدامات آمریکا متضرر شده‌اند، ۹ – طرح تشکیل باشگاه کشورهای تحریم شده توسط آمریکا و ۱۰- طرح مقابله با تحریم‌های آمریکا از طریق جایگزینی کالا و خدمات، ۱۰ طرح در نظر گرفته‌شده هستند.»
پایگاه تحلیلی «خبرآنلاین» در گزارشی پیرامون این موضوع نوشت:« ده طرح در نظر گرفته شده جبهه پایداری برای مقابله با امریکا از سوی پیشنهاددهندگان آن اصلا مشخص نیست که چه دستاوردی برای کشور دارد و یا حداقل آیا به همان هدف اصلی که باید «علیه تهدیدات آمریکا» باشد دست خواهد یافت یا خیر؟ تا اینجای کار آنچه که از سوی پایداری‎های مجلس شاهدیم، تصمیمات شتاب زده‎ای است که به نام حرکت در مسیر رهنمون‎های رهبری انجام می شود. اما غافل از اینکه با همین اقداماتی که برای انجام آن گوش فلک را کر کرده‎اند، قرار است به کجا برسند؟»
جدای از شعاری بودن اینگونه تصمیمات، مساله بودجه و هزینه‎های اجرای این طرح‎ها در صورت تصویب نیز جای بحث دارد. به نظر می رسد اقدامات تک روانه نمایندگان منتسب به جبهه پایداری و دلواپسان در مجلس بیش از آنها واقعا اقدامی در جهت عملیاتی کردن خواسته های رهبری انقلاب برای نقش آفرینی مجلس درمقابل اقدامات خصمانه آمریکا باشد، بیشتر تحرکاتی انتخاباتی در فاصله باقیمانده تا انتخابات مجلس یازدهم باشد. انتخاباتی که آنها امید زیادی به آن بسته اند تا شاید باردیگر کرسی های بیشتری را در مجلس بعدی از آن خود کنند.