کاوه ایرانی روزنامه نگار زمان به سرعت در حال گذر است و هر روز بیشتر به زمان ثبت نام انتخابات مجلس یازدهم نزدیک می شویم. با اینحال گویا احزاب اصلاح طلب همچنان تنها نظاره گر صف آرایی رقیبان هستند و تا امروز هیچ تحرک جدیی در خصوص برنامه ریزی جهت ورود به پروسه انتخابات از […]
کاوه ایرانی
روزنامه نگار
زمان به سرعت در حال گذر است و هر روز بیشتر به زمان ثبت نام انتخابات مجلس یازدهم نزدیک می شویم. با اینحال گویا احزاب اصلاح طلب همچنان تنها نظاره گر صف آرایی رقیبان هستند و تا امروز هیچ تحرک جدیی در خصوص برنامه ریزی جهت ورود به پروسه انتخابات از خود نشان نداده اند. در شرایطی که اصولگرایان بدون نگرانی از تصمیم شورای نگهبان، آماده حضور در انتخابات مجلس یازدهم میشوند، در مقابل برخی اصلاح طلبان نیز تصمیم گرفتهاند به شیوهای مشابه وارد رقابتهای مجلس یازدهم شوند و برخی نیز از هم اکنون حضور در انتخابات را در چنین وضعیتی بی فایده می دانند.
به گزارش «جمله» هرچند اصـــلاحطلبــان همچنان صندوق رأی را تنها راه دستیابی به خواستههای اصلاحطلبانه خود میدانند. با این حال آنچه سعید حجاریان در فروردین ماه سال جاری تحت عنوان «مشارکت مشروط» در انتخابات مطرح کرد، همچنان کانون بحث اندیشهورزان این جریان سیاسی قرار دارد و دیدگاههای متفاوتی پیرامون آن مطرح میشود؛ از بهزاد نبوی که معتقد است اصلاحطلبان باید به جای مأیوس کردن مردم با تمام قوا برای برگزاری انتخابات پرشور تلاش کنند تا مرتضی الویری که میگوید جز صندوق رأی راه دیگری نمی شناسد اما به عنوان عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان پیشبینی میکند که ممکن است اگر کاندیداهای اصلاحطلب قلع و قمع شوند این جریان سیاسی از ارائه فهرست اجتناب کند.
پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان در تصرف فرصتطلبان
داریوش قنبری، فعال سیاسی اصلاحطلب با تاکید بر این امر معتقد است شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان میتواند متولی این امر باشد. این فعال سیاسی که با یکی از رسانه ها گفت و گو کرده بود اظهار کرد:« پالایش درونی در جریان اصلاحات یک امر واجب است چرا که در موسم انتخابات ما شاهد هستیم که برخی افراد ژست اصلاحطلبانه میگیرند و به اسم و واسطه اصلاحطلبان وارد مجلس میشوند اما همین که وارد مجلس شدند همه چیز را فراموش میکنند. این یک آسیب جدی است که متوجه جریان اصلاحات است. اگر اصلاحطلبان این را مورد توجه قرار ندهند به شدت آسیب خواهند دید، چرا که عملکرد آنها به اسم جریان اصلاحات زده میشود و درواقع این اصلاحطلبان هستند که باید پاسخگوی عملکرد آنها در مجلس باشند. درواقع این امر در مجموع باعث میشود که جامعه و سرمایه اجتماعی، اعتماد خودش را نسبت به اصلاحطلبان از دست بدهد. بنابراین پالایش درونگروهی با توجه به چنین خطراتی که پیش از این نیز مشاهده شده است امری لازم و ضروری است.» قنبری در ادامه توضیح میدهد: «باید توجه داشت که قطعاً اعتماد مردم نسبت به اصلاحات حتی بدون در نظر گرفتن این پالایش درونی، دچار آسیب خواهد شد و سرمایه خود که همان اعتماد مردمی است را از دست خواهد داد. بنابراین باید این موضوع به جد مورد توجه قرار گیرد تا دیگر فرصتطلبان جای اصلاحطلبان واقعی را نگیرند.» وی میافزاید: «با توجه به اینکه فرصتطلبان هم در جریان اصلاحات حضور دارند و هم در جریان اصولگریی، اما چون اصلاحطلبان دارای پایگاه اجتماعی بالاتر و بیشتری در بین مردم هستند، بنابراین پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان، بیشتر مورد طمع فرصتطلبان قرار گرفته است. فرصتطلبان سعی میکنند از این پایگاه بهعنوان نردبان ترقی برای رسیدن به اهداف شخصی خودشان استفاده کنند. درواقع جریان اصلاحات و نخبگان فکری باید راهکار و سازوکاری طراحی کنند که اجازه چنین سوءاستفادههایی از این پایگاه نشود که پالایش درونی یکی از همین راهکارها در انتخابات آینده میتواند باشد.»
جمعبندی درباره نوع مشارکت در انتخابات صورت نگرفته است
روز گذشته آذر منصوری عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در ارتباط با آخرین تحولات در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، اظهار کرد: «شورای عالی سیاستگذاری به عنوان نهادی که بیشترین ماموریتش ایجاد انسجام بین اصلاح طلبان سراسر کشور است، فعالیت خود را آغاز کرده است. این شورا در انتخابات گذشته توانسته انسجام کافی را میان اصلاحطلبان ایجاد کند.» وی ادامه داد: «اهمیت غیر قابل انکار در ضرورت وجود انسجام میان اصلاحطلبان از یک سو و تجربه ناموفق برای این جریان در زمانی که نتوانستند این انسجام را حفظ کنند از سوی دیگر؛ باعث شده تا حفظ انسجام میان احزاب و چهرههای اصلاحطلب موضوع مورد تاکید و اجماع مجموعه اصلاح طلبان باشد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در گفت و گو با ایسنا، تاکید کرد: «در شرایط فعلی بدیلی برای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که بتواند این انسجام را حفظ کند، وجود ندارد.» وی در بخش دیگری از این گفتوگو با بیان اینکه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به دنبال رفع نقص عملکرد این شورا در ادوار گذشته است، گفت: «قطعاً نقدهایی نسبت به عملکرد این نهاد در ادوار گذشته وجود داشته که در دور جدید در تلاش هستیم تا این نقدها را برطرف کنیم و از نظرات سازنده بهره ببریم.» منصوری افزود: «با رفع نقصها و بهرهگیری از نقد و نظرها اصلاحطلبان میتوانند حضور موثرتری در فضای سیاسی کشور داشته باشند». وی همچنین در ارتباط با موضوعات مورد بحث در این شورا گفت: «در حال حاضر بحث انتخابات از همه موضوعات اهمیت بالاتری دارد. نوع حضور و رویکرد جریان اصلاحات در انتخابات مورد بحث و نظر اصلاحطلبان است، اما این موضوعات هنوز به عنوان دستور کار رسمی شورا در جریان نیست.»
این عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در همین راستا ادامه داد: «هنوز هیچ جمع بندی خاصی در مورد نوع مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات صورت نگرفته است؛ چرا که باید ابتدا نسبت به آسیب شناسی اقدامات قبلی این شورا همچون نتایج عملکرد لیست امید در مجلس دهم اقدام کرده و سپس بر اساس نتیجه حاصله و تحلیل از فضای سیاسی کشور مجموعه گزینههای موجود را روی میز گذاشته و در نهایت به راهبرد مشترک دست پیدا میکنیم.»
وی افزود: «راهبرد مشترک، تصمیمی است که از دل ائتلاف بدست میآید؛ بنابراین اظهار نظرهایی که از سوی چهرههای سیاسی مطرح میشود، اظهارنظرهای شخصی است و به هیچ وجه نمیتواند نظر اصلی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان باشد.»
منصوری در توضیح بیشتر درباره نحوه تعامل شورای عالی با احزاب اصلاحطلب، گفت: «طی مکاتبهای از احزاب عضو نظرخواهی شده تا تحلیل و جمعبندی خود را به شورای عالی ارائه کنند؛ پس از نقد و بررسی در کارگروه مربوطه این جمعبندیها به نشست عمومی شورا آورده خواهد شد و آنجا در خصوص نوع حضور اصلاحطلبان در انتخابات تصمیمگیری میشود. قطعاً در این میان تحولات کلان سیاست کشور نیز در نظر گرفته میشود.»
در نهایت می توان گفت وضعیت فعلی اصلاح طلبان بیشتر به یک مبارز شباهت دارد که روزهای پر فروغی را طی نکرده و حالا باید با یک رقیب قدرتمند که پشتوانه ای قوی دارد مبارزه کند. در چنین شرایطی است که برخی از مبارزان به دلیل آگاهی از رای داور و امتیازاتی که حریفشان از آن برخوردار است، بدون آنکه وارد رینگ شوند، شکست خود را اعلام می کنند. اما بسیاری از مبارزان هم هستند که به رغم آنکه تمام روزنه های پیروزی را بسته می بینند، باز از مبارزه دست نمی کشند و با تمام قدرتی که دارند، حریف را به مبارزه می طلبند. شاید بهترین راهکار برای جریان های سیاسی وابسته به اصلاحات این باشد که با رجعت به گذشته خود بار دیگر ساختار و گفتمان اولیه خود را بازآفرینی کرده و با بهره گیری از پتانسیل افراد خوشنام، محبوب و مورد اعتماد جامعه، به بازسازی پایگاه اجتماعی خود بپردازند. اصلاح طلبان نباید این حقیقت را فراموش کنند که رمز پیروزی آنان در دهه ۷۰ توجه به نیازهای جامعه بود و اگر بخواهند بار دیگر با اقبال جامعه مواجه شوند باید اعتماد از دست رفته را ترمیم و رویش دوباره خود را آغاز کرده و همچون ققنوس از خاکستر شکست ها برخیزند. در چنین دورانی نظر مثبت جامعه به سمت گروهی خواهد بود که تنها به منافع ملت اندیشیده و مطالبات جامعه را هدف خود قرار می دهد نه کسانی که تنها شعارهای دهان پرکن و بی عمل سر می دهند.