«کلمات برای بیان آن همه تصویری که تقوایی در ذهن داشت، کافی نبودند و او در نهایت جذب جاذبههای رنگین سینما شد». به گزارش جمله به نقل از ایسنا، محمود دولت آبادی، داستاننویس، در یادداشتی به مناسبت ۷۹ سالگی ناصر تقوایی نوشت: «داستانهای ناصر تقوایی از ویژگی خاصی برخوردارند که آنها را متمایز از نوشتههای […]
«کلمات برای بیان آن همه تصویری که تقوایی در ذهن داشت، کافی نبودند و او در نهایت جذب جاذبههای رنگین سینما شد».
به گزارش جمله به نقل از ایسنا، محمود دولت آبادی، داستاننویس، در یادداشتی به مناسبت ۷۹ سالگی ناصر تقوایی نوشت: «داستانهای ناصر تقوایی از ویژگی خاصی برخوردارند که آنها را متمایز از نوشتههای اغلب نویسندگان معاصرمان میکند. او داستانهایی کاملاً تصویری خلق کرده و به گمانم همین قلمِ تصویری بوده که در نهایت او را به سینما سوق داده و به فعالیت در این عرصه کشانده است.
با این که چهل – پنجاه سال قبل مجموعه داستان کوتاه «تابستان همان سال» او را خواندهام، اغراق نیست اگر بگویم هنوز هم آن تصویرهای ناب در ذهنم باقی مانده و برایم جذاب هستند.
همان طور که پیشتر هم گفتهام کلمات برای بیان آن همه تصویری که تقوایی در ذهن داشت، کافی نبودند و او در نهایت جذب جاذبههای رنگین سینما شد. ناصر تقوایی عزیز از جمله کارگردانان کشورمان به شمار میآید که کارنامه درخشانی از خود به جای گذاشته و تردیدی نیست که کارهایی که در حوزه مستند انجام داده منحصر به فرد و خاص خود او هستند. از سویی آثار سینماییاش را هم میتوان از سالمترین فیلمهایی دانست که ساخته شدهاند. با این حال متأسفم که بگویم تقوایی در نیمه راه ماند یا شاید بهتر باشد بگویم در نیمه راهی که هنوز قادر به خلق آثاری به یادماندنی بود، او را نگه داشتند.
یکی از حسرتهای همیشگی آدمی در جامعهمان این است که چرا اغلب نخبگانمان در نیمه راه از فعالیت بازمیمانند و با موانع زیادی روبهرو میشوند؛ آنچنان که برخی ناچار به مهاجرت میشوند؛ افرادی نظیر «امیر نادری» و «سهراب شهیدثالث» که امثال آنان از قضا کم هم نیستند. تقوایی از معدود سینماگرانی است که ادبیات را به خوبی میشناسد و به اعتبار کارهایش از احترام بسیاری میان اهالی فرهنگ و هنر برخوردار است».