محمدحسین جعفری سمیع روزنامه نگار سینما را بسیاری آینه جادو نامیده اند. آینه ای که می توان هر غیر ممکنی را در آن امکان پذیر دید. آینه ای که می توان به واسطه آن به نقاط دور دست سفر کرد و مرز واقعیت و خیال را درنوردید. آینه جادویی که در آن می توان روایتی […]

محمدحسین جعفری سمیع
روزنامه نگار
سینما را بسیاری آینه جادو نامیده اند. آینه ای که می توان هر غیر ممکنی را در آن امکان پذیر دید. آینه ای که می توان به واسطه آن به نقاط دور دست سفر کرد و مرز واقعیت و خیال را درنوردید. آینه جادویی که در آن می توان روایتی بصری از نیروهای ماوراء الطبیعه، جادوگران و اشباح را مشاهده کرد و در عین حال از دیدن این شگفتی ها لذت برد. اما این آینه جادو وابستگی فراوانی دارد به صحنه گرانی که در آن نقش قهرمانان دوست داشتنی را ایفا می کنند. قهرمانانی که ما با آنان همزادپنداری می کنیم و حتی گاهی خود را جای آنان احساس می کنیم. بدون شک در آثار سینمایی جهان یکی از جذاب ترین ژانرها، ژانر تخیلی است. در این گونه از ژانر ها مخاطب به دنیایی سفر می کند که با آن بیگانه است و در عین حال بسیار شگفت انگیز است. اما سفر به چنین دنیایی نیازمند یک راهنمای حرفه ای است تا اسرار و رموز این دنیای ناشناخته را برای ما کشف کند و در این راه چه کسی بهتر از دکتر ایندیانا جونز، ماجراجو و باستان شناس دنیای سینما سراغ دارید؟
روز گذشته هفتاد و هفتمین سالگرد تولد هریسون فورد ایفاگر نقش دکتر ایندیاناجونز بود. هریسون فورد در روز ۱۳ جولای سال ۱۹۴۲ در شیکاگو ایالت ایلینوی دیده به جهان گشود. اجداد مادری هریس یهودی بوده و از مینسک در روسیه مهاجرت کرده اند. اما اجداد پدری او کاتولیک مذهب بودند و اصلیت آنها ایرلندی و آلمانی می باشد.
هریسون فورد بعد از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان در سال ۱۹۶۰، وارد دانشگاه ریپون شد و در رشته ادبیات انگلیسی به ادامه تحصیل پرداخت. رشته ای که از آن متنفر بود. کم کم علائم افسردگی در او نمایان شد. مدتها پشت سرهم می خوابید و برایش دشوار بود که بلند شود. هریسون فورد می گوید یک روز بعد از ۳ شبانه روز چرت زدن از رختخواب بیدار شدم تا به دانشگاه بروم…وقتی به کلاس رسیدم، آن قدر بی حال و بی حوصله بودم که نتوانستم دستگیره را بچرخانم و در را بازکنم. برگشتم و دوباره به رختخوابم رفتم و خوابیدم. این حالت ۳ سال طول کشید.
او بعدها اینگونه گفت: «بهترین کلمه ای که میشد به من گفت تنبل بود. چند روز پیش از فارغ التحصیل شدن استادان دانشگاه وضعیتم را فهمیدند و به من مدرک ندادند.»
در سال ۱۹۶۵ هریسون فورد برای کار به کلمبیا پیکچرز رفت. آنها با او مصاحبه کردند ولی پذیرفته نشد.
پیش از اینکه سوار آسانسور شود فکر کرد به دستشویی برود. وقتی از دستشویی بیرون آمد، دستیار کارگردان رادیو که به دنبال او میرود. او از هریسون فورد پرسید: «با ما قرارداد امضا می کنید؟ ۱۵۰ دلار در هفته خوبه؟» معلوم بود که خوب است و هریسون کارش را آغاز نمود.
اولین فیلم هریسون فورد «گرمای مرگ در شهر بازی» نام داشت که در آن نقش خیلی کوتاهی را ایفا نمود. اولین و تنها حرفی که گفت این بود که از پشت پنجره گفت: «آقای جونز… آقای جونز…» و پس از آن نقش کوتاه دیگری در یک فیلم کمدی بازی کرد. شرکت کلمبیا هریسون فورد را کنار گذاشت و در سال ۱۹۶۷ وارد شرکت یونیورسال شد.
در واقع کسی توجه چندانی به استعدادهای هریسون نداشت. وی در نقش هایی مثل گاوچران، جوان ژیگول، مظنون به قتل و… بازی کرد ولی نتوانست هنر خود را به دیگران نشان دهد.
سال های دهه ۸۰ موفقیتی باور نکردنی را برای فورد به همراه داشتند. ابتدا او نقش «هان سولو» را بازی کرد. سپس در فیلم «امپراتور سرنگون میشود»، در نقش «دارت ویدر» بازی کرد و پس از آن نوبت به اوج موفقیتش در فیلم «مهاجمان صندوقچه گم شده» رسید. نویسنده این فیلم «جرج لوکاس» و کارگردان آن «استیون اسپیلبرگ» بود.در این فیلم فورد برای اولین بار «ایندیانا جونز» شد.
او در نقش ایندیا جونز یک بار به سختی زانویش آسیب دید و در فیلم دیگری دو دندانش شکست. در «فراری» زانوی راستش شکست و در فیلم دیگری دو تا از دیسک های کمرش جا به جا شد و شانه اش در رفت. او با خنده می گوید: «نجات دنیا کار دشواری است»!
سال ۱۹۸۲ در فیلم «ET» به کارگردانی اسپیلبرگ بازی کرد. پس از آن در قسمت دوم جنگ ستارگان بازی کرد و به شهرتش افزود.
سپس نوبت به «ایندیا جونز و معبد قدیمی» رسید. در سال ۱۹۸۹ هریسون فورد بار دیگر شلاق خود را به دست گرفت و در «ایندیا جونز و آخرین نبرد» در کنار «شون کانری» که نقش پدر او را داشت، به ایفای نقش پرداخت. از فیلم های دیگر او می توان به «ساحل پشه»، «آتشین مزاج»، «شکار اکتبر سرخ»، «بازی های میهن پرستانه»، «فراری» که در آن کاندید جایزه شد و «شش روز و هفت شب» اشاره کرد.
هریسون فورد ثروتمندترین سوپراستار سینما است. فیلم های او نزدیک به ۶ میلیارد دلار فروش داشته که در مورد جنگ ستارگان و ایندیاجونز از این هم بیشتر بوده است. زندگی پر فراز و نشیب هریسون پیر بیانگر این واقعیت است که هرگز نباید دیگران را بر اساس مشاهدات سطحی خود دست کم گرفت چرا که ممکن است کسی را امروز نادیده گرفته و تحقیر می کنیم، روزی در بلندترین جایگاه اجتماعی قرار گیرد.