![](https://jomlehonline.ir/wp-content/themes/aban/img/none.png)
محمدحسین جعفری سمیع دبیر گروه سیاسی سال ۹۲ بود که حسن روحانی با لبخندی خاص در مقابل دوربین رسانه ها با مردم سخن می گفت. محاسنش به طور بسیار حرفه ای مرتب شده بود. از فضای باز سیاسی و رونق اقتصادی سخن می گفت و از رسیدن روزهای روشن برای مردم سخن می گفت. بسیاری […]
محمدحسین جعفری سمیع
دبیر گروه سیاسی
سال ۹۲ بود که حسن روحانی با لبخندی خاص در مقابل دوربین رسانه ها با مردم سخن می گفت. محاسنش به طور بسیار حرفه ای مرتب شده بود. از فضای باز سیاسی و رونق اقتصادی سخن می گفت و از رسیدن روزهای روشن برای مردم سخن می گفت. بسیاری بدون اشاره به گذشته سیاسی و نظرات تند او عقیده داشتند او نسخه ای جدید از رئیس دولت اصلاحات خواهد بود. چهار سال اول ریاست جمهوری او گویا همه از عملکرد دولتش راضی بودند اما دوره دوم ماجرا به نحو دیگری رقم خورد.
به گزارش «جمله» در روزهای اخیر صدای انتقادات چهره های شاخص اصلاح طلب از عملکرد دولت تا حد زیادی بالا گرفته است. البته در سال های گذشته نیز برخی از تحلیلگران سیاسی از جمله صادق زیباکلام نقدهای تندی در خصوص عملکرد شخص رئیس جمهور ارائه کرده بود. او سال گذشته در گفت و گویی که با «جمله» داشت به صراحت گفت: « آنطور که آقای روحانی درباره کشور و مردم سخن می گوید، انسان فکر می کند او از کشوری دیگر سخن می گوید. بدین معنا که دو ایران وجود دارد. ایرانی که آقای روحانی از آن سخن می گوید که هیچ مشکلی ندارد و ایرانی که ما در آن زندگی می کنیم که ملت در زیر بار مشکلاتش کمر خم کرده است.» این تحلیلگر سیاسی در بسیاری دیگر از مصاحبه های خود همین رویه را ادامه داد و حتی از اینکه در زمان انتخابات از روحانی حمایت کرده بود از مردم عذرخواهی کرد.
اما در ماه های اخیر تعداد دیگری از کنشگران سیاسی بازیباکلام همصدا شده اند و به جمع منتقدان دولت پیوسته اند.
قیاس های مع الفارق
هفته گذشته بود که حسن روحانی در نشستی در استان خراسان شمالی گفت: «ژاپنیها بعد از جنگ جهانی دوم گفتند روزی ۸ ساعت نباید کار کنیم. جنگ شده، ۸ ساعت کار میکنیم پول میگیریم، ۴ یا ۵ ساعت هم مجانی کار میکنیم. باید این کار رو کرد، چارهای نیست، همه ما باید تلاش کنیم.»
این سخنان رئیس جمهور با موجی از واکنش منفی همراه بوده است. کاربران زیادی در فضای مجازی اظهارت رئیس جمهور را نقد کرده اند.
انتقادها بیش از همه از این زاویه بوده که مخاطب سخنان روحانی دقیقا چه کسانی اند؟ آیا مدیران مملکت نیز شامل این سخنان رییس جمهور میشوند یا فقط این دستور العمل برای مردم است. آیا اعضای هیات دولت حاضرند اضافه کار خود را دریافت نکنند؟
کاربری میگوید: «وقتی مردم ژاپن را به رخ ملت ایران میکشید، یک قیاسی هم بین مسئولین دو کشور بکنید. زیاده عرضی نیست!»
منتقدان سخنان رئیس جمهور به طور ویژهای بحث فساد در میان مقامات و مسئولان کشور را مد نظر قرار داده اند. یکی از این منتقدان از رئیس جمهور سوال کرده است: «آیا در ژاپن هم بعد از جنگ نماینده مجلسش به جرم فساد اقتصادی به زندان میرفت؟ حقوق و املاک نجومی چی؟ جایگاه معلم در ژاپن با ایران چقدر فرق داشت؟ از زعفرانیه توکیو، میشد درد مردم را سنجید؟!»
کاربری هم معتقد است: «ژاپن و آلمان بعد از جنگ جهانی رو آموزش، حکومت قانون، دموکراسی و همبستگی آباد کرد نه نظام ارباب رعیتی!»
برخی هم این سخنان روحانی را ناشی از ناتوانی و شکست در برنامههای دولت میدانند. «چرا هر وقت به مشکل میخورند برای ما الگو معرفی میکنند. یا ایرانیها با خارجیها مقایسه میکنند؟! چی ما شبیه اوناست؟! رفاه، درآمد؟! ما مردم مشکل به وجود آوردیم؟!»
وعده هایی که به زمین ماندند
در ماه های گذشته کشور و مردم به شدت تحت فشارهای اقتصادی قرار گرفته اند. مشکلاتی که بخشی از آن به دلیل تحریم های اعمال شده از سوی دشمنان است و بخش دیگری از آن به دلیل عدم نظارت صحیح و سوئ مدیریت در کشور است. به عنوان نمونه برای هیچ کسی قابل قبول نیست که بالا رفتن قیمت لبنیات به دلیل دشمنی آمریکا با ملت ایران است. این موضوع به طور کلی مربوط می شود به سوء مدیریت در کشور و عدم نظارت بر قیمت ها. از سوی دیگر نمی توان عامل رشد روزافزون مفاسد اقتصادی ، رانتخواری و ویژه خواری در کشور را استکبار جهانی معرفی کرد. به همین دلیل است که همه نگاه ها متوجه عملکرد دولت می شود. در این میان کم نیستند وعده هایی که ملت در زمان انتخابات ۹۶ از رئیس جمهور شنیدند و با رای خود موجب پیروزی آقای روحانی در برابر رقیب قدرتمندش شدند. با اینحال این سوال در جامعه مطرح می شود که آیا دولت و شخص رئیس جمهور که وعده داده بود، موضوع حصر برطرف شود و یا دسترسی مردم به شبکه های اجتماعی آزاد شود، حتی نتوانست جلوی فیلترینگ تلگرام را بگیرد چه رسد به موضوعاتی بزرگ تر؟!
در چینی وضعیتی اصلاح طلبان به عنوان حامیان اصلی دولت در انتخابات ریاست جمهوری وضعیتی به مراتب بدتر دارند. در سال ۱۴۰۰ ریاست جمهوری دکتر روحانی به پایان می رسد و این اصلاح طلبان هستند که تا سال ها باید تاوان حمایت از دولت تدبیر و امید را بدهند.
هم اکنون نیز اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات مجلس یازدهم با چالش مواجه هستند. چالشی که بخش اعظمی از آن به دلیل حمایت آنان از دولت و عدم رضایت جامعه از عملکرد دولت پدید آمده است.
روز گذشته مصطفی کواکبیان با اشاره به اینکه از حمایت روحانی پشیمان نیستیم، اما به عملکرد او نیز انتقاد داریم چون وکیلالدوله نیستیم گفت: «قبل از حوادث دی ماه ۹۶ به رئیس جمهور گفتیم که چارهاندیشی کند در غیر این صورت ما هم زیر سوال میرویم».
*تاوان عملکرد دولت بر دوش اصلاحات
روز گذشته محمدعلی وکیلی عضو فراکسیون امید نیز در گفت و گویی با یکی از پایگاه های خبری اظهار داشت: « تا امروز بخش هزینهبَر مواضع دولت به پای فراکسیون امید نوشته شده است و حمایتهای نجات بخش از این دولت در مقاطع حساس نیز بر عهده فراکسیون امید بوده است. اما طرف مشورت دولت عملاً فراکسیون امید و اصلاحطلبان نبودند، جریان مورد حمایت دولت نیز عملاً فراکسیون امید نبوده است، در حال حاضر نیز فراکسیون امید و اصلاح طلبان در میان افکار عمومی تاوان عملکرد دولت را پس میدهند… فراکسیون امید بیش از حد انتظار تخم مرغهای خود را در سبد دولت گذاشت، اشکال و گلایهای که وجود دارد نیز همین است. عمده هزینه حمایت از این دولت را فراکسیون امید پرداخته است. ».
هفته گذشته نیز جلال جلالی زاده فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت و گویی ، درباره تضعیف بدنه اصلاحطلبان بعد از انتخابات ۹۲ و ۹۶ و عدم تحقق وعدههای حسن روحانی به مردم اظهار کرده بود: «بزرگترین اشتباه اصلاحطلبان این بود که بعد از احمدینژاد با همه توان تلاش کردند که از آقای روحانی حمایت کنند. اصلاحطلبان با حمایت از آقای روحانی و ناتوانی او در برآورده کردن مطالبات بدنه جریان اصلاحات و خود اصلاحطلبان موجب شدند بیشتر از چشم مردم بیفتند».
وی تصریح کرد:« کسی که اعتمادش به اصلاحپذیری کمتر است و تعهد و التزام کمتری هم دارد، میتواند موجب دلسردی مردم شود و برهمین اساس مردم هم نسبت به اصلاحطلبان کماعتمادتر میشوند».
او با تاکید بر اینکه جریان اصلاحطلب نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کند، افزود: «در بسیاری از استانها بعد از دو دوره هنوز مدیران احمدینژاد بر سرکار هستند و اصلا با دولت هماهنگ نیستند و بیشتر ایجاد نارضایتی میکنند و هرچه نارضایتی و ضعف در این دولت ایجاد میشود به حساب اصلاحطلبان نوشته میشود. بنابراین ورود به قدرت با هر شرایطی کار عاقلانهای نیست، زمانی باید یک حزب، گروه یا جناح وارد رقابتهای انتخاباتی شود که منافع خودش را تامین شده ببیند».
حالا هر روز شاهد این ماجرا هستیم که به تدریج بخش هایی از جریان اصلاحات تلاش می کنند تا با توجیه دلایل خود در حمایت از دکتر روحانی از عملکردشان دفاع کنند و یا با ابراز پشیمانی از این حمایت ها به نوعی خود را به بدنه ناراضی جامعه نزدیک تر کنند. با اینحال گمان نمی رود این واکنش ها و این انتقادات از دولت تدبیر و امید در چنین شرایطی تاثیری در نگاه منفی مردم به جریان اصلاحات داشته باشد و در واقع جریان اصلاحات نیز به سرنوشتی همچون رقیب سیاسی اش یعنی اصولگرایان حامی احمدی نژاد محکوم شده است.