راننده پس از شکوه از تقریباً همه چیز، شروع می کند به راننده های شهرستانی اسنپ و تپ سی، به همکاران خودش، بد و بیراه گفتن. که این ها «آمده» اند، «حالیشون نیست»، با هر قیمتی کار می کنند»، قیمت ها را می شکنند. این ها سخنانی است که این روزها زیاد می شنویم. […]
راننده پس از شکوه از تقریباً همه چیز، شروع می کند به راننده های شهرستانی اسنپ و تپ سی، به همکاران خودش، بد و بیراه گفتن. که این ها «آمده» اند، «حالیشون نیست»، با هر قیمتی کار می کنند»، قیمت ها را می شکنند. این ها سخنانی است که این روزها زیاد می شنویم. اینجا که می رسد می بینی همه این سختی ها، چه می دانم بهم ریختگی اقتصادی، اخبار فسادها و مشکلات دیگر را می شود تاب آورد ، اما این حجم از بی پروایی در قبال همنوع را نه. کل این بازی تهرانی و شهرستانی به کنار، که فضیلتی در هیچ کدام شان نیست. اما هیچ به این فکر می کنیم که همین به اصطلاح «شهرستانی های قیمت شکن»، اگر نبود این اوضاع بد، چرا باید از خانه، از بچه هایشان بزنند بیایند و رنج آمدن به این شهر را متحمل شوند. می دانیم که خیلی هایشان حتی جایی برای خواب ندارند. که ماشین خوابند. پشت سر هم کار می کنند، در این گرمای کلافه کننده، تا مگر نانی به کف آرند. بدون امکانات بهداشتی مناسب، بدون جا و غذا. یعنی فهم این مسئله و شرایط شان، و شرایط مان اینقدر دشوار است؟ اینجاست که انسان می شود گرگ انسان. اینجاست آن بلایی که بهم ریختگی اقتصادی بر اذهان مردم می آورد، به رویکردشان نسبت به دیگران. بی حم می شویم، بی تفاوت نسبت به همدیگر. که دیگر همدردی در کار نیست، شفقتی نیست و شمشیر کشیده ایم برای همدیگر. شرایط سخت است، به تنگ آمده ایم، اما کجاست غمِ همنوع. غم هم، کجاست فهم انسانی؟
صدراعظم بزرگ یک کشور کوچک
۲۹ ژوئیه ۱۹۹۰؛ ۲۹ سال پیش در چنین روزی برونو کرایسکی در وین، پایتخت اتریش، درگذشت. او طراح سیاست بیطرفی اتریش در اروپا بود و این بیطرفی را بخت و اقبال کشورش میدانست.
برونو کرایسکی در وین در یک خانواده یهودیتبار زاده شد و رشد کرد. ۲۴ ساله بود که به زندان افتاد و ۲۲ ماه را در سختترین شرایط به سر برد. ۲۷ ساله بود که دکترای حقوق گرفت اما در همان زمان به خاطر الحاق اتریش به آلمان نازی و پیگرد یهودیان به سوئد گریخت. ۳۴ ساله بود که پس از برقراری دموکراسی در کشورش، نظارت بر کمکهای جنسی و نقدی به اتریش جنگزده را به عهده گرفت.
۳۹ ساله بود که به میهنش بازگشت و یک سال پس از آن مشاور امور خارجی در دفتر رئیس جمهور شد. او به عنوان وزیر امور خارجه در دوره جنگ سرد توانست دیداری میان سران آمریکا و شوروی ترتیب دهد و بارها به عنوان میانجی از سوی یک کشور بیطرف انجام وظیفه کند.
۵۹ ساله بود که به صدارت عظمای کشور رسید و یک سال پس از آن برای نخستین بار در انتخابات برای حزبش اکثریت مطلق آراء را به دست آورد. ۶۹ ساله بود که یاسر عرفات را به اتریش دعوت کرد و یک سال پس از آن علیرغم مخالفتهای شدید اسرائیل، به عنوان یک یهودیتبار، سازمان رهاییبخش فلسطین را به رسمیت شناخت.
او همچنین با آلمان سوسیالیستی شرقی رابطه سیاسی برقرار کرد و در زمینه سیاست کاهش تنش میان بلوکهای شرق و غرب بسیار کوشید و اهمیت کشور اتریش به عنوان میانجیگر در سیاست جهانی را بالا برد. او پس از ۱۳ سال اداره دولت به خاطر بیماری از کار کناره گرفت. در پایان عمر نابینا شد اما به عنوان مشاور و میانجی فعالیت میکرد. برونو کرایسکی در ۷۹ سالگی در زادگاهش درگذشت.