۱۵ امُرداد (ششم آگوست ۱۹۷۷) امیرعباس هویدا پس از ۱۲ سال و ۱۹۷ روز نخست وزیری، از این سمت کناره گیری کرد و روز بعد جمشید آموزگار رئبس حزب رستاخیز و وزیر مشاور وقت نخست وزیر شد و هوشنگ انصاری را وزیر اقتصاد و دارایی کابینه خود کرد. در همین روز (۱۶ امُرداد) هویدا […]

 

۱۵ امُرداد (ششم آگوست ۱۹۷۷) امیرعباس هویدا پس از ۱۲ سال و ۱۹۷ روز نخست وزیری، از این سمت کناره گیری کرد و روز بعد جمشید آموزگار رئبس حزب رستاخیز و وزیر مشاور وقت نخست وزیر شد و هوشنگ انصاری را وزیر اقتصاد و دارایی کابینه خود کرد. در همین روز (۱۶ امُرداد) هویدا وزیر دربار شد و محمد باهری معاون وزارت دربار به حزب رستاخیز رفت و رئیس این حزب شد.

تفسیرنگاران اروپایی همان روز ضمن بررسی تحولات ایران اشاره کرده بودند که در تغییرات کابینه ایران، نظرات جیمی کارتر (رئیس جمهور وقت آمریکا) که تحت تاثیر حرفهای سران اتحادیه های دانشجویان ایرانی مقیم آمریکاست [که منظما با او و مشاورانش ملاقات داشتند] تا حدّی رعایت شده است. این مفسران افزوده بودند که رهبری ایران باید بر نسخه مصدق مروری دوباره کند. مصدق نه تنها نفت را ملّی کرد بلکه کوشید به نفوذ خارجی در ایران پایان دهد و دمکراسی برقرار کند. رقصیدن به ساز خارجی سهم بزرگی در پدیدآوردن مسائل ایران داشته و نیز غفلت از استفاده از فرصت هایی که رویدادهای جهانی به دست داده بودند. رضاشاه پهلوی همینکه خواست به ساز لندن نرقصد بیرونش کردند. اشتباه رضاشاه این بود که همان رجال عصر قاجاریه را که شهرت ارتباط با خارجی داشتند مقام داده بود. اگر رهبری ایران و از طریق ایجاد «تحوّل» مسئله دمکراسی را حل نکند؛ انقلاب روی خواهد داد و تخریب ناشی از چنین انقلابی باتوجه به روانشناسی ایرانیان و ساختار جامعه قابل برآوردن کردن (پیش بینی) نیست.