![](https://jomlehonline.ir/wp-content/themes/aban/img/none.png)
محمدحسین جعفری سمیع دبیر گروه سیاسی با نزدیک شدن به انتخابات مجلس یازدهم، شاهد اظهار نظر های متعددی از چهره های سیاسی کشور هستیم. در این میان برخی اظهارنظرها به طور خاصی قابل تامل هستند. از جمله این اظهارات می توان به سخنان چندی پیش غلامعلی حدادعادل در بیستمین همایش انجمنهای اسلامی مستقل، اشاره کرد […]
محمدحسین جعفری سمیع
دبیر گروه سیاسی
با نزدیک شدن به انتخابات مجلس یازدهم، شاهد اظهار نظر های متعددی از چهره های سیاسی کشور هستیم. در این میان برخی اظهارنظرها به طور خاصی قابل تامل هستند. از جمله این اظهارات می توان به سخنان چندی پیش غلامعلی حدادعادل در بیستمین همایش انجمنهای اسلامی مستقل، اشاره کرد که تا امروز با واکنش های فراوانی مواجه بوده است.
به گزارش «جمله» این چهره اصولگرا در سخنان با اشاره به انتخابات پیش روی مجلس گفته بود:«جریان اسلامگرا در انتخابات پیشرو فرصتها و تهدیداتی دارد که میتواند از فرصتهای آن استفاده کند. یکی از این فرصتها نارضایتی جامعه از عملکرد دولت است. در نظرسنجیهای صورت گرفته ۶۰ درصد مردم عنوان کردهاند که در انتخابات مجلس پیشرو به نامزدهای مخالف دولت رأی میدهند و فقط ۲۰ درصد ذکر کردهاند که رایشان به گزینههای موافق دولت است».
استراتژی ناراضی سازی مردم از دولت
حرفهای حداد عادل عمق آنچه که خود اصولگرایان ماکیاولیسم مینامند هویدا میکند و نشان میدهد حتی چهرهای مثل حداد عادل با این تجربه سیاسی چگونه به تئوری «هدف وسیله را توجیه میکند» معتقد است.
حداد عادل در بخشی از صحبتهای خود یکی از فرصتهای پیش روی جریان اصولگرایی یا اسلامگرا را «نارضایتی جامعه از عملکرد دولت» میداند.
حرف رئیس اسبق مجلس البته برآمده از واقعگرایی محض است و در تمام دنیا رایج است ولی این حرف حداقل در پارادایم مسلط در جمهوری اسلامی، که به طور خاص از سوی اصولگرایان حمایت ویژه نیز میشود، حداقل برای غیر اصولگرایان ماکیاولیستی و غیراخلاقی است به ویژه اینکه ضعف دولت در شرایط فعلی یعنی ضعف نظام و استفاده از نارضایتی مردم از عملکرد دولت بازی در زمین دشمن حساب میشود.
البته با نگاهی به سابقه جریان اصولگرایی در سیاستورزی زاویههای خطرناک برداشت آنها از این حرف را هویدا میکند. دقیقا همین حرف که در دنیا فرصتی منطقی برای کسب قدرت توسط جریاهای مختلف است میتواند از سوی برخی نحلههای اصولگرایی مقدمهای برای کسب قدرت به هر روشی به ویژه «ناراضیسازی مردم از دولت» باشد. اقدامی که یک نمونه آن را در حوادث دی ماه ۹۶ و آتشی که از مشهد افروخته شد شاهد بودیم.
تکفیر رقیب سیاسی
عبدا… ناصری، عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات و کارشناس مسائل سیاسی در واکنش به اظهارات حدادعادل در گفت و گو با پایگاه خبری انتخاب گفت: «اگر نگاهی به نظرسنجیها داشته باشیم متوجه خواهیم شد نسل جدید جامعه شاید نظرات متفاوتی داشته باشند، اما این بدین معنا نیست که آنها مذهبی نیستند و باوری به ارزشهای دینی ندارند. اینکه یک جریان سیاسی خود را اسلامگرا و رقیب سیاسی را غیراسلامگرا تقسیم کند، در جامعه با استقبال عمومی روبهرو نخواهد شد.»
این فعال سیاسی افزود: «امروزه بسیاری از مذهبیون سنتی جامعه بر این باور هستند ظواهر دینی و مذهبی در دوران ریاست جمهوری ۸ ساله محمود احمدینژاد بیشتر از هر زمان دیگری نادیده گرفته شد؛ لذا بهرهگیری حداد عادل از مذهب به عنوان شناسه یک جریان خاص (اصولگرایی) به هیچ عنوان درست نبوده و با خواستههای نسل جدید و جوان جامعه تطابق ندارد.»
مقصر نشان دادن دولت اشتباه است
عبدا… ناصری در بخشی دیگری از گفتههای خود تاکید کرد: «نباید چشمان خود را بر این واقعیت ببندیم که در مقطع کنونی میزان نارضایتی شهروندان از وضعیت در یکی از بالاترین سطحهای ممکن است، اما این بدین معنا نیست که این نارضایتی محدود به ناخشنودی از عملکرد دولت بوده بلکه باید بپذیریم نارضایتی موجود کلان و مربوط به تمامی ارگان هاست. در چنین شرایطی تنها مقصر جلوه دادن دولت، یک اشتباه محض است.»
وی در ادامه تصریح کرد: «آن بخش از جامعه که ناراضی هستند، اساسا تفکیکی میان دولت و سایر ارگانها قائل نیستند.»
این کارشناس مسائل سیاسی در ارتباط با آمارهای ارائه شده از سوی حدادعادل مبنی بر مخالفت ۶۰ درصدی جامعه با دولت در انتخابات پیشرو، گفت که بزرگترین دغدغه جریانات منصف سیاسی در کشور این است که آیا اکثریت مردم آشتیپذیری خود را با صندوق رای و انتخاب اعلام کردهاند یا خیر. بر اساس نظرسنجیهای موجود، به ویژه در سالهای بعد از ۱۳۹۶ از ناامیدی مردم بدون تفاوت قائل شدن میان جناحهای سیاسی حکایت دارد.» ناصری گفت: «در وضعیت کنونی برای اصلاحطلبان و نیز اصولگرایان بزرگترین دغدغه در انتخابات مجلس در سال ۱۳۹۸ و انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ این است که مردم را به مشارکت گسترده در انتخابات تشویق کننند نه اینکه یک جریان خود را صاحب انتقادات موجود بداند.»
همان ایده «تحقق ژاپن اسلامی» را دنبال کنید!
یک رسانه نزدیک به دولت نیز در واکنش به اظهارات حداد عادل نوشت:« از آقای حداد عادل که اصطلاحاً استخوان خرد کرده سیاست در ایران هست این انتظار بیراهی نیست که بدانند حکم دادن به ناکارآمدی دولت دودش نه صرفاً به چشم هواداران آن که به چشم همه میرود و حکایت اقدام «دشمن شاد کن» میشود. چقدر شایسته بود ایشان در ادامه آن وعده سالهای پیشین یعنی «ژاپن اسلامی» میگفتند ما اصولگرایان بر اساس نشستها و جلسات کارشناسی، فلان برنامهها را برای ارائه به مردم داریم تا با استفاده از روشهای معلوم منجر به گره گشایی در حوزه سیاست خارجی شود، تحریمها برداشته شود، مشکلات حوزه آب، یارانه و انرژی کمتر شود، اعتماد عمومی به حاکمیت بیشتر شود، دامنه فساد کمتر شود، موضوع حضور زنان در کابینه یا ورزشگاهها ختم به خیر شود، لایههای پنهان اقتصاد آشکار شود، ناهنجاریهایی همچون اعتیاد، تشدید نزاعهای خیابانی و رشد نرخ طلاق شیب نزولی پیدا کند، صداو سیما در رقابت با شبکههای مخالف و معاند سربلند بیرون بیاید و…
وقتی هیچ نشانی از برنامه نیست مردم هم حق دارند بپرسند همان وعده «ژاپن اسلامی»تان چه شد که حالا دوباره برای ورود بیشتر به قدرت عزم جزم کرده اید.
اتفاقاً فراز دوم سخن ایشان یعنی همان تقسیمبندی نیروها به اسلامگرا و غیره هم خود گویای آن است که در اردوگاه اصولگرایان – بجز طیفی که خود را بتدریج از بدنه تشکیلاتی این مجموعه کنار کشیدهاند- «در بر همان پاشنه» میچرخد و تلاطمات و تحولات و شکستهای پی در پی، آنها را از منطق «خودحق پنداری» جدا نکرده است. آقای حدادعادل بر اساس کدام متر و معیار هم گعدهها و دوستان خود را اسلامگرا میخوانند و رقبا را آن هم در یک جامعه دینی غیر اسلامگرا میدانند».
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که هرچند حداد عادل اسلامگرایی را مقابل غربگرایی قرار داده ولی حداقل تا قبل از او بیشتر همان جریان موسوم به انقلابی بود که در برابر غربگرایی قرار داشت نه اسلامگرایی.
سخنان حداد عادل را اگر هر اصلاحطلبی میزد امروز با هجمه رسانههای اصولگرا مواجه شده بود و خودش و جریان اصلاحطلبی متهم میشدند که به هر قیمیتی دنبال قدرت هستند و با دوقطبی کردن کشور آن هم به اسلامگرایی و غیراسلامگرایی میخواهند آب را گل آلود کنند.
به هر شکل اما حداد عادل با حاشیه امنی که دارد سخنانی را مطرح کرد که نشان از عطش جریان اصولگرایی برای بازگشت به قدرت دارد، حالا چه با توسل به ضعف دولت و چه با دو قطبی کردن جامعه آن هم با دو قطبی خطرناک اسلامگرا و غربگرا که تلویحا جریان غیراصولگرا را غیراسلامیهم میداند.