![](https://jomlehonline.ir/wp-content/themes/aban/img/none.png)
به گزارش فوتبالی، استراماچونی ایتالیایی پس از بروز ناهماهنگیهای مدیریتی و رسانه ای و ماجراهای عجیب دیپورت شدن بازیکن مورد نظرش و لو رفتن رقم قراردادهای بازیکنانش در باشگاه استقلال تهدید به استعفا کرده و قضیه وقتی جدیتر می شود که بدانیم او برخلاف کارلوس کیروش که عادت به استعفاهای نمایشی بود سابقه استعفای واقعی […]
به گزارش فوتبالی، استراماچونی ایتالیایی پس از بروز ناهماهنگیهای مدیریتی و رسانه ای و ماجراهای عجیب دیپورت شدن بازیکن مورد نظرش و لو رفتن رقم قراردادهای بازیکنانش در باشگاه استقلال تهدید به استعفا کرده و قضیه وقتی جدیتر می شود که بدانیم او برخلاف کارلوس کیروش که عادت به استعفاهای نمایشی بود سابقه استعفای واقعی قبل از شروع فصل را دارد. حتی خبر آمد که او استعفای کتبی اش را نوشته است و آماده تقدیم به رئیس باشگاه است. او مهلتی ۴۸ ساعته به باشگاه استقلال داد تا مشکلات را برطرف کنند در غیراینصورت استعفا می دهد و می رود.
اگر کارلوس کیروش یاد گرفته بود که با تهدید به استعفا و قهر، از فدراسیون فوتبال امتیاز بگیرد و آنها را مجبور کند تا یا برای پرداخت دستمزدش و یا برای تهیه امکانات اردویی، تکانی به خود بدهند، استرای استقلال واقعا دلخور و چه بسا تا حدودی ناامید است که تهدید به استعفا کرده است. او حالا در پوست کی روش رفته اما اصلا شباهتی به کی روش ندارد. اهل درست کردن باند رسانه ای و مدیریتی نیست و با هیچ خبرنگار ایرانی ارتباط ویژه ای ندارد. او حتی خبرهایش را به خبرنگاران ایتالیایی می دهد و البته اهل خرج کردن و ریخت و پاش کردن هم نیست. او هنوز استراماچونی باقی مانده است.
خبر استعفای استراماچونی اگرچه عجیب و در ابتدا حتی تنه به شایعهای غیر قابل اعتنا میزد اما نشان داد که مدیران استقلال در فصل پیش رو کار سختی برای راضی نگه داشتن سرمربی با دیسیپلین خود دارند. او از مهد فوتبال حرفهای میآید آن هم بدون سابقه کار در خاورمیانه و بدون آنکه عادت چندانی به بینظمی داشته باشد. او مثل مربیان کروات و یا مربیانی که در همین بغل گوشمان در خاورمیانه مربیگری کردهاند، عادت به بینظمی ندارد و هنوز ذهنیاتش با نارساییهای اجرایی و مدیریتی در باشگاهداری ایرانی سازگار نشده. هنوز نمیتواند بپذیرد که مدیران در پستهای مختلف باشگاه از انجام سالم و بینقص سادهترین کارهای روزمره خود نیز عاجزند و همین میشود که برای سر راه آوردن مدیریت جهانسومی و آسانگیر، راهی جز تهدید پیدا نمیکند.
میتوان گفت قاطبه هواداران استقلال خردهای بر تهدید به استعفای سرمربی خود نمیگیرند و بیشتر پشت سرمربی خود هستند تا مدیران باشگاه و این را هم در شبکه های اجتماعی نشان داده اند. هر چند بخشی از این حمایت به بیاعتمادی ذاتی هواداران این تیم به مدیران منصوب وزارت ورزش شکل میگیرد اما استرای ایتالیایی در مدت حضورش در استقلال نشان داده که بیحاشیه و البته با نظم است. نظمی که میتوان در جریان تمرینات استقلال آن را مشاهده کرد و هوادار استقلال با علم به جدیت سرمربی خود،مدیران را مسئول ناراحتی او میدانند. ناراحتی استرا زنگ هشداری به مدیران استقلال است تا بدانند سرمربیشان از آن دسته مربیانی نیست که برای گذراندن تعطیلات به تهران آمده اند و حساسیتی به اوضاع باشگاه ندارند و فقط به دستمزدشان فکر می کنند.
جدا از همه انتقادهایی که به کارلوس کی روش و اطرافیانش وارد بود، یکی از دلایل محبوبیت و مقبولیت کیروش در چهارساله اول کارش، جدیتش در مقابله با بینظمیهای مدیریتی فوتبال ایران بود. ماجرایی که به چهارساله دوم هم کشید و او در این باره جدی تر هم شده بود. همین که او با حرص و جوش زیاد از کمبودها، بی برنامگیها و بینظمیها میگفت باعث شده بود تا مردم او را مردیبا انگیزه و دلسوز بدانند که خیر و صلاح تیم ملی را میخواهد. هر چند او در این میان بعضی وقتها بیشتر به فکر خودش هم بود. استراماچونی هم با قهر دیروزش این حس را به هواداران استقلال القا کرده که نگران اوضاع تیم است و قطعا این نشان از جدیت او برای نتیجه گرفتن در استقلال دارد. اما یادمان نرود که کیروش هم وقتی منافع شخصیاش را با منافع تیم در هم آمیخت و گاهی برای امتیاز گرفتنهای شخصی دست به دامن اعتراض و مصاحبههای انتقادی شد از اعتبارش در بین مردم کاسته شود. کی روش به سمت حذف کردن مخالفانش رفت و در این راه همراهی مدیران فدراسیون فوتبال را هم دید. آنها منتقدان را حذف کردند و در نهایت هم کی روش و فدراسیون فوتبال از هم به صورت رسمی شکایت کردند.
اما استراماچونی این راه را نرفته است. فرق بین این دو همین است. استراماچونی به فکر حذف منتقدان نیست و کم کم دارد دوست و دشمن را می شناسد. این است فرق استرا و کی روش. استرا هنوز حقوقش را نگرفته است اما به این ماجرا اعتراض نمی کند بلکه به نارسایی ها اعتراض می کند. استرا اگر باهوش باشد که هست خوب متوجه میزان قهر و اخم و پشت چشم نازک کردنش خواهد بود و در این موضوع افراط نمی کند.
سرمربی ایتالیایی استقلال زمان خوبی را برای زهر چشم گرفتن از مدیریت استقلال انتخاب کرده است. او تیمش را آماده حضور در لیگ کرده و در حالی که لیگ هنوز آغاز نشده با مدیران استقلال اتمام حجت میکند که بینظمی و ناکارآمدی آنها را تحمل نخواهد کرد تا مدیران استقلال جدیتر و هوشیارتر از قبل به وظایف خود برسند. او با این کار هم مدیران را به خط میکند و هم این هشدار را میدهد که حاضر نیست در هر شرایطی به کارش ادامه دهد. استرا گوش مدیران استقلال را گرفته تا بعدا مجبور نباشد به خاطر سهلانگاری های آنها او پاسخگو باشد. هر چند میتوان گفت برای موفقیت در فوتبال ایران، گاهی باید برخی کمبودها و بینظمیها را زیرچشمی رد کرد و از آنها عبور کرد وگرنه در لیگی که هر هفته باید یک بازی برگزار کرد رفتن در پوست کیروش و همچون او معترض شدن، میتواند هم تمرکز مربی را نسبت به اوضاع فنی تیمش بگیرد و هم حاشیه را به اردوی تیم دعوت کند. شاید این تاکتیک اعتراضی کیروش برای تیم ملی که هر چند وقت یک بار بازی داشت جوابگو بود اما در تیمهای باشگاهی باید انعطافپذیری بیشتری به خرج داد. باید به انتظار نشست تا ببینیم استراماچونی تا چه حد میتواند زیر بار بینظمیها و کمبودها دوام بیاورد.