![](https://jomlehonline.ir/wp-content/themes/aban/img/none.png)
سعید سرفرازیان روزنامه نگار روزهایی که جناب برانکو ایوانکوویچ سرمربی سابق پرسپولیس تهدید به استعفا میکردند را خوب به یاد داریم. روزنامه نگاران سرخدوست چنان دست و پا میزدند که انگار شهابسنگ هزار تنی میخواهد به زمین برخورد کند. این دوستان با ناله و فریاد مدیران ورزش و پرسپولیس را خطاب قرار داده که ای […]
سعید سرفرازیان
روزنامه نگار
روزهایی که جناب برانکو ایوانکوویچ سرمربی سابق پرسپولیس تهدید به استعفا میکردند را خوب به یاد داریم. روزنامه نگاران سرخدوست چنان دست و پا میزدند که انگار شهابسنگ هزار تنی میخواهد به زمین برخورد کند. این دوستان با ناله و فریاد مدیران ورزش و پرسپولیس را خطاب قرار داده که ای مدیرات بی کفایت چرا شرایط را برای برانکو سخت کردهاید که عزیز دلها مجبور شود استعفا دهد. خلاصه چنان برای برانکو لَوندی و دلبری میکردند که نگو و نپرس، اما همین روزنامهنگاران عزیز که هر لحظه دم از وجدان کاری و رسالت رسانهای میزنند با اتفاقات استقلال مواجه میشوند تغییر چهره داده که حتی سنگ پای قزوین مات و مبهوت میماند از این جماعت عجیب و غریب.
به هرحال قصدمان از بیان این مطلب به واسطهی تهدید استراماچونی سرمربی استقلال به استعفا بابت عدم توجه مدیران استقلال به خواستههایش است. رسانهها ابتدا از این استعفا با خوشحالی و بشکن و بالا بنداز استقبال کردند که خدا را شکر که اوضاع نسبتاً آرام استقلال طوفانی شده، سپس به این استعفا به عنوان یک تهدید تو خالی پرداختند که استراماچونی هرگز از قرارداد چرب و چیلی که با آبیپوشان امضا کرده با یک استعفا ساده نمیگذرد چون ایشان برای گرفتن مبلغ قراردادش از اسپارتاپراگ یک فصل در خانه نشسته تا مبادا به بهانهی رفتن به تیم دیگر مدیران اسپارتا پراگ از پرداخت دستمزدش سرباز بزنند.
قسمت جالب ماجرا آنجاست که رسانههای داخلی در مورد استقلال و سرمربیان آن حتی به تاریخ طبری و بیهقی هم رجوع کردهاند تا مبادا نکتهای از دستشان برود، اما هرگز به یاد نمیآورند که برانکو ایوانکوویچ وقتی ایران را ترک کرد نه مالیات پرداخت کرد نه اصلا یک خداحافظی خشک و خالی انجام داد. به هرحال اگر این جدیتی که دوستان رسانه برای حمله به استقلال دارند در مورد سایر مسائل هم در نظر داشتند مطمئن باشید اکنون در ورزش و فوتبال ایران مشکلی وجود نداشت. خاصه دوستان در یکی دو روزنامه که به شدت از سوی دولتمردان و جاهای مختلف مورد حمایت های مالی و معنوی قرار دادند برای حاشیهسازی و جنجال آفرینی در مورد استقلال همیشه توپخانهای پُر در اختیار دارند.
برای این دوستان کاملا تاکتیک و استراتژی مشخص است به آنها ماموریت داده شده که شما در همه حال میتوانید به استقلال حمله کنید و از روشهای مختلف برای زیر سوال بردن اقدامات مدیران استقلال، مربیان و حتی بازیکنان این تیم بهره ببرید . حتی اگر دروغ هم گفتید اشکالی ندارد چون کسی باور نمیکند که شما دروغگو هستید زیرا سایر رسانهها هم از شما حمایت میکنند. این قصهی خیالی نیست این یک حکایت تلخ در مورد استقلال و این تیم مظلوم است که در بُعد رسانهای هیچگونه حمایتی نمیشود و متاسفانه مدیران باشگاه هم به دلیل دلبستگی به صندلی و رودربایستی با وزارت ورزش اصلا توانایی دفاع جانانه از استقلال و منافع آن را ندارند. امیدواریم که رسانهها حداقل برخی از روزها را بی خیال استقلال شوند و دست از سر این تیم بردارند تا هواداران استقلال از راهی دیگر از اخبار تیم مورد علاقهی خود آگاه شوند.
ما هم میدانیم که تعریف و تمجید صرف نمیتواند برای یک رسانه مطلوب باشد ولی انتقاد و حملهی مداوم هم اصلا خوشایند نیست. مشکل استقلال با بسیاری از رسانهها همین موضوع است که آنها همیشه به استقلال حمله میکنند. حال چه شرایط در استقلال نرمال باشد چه اوضاع چندان تعریفی نداشته باشد. شاید در برخی از موارد هواداران استقلال تند بروند اما باید به این عزیزان هم حق داده شود که هر لحظه و دقیقه که میبینند رسانهها در صدد ایجاد حاشیه و مشکل هستند مطمئناً خونشان به جوش میآید. همین رسانه که برای استقلال در هر موضوعی با حساسیت برخورد میکند وقتی به پرسپولیس میرسد کاملا سپر انداخته است و کاملا از همهی تصمیمات و اقدامات آن باشگاه دفاع میکند حتی به برخی از رفتارها که یک رفتار غلط و بعضاً غیر اخلاقی است هم اشاره ای کوچک نمیکند. این درد کهنه سالهای سال است که استقلال و استقلالی جماعت با آن روبرو هستند.