فوتبال به خودی خود زشت نیست و فقط آنهایی که آرایه‌هایی نامناسب را بر آن بسته‌اند، آن را زشت رو جلوه داده‌اند. مشکل اضافی و تأسف‌آور این رشته در کشورمان این است که شماری از آراینده‌های این ورزش سران و تصمیم‌گیرنده‌های فوتبالند. قواعد امنیتی جدید و موارد موسوم به «حفظ حرمت» که در لیگ امسال […]

فوتبال به خودی خود زشت نیست و فقط آنهایی که آرایه‌هایی نامناسب را بر آن بسته‌اند، آن را زشت رو جلوه داده‌اند. مشکل اضافی و تأسف‌آور این رشته در کشورمان این است که شماری از آراینده‌های این ورزش سران و تصمیم‌گیرنده‌های فوتبالند. قواعد امنیتی جدید و موارد موسوم به «حفظ حرمت» که در لیگ امسال بنا به اجرای آن گذاشته شده، بیش از آنکه زیبایی‌های ذاتی این ورزش را جلوه‌گر و فوتبال را دیدنی‌تر کند سبب شده استرس‌ها و عصبیت‌ها بیشتر شود و وقتی را که مربیان شاغل در لیگ باید روی مجاب‌سازی مسئولان بگذارند و آنها را تفهیم کنند که برخی اقدامات و انتخاب‌های‌شان زیاده‌روی و محدود‌کننده آزادی‌ها و زیبایی‌های فوتبال است، آنها را از کار اصلی‌ترشان باز داشته و آن‌ کار، تدارک و اجرای تاکتیک‌های مؤثرتر به قصد فتح مسابقات و به‌تبع آن چشمنوازتر کردن این رشته است. منظور فقط موارد عجیبی نیست که مهدی تاج در مورد امکان محروم شدن خبرنگاران مطرح‌کننده سؤالات غیر مرتبط بیان داشت و مهم‌تر و تأثیرگذارتر از آن فراخواندن هر کس و هر چیز و هر موجودی است که بگوید پایه‌های اجرایی لیگ می‌لنگد و ساز و کارهای برگزاری این مسابقات ناقص است و کیست که نداند روش‌ها و طرق برگزاری این رقابت‌ها حاوی معایب پرشماری است.
همزمان با شروع هفته دوم از فصل جدید لیگ برتر در حالی فریاد غیر رسمی و درخواست غیر اصولی «کور ‌شوید و کر شوید» فدراسیون و سازمان لیگ از هر جنبنده‌ای در این مسابقات شنیده و احساس می‌شود که به اعتقاد عموم نه داوری‌های هفته اول لیگ فاقد ایراد بود و نه سیستم‌های اجرایی با لیگ‌های عمده جهان همسویی داشت. بدتر از هر چیزی در رفتار و انتخاب‌های فدراسیون، ادامه مماشات فدراسیون با باشگاه‌هایی است که سران فدراسیون مدعی‌اند واجد شرایط لازم برای حضور در لیگ نیستند. اگر این حرف صحیح است (که البته اینچنین نشان می‌دهد) چرا اجازه شرکت مشروط در مسابقات برای آنها صادر شده و برخی را به ورزشگاه‌های شهر‌های مجاور سوق می‌دهند و به بدهکاران کلان هم اجاره می‌دهند فقط با دادن تضمین تسویه حساب با طلبکاران (و نه انجام واقعی این کار) همچنان در صحنه بمانند و به حضور خود در مسابقات ادامه بدهند و بازهم قرض و قوله بالا بیاورند. در مسابقات اروپایی بارها تیم‌های بدهکار یا خاطی و تبانی‌کننده یا زیر پا گذارنده قواعد بنیادین فوتبال یکسره و بدون تأمل از لیگ ‌دسته اول به لیگ ۲ و حتی لیگ ۳ کشور خویش ارجاع شده‌اند اما اینجا به‌گونه‌ای برخورد می‌کنند که انگار هر چه تخلف‌تان بیشتر باشد، فزون‌تر احترام‌تان را نگه می‌دارند و هرچه دیون‌تان بالاتر برود، پول بیشتری برای هدر دادن در اختیارتان خواهند گذاشت.
مشکل فوتبال ما در عین اینکه فقدان ملاحظات امنیتی و نظارتی در استادیوم‌ها و استاندارد نبودن باشگاه‌ها است، نداشتن یک خط مشی قاطع در برخورد با افراد و جریان‌هایی است که یا این قصورها را سبب شده‌اند یا وقتی به آنها تکلیف شده که این معایب را از مسیر حرکت فوتبال برچینند، خود‌شان را به نشنیدن زده‌اند. مشکل فوتبال ما اعتراض مربیان مغبون از نوع قضاوت و مدیریت مسابقات‌شان یا خبرنگاران پرسش‌کننده «سؤالات به‌ظاهر بی ‌ارتباط با مسابقات» نیست بلکه از روش‌هایی بر‌می‌خیزد که مسئولان فوتبال برای برگزاری لیگ اصلح شمرده‌اند و از نادیده ‌گرفتن اسلوب‌های مرضیه‌تری نشأت می‌گیرد که فوتبال ما با آن بیگانه است. اگر معایب فوتبال گفته و ترمیم آن طلب شود، باید خالقان این معایب را تأدیب کرد یا افرادی که بابت آن ابراز گلایه کرده و تصحیح امور را خواستار شده‌اند؟
سازمان لیگ به‌جای تلاش -‌البته بی‌نتیجه‌- برای محدود‌سازی منتقدان به شیوه‌های اجرایی لیگ، باید به فکر رفع ایراداتی باشد که از سر و روی لیگ می‌‌بارد و هر هفته به‌گونه‌ای تجلی می‌کند و نمونه تازه و تأسف‌آور آن روند بلیت‌فروشی الکترونیک مسابقات در شرایط و زمانی است که هنوز ادوات و ساز و کارهای اجرای آن در اکثر نقاط کشور موجود نیست. آیا کر و کور شدن افرادی که به این نکته اشاره می‌کنند و از فدراسیون می‌خواهند که اولویت کارها را به‌جای نصب دوربین‌های مداربسته به بهبود وضعیت توپ‌های مسابقات بدهند که به اعتقاد اکثر ناظران و فوتبالیست‌ها توپ‌های مناسبی نیستند، برای حل مشکلات فوتبال کفایت می‌کند و آیا اصلاً دیدن و نشنیدن موارد مرتبط با این قضایا حلال معضلات تازه‌ای است که سوء‌تدبیرهای فدراسیون در محیط فوتبال داخلی ایجاد کرده است؟