![](https://jomlehonline.ir/wp-content/themes/aban/img/none.png)
هومن حکیمی/ اشاره: «خیام» جزو مفاخر و شاعرانیست که تنها متعلق به دیروز نیست؛ برای همین هم هست که شعرهایش، هنوز هم مصداق عینی دارند و آیندگان نیز از آنها بهره خواهند برد. «شیخی به زنی فاحشه گفتا؛ مستی/ هر لحظه به دام دگری پابستی گفتا؛ شیخا، هر آنچه گویی هستم/ آیا تو چنانکه […]
هومن حکیمی/
اشاره: «خیام» جزو مفاخر و شاعرانیست که تنها متعلق به دیروز نیست؛ برای همین هم هست که شعرهایش، هنوز هم مصداق عینی دارند و آیندگان نیز از آنها بهره خواهند برد.
«شیخی به زنی فاحشه گفتا؛ مستی/ هر لحظه به دام دگری پابستی
گفتا؛ شیخا، هر آنچه گویی هستم/ آیا تو چنانکه مینمایی هستی؟».
۱
در انتخابات ریاستجمهوری گذشته به آقای «رییسی» رأی ندادم چون ایشان را مناسب رییسجمهوری نمیدانستم. هنوز هم نظرم چنین است اما نمیتوانم رویکرد درستش را در مسند ریاست قوه قضاییه که دارد به طور جدی به مبحث مهم مقابله با فساد مسوولان ورود میکند، تحسین نکنم. فسادی که غیر از مسایل مالی و مادی و ضربهای که به پیکره اقتصاد مملکت زده، بعد مهمتری دارد؛ اینکه به شکل واضحی به اعتماد عمومی لطمه وارد کرده و امنیت ذهنی شهروندان را هدف قرار داده است.
سالها از هشدارهایی که دوستداران نظام و ایران بزرگ دراینباره داده بودند، میگذرد. اینکه باید یکبار به طور جدی این بساط وحشتناک دست بردن در بیتالمال و سوءاستفاده از مقام و منصب جمع شود. متاسفانه در زمان رییس قبلی قوه قضاییه این هشدار جدی گرفته نشد و شد آنچه نباید میشد. حالا اما انگار دارد اتفاقهای مبارکی رخ میدهد که اگرچه کمی دیر است اما «جلوی ضرر را هروقت بگیری، منفعت است».
۲
از اسمهای فراوان قبلی میگذرم که هرکدام داستان مجزایی دارند. یکی در کانادا دارد با دلارهای پدرش، سیگار برگ چاق میکند، آن یکی در استرالیا به پدر بزرگوارش کمک میکند که دام و طیور وضعیت بهتری پیدا کنند، یکی دیگر هم کیف و کفش مارکش را از «شانزهلیزه» میخرد و احتمالا اینطوری فرهنگسازی میکند، بعضیهاشان هم در بهترین حالت، در حال تحصیلند که خودش اگر و اماهای دیگری را ایجاد میکند.
همه اینها ولی با مورد جدید و عجیب شهردار قم، به کناری میروند چون این یکی خیلی بیپرده و صریح رفته است بر سر اصل مطلب و هر چه این دوستان در این چهل سال و اندی، رشته کرده بودند را پنبه کرده است؛ حمله مستقیم به شعور مردم و مدیرانی که از طیف آنها نیستند.
۳
آقای «سقاییان نژاد» شاید روزی که شهردار این شهر مذهبی میشد به چیزهای دیگری فکر میکرد. احتمالا به خودش گفت که «من ۶ فرزند دارم که هر کدام از دیگری شایستهتر است و مگر خانواده ما از فلانی و بهمانی چه کم دارد که فرزندان من نروند در ینگه دنیا و آلمان و غیره و درس بخوانند؟»!
او احتمالا مملکت و مسند و مقام را ارث پدری خودش تعریف کرده و به خودش این اجازه را داده که با پول بیتالمال (چون در شکل طبیعی، همینکه آدم در این فشار اقتصادی ۶ فرزند پسر داشته باشد، با حقوق کارمندی، کار شاقی است، چه برسد به اینکه آنها در آمریکا و غیره زندگی بکنند!) دردانههایش را لاکچری بار بیاورد.
این وسط فقط یادش رفت که «قم» یک شهر معمولی نیست و پایگاه مذهبی و سیاسی کشور است و مردم به مسوولان آن به چشم دیگری نگاه میکنند. نمیدانم این صندلی و میز لعنتی ریاست چه کوفتی دارد که اغلب را دچار نسیان میکند!
۴
ماجرای شهردار قم و فرزندانش اما جایی جالبتر میشود که آقای شهردار، دلیل حضور فرزندانش در سرزمین یانکیها و غیره را تحصیل بدونم رانت میداند و اینکه آنها سفیران کشور ما در آمریکا و اروپا هستند. انگار که سفیران ما در کشورهای دنیا تعدادشان کافی نیست یا کمکار و کمشعورند که ۶ فرزند ایشان این کمشعوری و کمکاری آنها را قرار است پوشش بدهند و جبران کنند!
این هم که توجیه ایشان را درباره اقامت آمریکایی اروپایی خانواده، «سفیر فرهنگی بودن» بدانیم که دیگر از آن حرفهای خندهدار است که در قوطی هیچ عطاری به این راحتیها پیدا نمیشود.
۵
دو شب پیش اما مصداق عینی «چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من» مشاهده شد. یکی از فرزندان شهردار قم مصاحبه کرد (حالا بماند که با چه کسی!) و تقریبا همه صحبتهای پدر بزرگوارش را تکذیب کرد. او به وضوح گفت که ربطی به نظام ندارم و سفیر نظام نیستم و یک شهروند کاملا عادی هستم که با تلاش خودم آمدهام آمریکا! ضمن اینکه تا اوضاع مملکت اینطوریست (چه طوری است دقیقا؟!) به ایران برنمیگردم.
خب، بیصبرانه منتظریم تا ببینیم پدر برگوار ایشان که شهردار قم است، چه واکنشی درباره صحبتهای فرزند کاملا عادی دلبندش انجام خواهد داد! فقط امیدوارم نگوید که این یکی از همان اول فرزند خلفی نبود و کلا مورد داشت یا خدای نکرده سرراهی بوده و اینها!
اگرچه انتظار نداریم که آقای سقاییان نژاد، خیلی مردانه استعفا بدهد و از این به بعد مثل پسرش یک شهروند کاملا معمولی (!) بشود ولی تو را به همه مقدسات (ایشان شهردار یک شهر مذهبیست و حتما به مقدسات ایمان و اعتقاد دارد) نگویید که فلان و بهمان و بیشتر از این به شعور ما توهین نکنید؛ بیتالمال که رفت پی کارش!