در طي برگزاري بازيهاي المپيك مونيخ ۱۹۷۲م، هشت فلسطيني در پنجم سپتامبر ۱۹۷۲م عازم خوابگاه ورزشكاران اسرائيلي در دهكده المپيك شده و دوازده نفر از آنان را به گروگان گرفتند. آنها سپس اخطار كردند اگر رژيم صهيونيستي ۲۶۰ تن از همكاران فلسطيني آنان را از زندانهاي خود آزاد نسازد، گروگانها را به قتل خواهند […]
در طي برگزاري بازيهاي المپيك مونيخ ۱۹۷۲م، هشت فلسطيني در پنجم سپتامبر ۱۹۷۲م عازم خوابگاه ورزشكاران اسرائيلي در دهكده المپيك شده و دوازده نفر از آنان را به گروگان گرفتند. آنها سپس اخطار كردند اگر رژيم صهيونيستي ۲۶۰ تن از همكاران فلسطيني آنان را از زندانهاي خود آزاد نسازد، گروگانها را به قتل خواهند رساند. پس از محاصره محل گروگانگيري توسط پليس آلمان، فلسطينيان خواسته خود را تغيير داده و خواهان عزيمت به يك كشور عربي به همراه گروگانها شدند. در اجراي ظاهري خواسته فلسطينيها، دو فروند بالگرد همراه با گروگانها راهي يكي از فرودگاههاي نظامي آلمان شدند. اما به محض پياده شدن از بالگرد، برق فرودگاه قطع شد و ماموران آلماني به سوي فلسطينيان آتش گشودند. فلسطينيها نيز با مشاهده اين وضعيت ابتدا هر دوازده گروگان اسرائيلي را يك جا اعدام كرده و پس از آن در محوطه فرودگاه با ماموران به زد و خورد مسلّحانه پرداختند. در اين عمليات يك مامور آلماني و ۵ فلسطيني جان خود را از دست دادند و سه فلسطيني ديگر نيز دستگير شدند. همچنين دو بالگرد آلماني كه چريكها و گروگانها با آنها از دهكده المپيك به فرودگاه آمده بودند طي درگيري، توسط فلسطينيها به آتش كشيده شد. پس از اين رويداد، هواپيماهاي رژيم صهيونيستي به تلافي كشتار مونيخ، مواضع فلسطينيها را در لبنان به شدت بمباران كردند. طراح اصلي اين عمليات ابوحسن سلامه بود كه هفت سال پس از حادثه مونيخ در بيست و دوم ژانويه ۱۹۷۹م توسط عوامل سازمان جاسوسي اسرائيل، موساد ترور شد.
بنيانگذار بداههنوازی و اجراهای نامتعارف
۵ سپتامبر ۱۹۱۲، ۱۰۷ سال پيش در چنين روزی جان كِيج در لسآنجلس زاده شد. میگفت: «هنرمند بايد از مرزها و قاعده ها درگذرد و آزادانه خود را به تصادفها واگذارد».
۵ سپتامبر ۱۹۱۲، ۱۰۷ سال پيش در چنين روزی جان كِيج در لسآنجلس زاده شد. میگفت: «هنرمند بايد از مرزها و قاعده ها درگذرد و آزادانه خود را به تصادفها واگذارد.» پدر جان كيج John Cage مهندس و مخترع دستگاههای الكتريكی و مادرش گزارشگر روزنامه «لسآنجلس تايمز» بود. شاگرد ممتاز بود و از هشت سالگی آموزش پيانو را نزد خالهاش آغاز كرد و ۱۰ ساله بود كه يك روزنامه فرانسویزبان در دبستانی كه در آن درس میخواند منتشر میكرد.
۱۶ ساله بود كه در دانشگاهی در لسآنجلس ادبيات خواند و میخواست كشيش شود ولی بعد به شعر و نقاشی رو كرد. ۱۸ ساله بود كه به پاريس رفت و در كنار تحصيل تاريخ هنر باستان، آموزش موسيقی را ادامه داد. ۱۹ ساله بود كه نخستين آثار موسيقی اش را آفريد ولی آنها را مشقی میدانست و منتشر نكرد.
۲۳ ساله بود كه نزد آرنولد شونبِرگ پايهگذار موسيقی نوين «۱۲ آوايی» به آموزش هارمونی و چم و خم آهنگسازی مدرن پرداخت و از آنپس به ساختن و نواختن موسيقی نامتعارف رو آورد. او به سيمهای پيانو پاككن، مو و چيزهای ديگری كه پيوندی با موسيقی نداشتند چسباند و صداهای ناآشنايی از پيانو درآورد و آثاری برای اين پيانو دستكاریشده ساخت.
۴۰ ساله بود كه از اين هم فراتر رفت و در اثر «چهار و نيم دقيقه موسيقی» از حاضران در كنسرت خواست به جای اركستری كه روی صحنه آماده اجرا بود، اثر را با پيشنهادها، نواها، خندهها و حتا سرفههای خود بيافرينند و اجرا كنند.
او نام اين كار را «هاپِنينگ” رويداد گذاشت و از آنپس تماشاچيان را در اجرای برخی از آثارش مستيما شركت داد. بخش ديگر كار او جنبش فلوكسوس بود كه آنهم اجرای بداهه و تصادفی آثار موسيقی بود. هدف او از اين كارهای نامتعارف، بيرون آوردن هنر از دست «فرد نابغه و برگزيده» و سپردن آن به دست همگان بود.
او به جز رشته موسيقی به نوشتن درباره نقاشی، ادبيات، گياهان به ويژه قارچها و خوراكیها پرداخته است. او از منتقدان سرسخت نظام آمريكا بود و نافرمانی مدنی را تبليغ ميكرد. جان كيج در ۷۹ سالگی در نيويورك درگذشت.