۲۵۰ سال پیش در ۱۵ آگوست ۱۷۶۹ ناپلئون بناپارت در آژاکسيو در جزیره کرس در جنوب فرانسه زاده شد. ناپلئون بناپارت که با نام ناپلئون اول هم شناخته می‌شود، یک فرمانده ارتش فرانسوی و امپراتوری بود که بیشتر خاک اروپا را در اوایل قرن نوزدهم فتح کرد. او مبدل به یک جنگجوی وطن پرست فرانسوی […]

۲۵۰ سال پیش در ۱۵ آگوست ۱۷۶۹ ناپلئون بناپارت در آژاکسيو در جزیره کرس در جنوب فرانسه زاده شد. ناپلئون بناپارت که با نام ناپلئون اول هم شناخته می‌شود، یک فرمانده ارتش فرانسوی و امپراتوری بود که بیشتر خاک اروپا را در اوایل قرن نوزدهم فتح کرد.
او مبدل به یک جنگجوی وطن پرست فرانسوی شد. در سلسله وقایع پس از انقلاب کبیر فرانسه به قدرت رسید و چندی پس از آن خود را امپراتور فرانسه خواند. در دوران حاکمیت او اصلاحات بسیاری به ساختار سنتی مذهبی و قضایی فرانسه وارد شد؛ بنای مدرنیته بنیاد شد. ناپلئون پیش از هر چیز یک نابغه ی نظامی بود و سرزمینهای بسیاری را فتح کرد. اما از آنجا که آدمی جایزالخطاست ژنرال اعجوبه از نبوغ خود ضربه خورد و زمین نشست. گفته می شود که لجاجت او در تداوم حمله ی نظامی به روسیه یک اشتباه محض بود.
درباره زندگی و فرمانروایی و پیامدهای کارهای او تا کنون حدود ۸۰ هزار کتاب منتشر شده است. پدر ناپلئون بناپارت حقوقدان و نماینده سرزمین کرس در دربار فرانسه بود و در جنگ رهایی سرزمین کرس از دست بیگانگان شرکت فعال داشت. یک سال پیش از تولد ناپلئون جزیره کرس از چنگ ایتالیایی‌ها به دست فرانسوی‌ها افتاده بود و برخی بر این باورند که او تولدش را را یک سال دیرتر ذکر کرده تا فرانسوی جلوه کند.
از ۱۰ سالگی به آموزش نظامی گماشته شد. ۱۵ ساله بود که به مدرسه عالی نظام راه یافت و به سبب استعداد بی‌مانندش در ریاضیات و برنامه‌‌ریزی‌های نظامی به سرعت درجه‌های بالاتری گرفت. ۲۵ ساله بود که به درجه ژنرالی رسید و با درآوردن سرزمین تولون از دست سلطنت‌طلبان هوادار بریتانیا و بازگرداندن آن به جمهوری فرانسه شهرت و ثروت فراوانی به دست آورد. ۲۷ ساله بود که به عنوان سرباز انقلاب به ایتالیا تاخت و سرزمین‌های آنجا را زیر فرمان فرانسه انقلابی آورد. ۲۹ ساله بود که به مصر تاخت و با اینکه لشکر او از نظر نظامی در این جنگ شکست خورد ولی توانست این اقدام را یک پیروزی بزرگ جلوه دهد. او پژوهشکده مصر را بنیان نهاد و پایه استقلال مصر و رهایی آن از چنگ عثمانی‌ها را ریخت. ناپلئون بناپارت پس از ژولیوس سزار، قیصر روم، تنها فرمانروایی بود که توانست با تبلیغ برنامه‌ریزی شده ذهنیت مردم را به سود و سوی خود متوجه کند. پس از بازگشت او به فرانسه یک شورای سه نفری برای اداره کشور تشکيل شد که او را به عنوان قهرمان ملی، سرکنسول فرماندهی کشور تعیین کرد. ۳۵ ساله بود که خود را امپراتور فرانسه خواند و از آن پس همه اختیارات اداری کشور را به دست گرفت. او با وجود خودکامگی، قانون‌مداری پیشه کرد و آمیخته‌ای از خواسته‌هایی که در انقلاب کبیر مطرح شد و انتظاراتی که محافظه‌کاران داشتند پدید آورد و ملت و کشور فرانسه را به قدرتمندترین پايه خود در تاریخ کشور رساند و در زمینه‌های گوناگون نهادهای نو پدید آورد که ماندگارترین آن‌ها تدوین قانون‌های مدنی و کیفری است و بخش بزرگی از آن‌ها هنوز معتبر است.
ناپلئون سرداری بزرگ و سیاست‌مداری آگاه بود. اگرچه جاه طلبی او، وی را به جنگ و پیکار کشانید اما هرگز نمی‌توان او را یک جهانگیر مانند چنگیزخان و تیمور به حساب آورد. ناپلئون با مردم به مهربانی رفتار می‌کرد و خیال وی اتحاد اروپا تحت عنوان یک کشور بود.
ناپلئون بسیار باهوش و با تدبیر بود و در سایه لیاقت و کاردانی شخصی توانست فرانسه را از هرج و مرج بعد از انقلاب نجات داده و متحد کند. به دانشمندان احترام می‌گذاشت و جملات قصار او مشهور است. علاوه بر اینکه به نبوغ نظامی شهره بود، به دلیل مجموعه قوانین حقوق مدنی که در سال ۱۸۰۴ وضع کرد و به قوانین ناپلئون مشهور شد امروزه مورد توجه‌است.
بناپارت اصلاحات ماندنی را بنا کرد، شامل: متمرکز کردن حکومت در وزارتخانه‌ها، تحصیلات عالیه، قانون مالیات، سیستم فاضلاب، سیستم راهداری و بانک مرکزی کشور. طی گفتگویی که با کاتولیک‌های کلیسا داشت، توانست با آن‌ها توافق‌نامه دوستانه‌ای را امضا کند. او با اینکار می‌خواست جامعه کاتولیک را با رژیم خود آشتی دهد و با آن‌ها طرح دوستی داشته باشد. قوانین حقوقی که بناپارت آن‌ها را بنا کرد که امروز از آن به عنوان قانون ناپلئونی استفاده می‌شود مورد استفاده بسیاری از جوامع می‌باشد از قبیل کشورهای اروپایی و آمریکای لاتین و غیره.این قانون به وسیله کارشناسان ماهر و قانونی زیر نظر جین ژاکوس تهیه شده بود. بناپارت حضور فعالانه‌ای در جلسات شورای کشور داشت و کار آن‌ها تجدید نظر بر طرح‌های پیشنهادی بود. بناپارت همچنین دستور داد که مقررات جنایی و بازرگانی نیز به صورت قانون درآورده شود. در سال ۱۸۰۸ قوانین جنایی به صورت تصویب شده از طرف دولت منتشر شد که قابل اجرا بوده‌است.
۴۳ ساله بود که به روسیه تاخت و پس از شکست بزرگی که در این جنگ خورد از مقام امپراتوری خلع و به جزیره سنت هِلِن در اقیانوس اطلس جنوبی تبعید شد و در همانجا در ۵۲ سالگی به علت سرطان روده درگذشت. پیکر او را باوجود وصیتش برای دفن شدن در کنار رود سن و در میان مردم سرزمینش، در همان جزیره دفن کردند. در سال ۱۸۴۰ بقایای جسد او را به فرانسه بازگردانده و در مقبره‌ای در پاریس در کنار سایر رهبران ارتش فرانسه دفن کردند.