تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است. در پس هر فراز و فرود این دشت ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند.مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار […]

تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است. در پس هر فراز و فرود این دشت ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند.مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها ، نمایی هر چند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و قابل تامل به ما هدیه می کند.در دل هر یک از کلمات آنان ، گنجینه ای از رازها و معانی نهفته است و در پیاپی سطور پربار آنان ، رازهایی برای نویسندگان.
قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیش از پیش آشنا شویم و از این همصحبتی ها خوشه ای چند پی توشه ی نویسندگی خود برداریم.در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” والتر اسکات ” ، نویسنده اسکاتلندی و خالق اثر جاودانه “آیوانهو” را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند.سر والتر اسکات ، نویسنده ، مورخ و شاعر پر آوازه ی اسکاتلندی ، در تاریخ ۱۵ اوت ۱۷۷۱ در ادینبورگ اسکاتلند متولد شد. او یکی از بزرگترین نویسندگان سبک رمانتیسم در بریتانیا است و آثار او عمدتا شهرت جهانی دارند.
این نویسنده كه ابداع‌كننده رمان‌ تاریخی در جهان است در سال‌های جوانی قالبی را برای این سبك از ادبیات مورد استفاده قرار داد كه تا امروز توسط بسیاری از نویسندگان مشهور جهان پیروی شده و مورد استفاده قرار گرفته است. والتر اسكات یكی از نویسندگان صاحب‌نام و موفق اسكاتلند است كه در سال‌های ابتدایی قرن نوزدهم توانست نام خود را به عنوان پدر رمان‌های تاریخی در جهان ثبت كند.
او یكی از نویسندگان صاحب سبكی است كه بسیاری از وقایع مهم، مهیج و تاریخی كشورش را در مجموعه داستان‌ها، رمان‌ها و مجموعه اشعارش به تصویر می‌كشد. او در سال ۱۷۷۱ در شهر ادینبورگ متولد شد و بلافاصله به بیماری فلج اطفال مبتلا گشت.
او از معدود كودكانی بود كه همزمان با گذراندن دوران مقدماتی تحصیل علاقه زیادی به مطالعه آثار تاریخی، افسانه‌ها و اشعار نویسندگان به ویژه آثار كلاسیك داشت. مسافرت‌های متعدد وی به حاشیه‌های مرز ایرلند و انگلیس موجب شد تا وی با زیبایی‌های طبیعت و ترانه‌های عامیانه و ادبیات فلكلور این مناطق آشنا شود و آنها را در آثارش به كار بندد. اسكات در سال ۱۸۰۵ با انتشار «ترانه آخرین خنیاگر» شهرتی جهانی یافت. از او آثار متعددی منتشر شده است كه از میان آنها می‌توان به «آیوانهو»، «راب روی»، «بانوی دریاچه»، و «ویورلی» اشاره كرد.
غالب آثار والتر اسكات این نویسنده اسكاتلندی تصاویر و صحنه‌های ماندگار از عالم واقعی و جهان معرفت در معرض دید مخاطب قرار می‌دهد. بینشی كه نویسنده بدون دریغ آن را با مخاطب خود قسمت می‌كند. او در سال ۱۸۲۱ رمانی با نام «كنیلورث» منشر می‌كند كه در این رمان به وصف ملكه الیزابلت می‌پردازد.
هشت سال بعد از انتشار این رمان اسكات دچار حمله قلبی می‌شود اما همچنان به نوشتن ادامه می‌دهد. او در سال ۱۸۳۰ برای درمان بیماری‌اش به كشورهای دیگری سفر می‌كند اما از این سفرها نتیجه‌ای به‌دست نمی‌آورد و كمی پس از بازگشت به وطنش چشم از جهان می‌بندد.
اگرچه در منظومه های داستانی والتر اسکات زبانی تصنعی و مبالغه آمیز و وزنی یکنواخت بکار رفته، استادی او در نقل و داستانپردازی و ادراکش از عالم انسانی این نقص را جبران می کند. در قلمرو رمان تاریخی اسکات نویسنده ای بی رقیب بود، کمتر نویسنده ای چنین نفوذ گسترده ای بر زندگی هنری زمان خود داشته است، نفوذی که تنها بر شاعران و رمان نویسانی، مانند کارلایل محدود نمی گشت ودامنه آن به نمایشنامه نویسان، آهنگسازان و طراحان و نقاشان نیز کشیده می شد.
گوته درباره اسكات می گوید: «در آثار والتر است پیوسته اعتماد و اعتبار وعمق عظیم در ادراك وجود دارد. آثار او از معرفت وسیعی از عالم واقعی بر خوردار است معرفتی که نویسنده در سراسر زندگی بر اثر مشاهده دقیق و توجه بسیار به مسائل دشوار زندگی به آن دست یافته است.» .