![](https://jomlehonline.ir/wp-content/themes/aban/img/none.png)
اول مهر، سالروز تولد حسین منزوی، غزلسرای توانمند معاصر است؛ شاعری که غزلسرایی و شیوه خاص او در غزل موجب پیدایش پدیدهای به نام غزل نیمایی یا غزل نو شد. این شاعر در حرکت غزل از فضای سنتی به سمت شعر و پیام نیما یوشیج تأثیر بسزایی داشت. او شاعری است که در دهه […]
اول مهر، سالروز تولد حسین منزوی، غزلسرای توانمند معاصر است؛ شاعری که غزلسرایی و شیوه خاص او در غزل موجب پیدایش پدیدهای به نام غزل نیمایی یا غزل نو شد.
این شاعر در حرکت غزل از فضای سنتی به سمت شعر و پیام نیما یوشیج تأثیر بسزایی داشت. او شاعری است که در دهه ۴۰ و ۵۰ که دوره یکهتازی شاعران نوپرداز در فضای شعر بود و شعر کلاسیک دوران رکود خود را سپری میکرد، به غزلسرایی روی آورد و از این جهت بار دیگر به غزل اعتباری دوباره بخشید. منزوی اولین مجموعه شعرش را در سال ۱۳۵۰ در انتشارات بامداد منتشر کرد که با انتشار این مجموعه اولین جایزه شعر فروغ را دریافت کرد و به عنوان برترین شاعر جوان این دوره معرفی شد. او در ترانه سرائی نیز توانا بود و آلبوم نسیما به خوانندگی افتخاری از سرودههای اوست. بسیاری از غزلهای او توسط خوانندگان مشهوری نظیر: کوروش یغمائی، همایون شجریان و … خوانده شدهاست. نخستین دفتر شعرش حنجره زخمی تغزل در سال ۱۳۵۰ با همکاری انتشارات بامداد به چاپ رسید و با این مجموعه به عنوان بهترین شاعر جوان دوره شعر فروغ برگزیده شد. سپس وارد رادیو و تلویزیون ملی ایران شد و در گروه ادب امروز در کنار نادر نادرپور شروع به فعالیت کرد. وی در زمان فعالیتش در رادیو، مسئولیت نویسندگی و اجرای برنامههایی چون کتاب روز، یک شعر و یک شاعر، شعر ما و شاعران ما، آیینه و ترازو، کمربند سبز و آیینه آدینه را به عهده داشت. او چندی نیز مسئول صفحه شعر مجله ادبی رودکی بود. حسین منزوی دستی هم در ترانهسرایی داشت، منزوی در ترانههایش هم به مانند اشعارش نگاه و توجه اصلیاش به عشق است و به قول خودش عشق هویت اصلی آثارش است. پس از انقلاب در سال نخست انتشار مجله سروش نیز با این مجله و به عنوان مسئول صفحه شعر همکاری داشت. محمدعلی بهمنی درباره منزوی میگوید: «اگر بخواهیم غزل بعد از نیما را بررسی کنیم باید بگوییم که هوشنگ ابتهاج در غزل پلی میزند و منوچهر نیستانی از این پل عبور میکند و ادامهدهنده این راه حسین منزوی است که طیف وسیعی را به دنبال خود میکشد.» یکی از مشهورترین غزل های منزوی را در ادامه می خوانید که با صدای علیرضا قربانی خوانده شده است:
«بیتو به سامان نرسم، ای سر و سامان همه تو
ای به تو زنده همه من، ای به تنم جان همه تو
من همه تو، تو همه من، او همه تو، ما همه تو
هرکه و هرکس همه تو، ای همه تو، آن همه تو
من که به دریاش زدم تا چه کنی با دل من
تخت تو و ورطه تو ساحل و طوفان همه تو
ای همه دستان ز تو و مستی مستان ز تو هم
رمز نیستان همه تو، راز نیستان همه تو
شور تو آواز تویی، بلخ تو، شیراز تویی
جاذبهی شعر تو و جوهر عرفان همه تو
همتی ای دوست که این دانه ز خود سر بکشد
ای همه خورشید تو و خاک تو، باران همه تو»
او علاوه بر سرون غزل شعرهای آزاد و سپید هم می سرود که نمونه ای از آن را در ادامه می خوانید:
«من
تو را
برای شعر
برنمیگزینم
شعر، مرا
برای تو
برگزیده است
در هشیاری
به سراغت
نمیآیم
هر بار
از سوزش انگشتانم
درمی یابم باز،
نام تو را، مینوشتهام»