کاوه ایرانی – روزنامه نگار/ محمدرضا عارف رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان پس از سه دوره پیاپی ریاست بر شورای انتخاباتی اصلاحطلبان از مقام خود استعفا کرد. قبل از استعفای عارف عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت محمد خاتمی نیز که در این سالها نایبرئیسی شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان را بر عهده داشت با […]
کاوه ایرانی –
روزنامه نگار/
محمدرضا عارف رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان پس از سه دوره پیاپی ریاست بر شورای انتخاباتی اصلاحطلبان از مقام خود استعفا کرد. قبل از استعفای عارف عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت محمد خاتمی نیز که در این سالها نایبرئیسی شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان را بر عهده داشت با انتشار بیانیهای انتقادی از سمت خود در این شورا استفعا کرده بود. موسوی لاری در بخشی از استعفانامه خود از «لزوم بازنگری در ساختارها و سازوکارهای اجماعی اصلاحطلبان به منظور ایفای نقش بهتر و مناسبتر و روزآمد کردن چگونگی حضور اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ سخن گفته بود».
به گزارش «جمله» خبر استعفای محمد رضا عارف از ریاست شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان با واکنش های قابل تاملی مواجه شد. در حالیکه گفته میشود محمدرضا عارف پس از ۴ ماه استعفایش از ریاست شورای عالی اصلاحطلبان را رسانهای کرده است، یک فعال سیاسی نزدیک به عارف گفت: «استعفای وی قبل از استعفا موسوی لاری، صورت گرفته است. قرار است استعفای رئیس و قائم مقام شورای عالی سیاست گذاری در اولین جلسه این شورا مورد بررسی قرار گیرد و به گفته یک عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، «هنوز زمان مشخصی برای تشکیل جلسه شورا تعیین نشده است، اما با توجه به اتفاقات اخیر انتظار میرود که این جلسه هر چه زودتر برگزار شود.»
این در حالی است که به اعتقاد برخی فعالان سیاسی عارف هرگز نتوانست انتظار حامیان جریان اصلاحات را برآورده سازد. چهارسال ریاست فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس با کمترین تاثیرگذاری، تنها یکی از انتقاداتی است که نسبت به عملکرد این چهره سیاسی مطرح می شود. محمدرضا عارف به اعتقاد اکثر تحلیلگران سیاسی، فردی با خصوصیات اخلاقی بالایی است. اما هرگز یک چهره کاریزماتیک در جایگاه رهبری یک جریان سیاسی نبوده است.
جوادیحصار: عارف باید زودتر استعفا میداد
محمدصادق جوادی حصار رئیس شورای اصلاحطلبان خراسان رضوی دراین باره گفت: «عارف باید زودتر از ریاست شورای عالی اصلاحطلبان استعفا میداد، نه اینکه به او بگویند استعفا دهد». وی در گفتگو با آنا، درباره استعفای محمدرضا عارف از ریاست شورای عالی اصلاحطلبان اظهار کرد: «قبلتر از این موضوع توصیه من به عارف این بود که استعفا دهد و من نمیخواستم کار به جایی برسد که به او بگویند استعفا دهد.رئیس شورای اصلاحطلبان خراسان رضوی افزود: فضا به نفع شورای عالی اصلاحطلبان و شورای هماهنگی نبوده و فضا بسیار منفی بود».
نمیشود اصلاحطلب بود و اصلاحخواهی نکرد
جلال جلالیزاده، عضو حزب اتحاد ملت، در گفتوگو با اعتمادآنلاین در این باره اظهار داشت: «همانطور که آقای سعید حجاریان به درستی اشاره کردهاند، این درست نیست که کسی اصلاحطلب باشد و اظهارات غیراصلاحطلبی به زبان آورد. به هر حال هر فردی معقتد به مکتب، حزب و فلسفهای است و باید در چارچوب همان مقوله صحبت کند. مثلاً نمیشود کسی مسلمان باشد و از تفکر کمونیستی تبعیت کند». این فعال سیاسی در ادامه گفت: «در واقع هر کسی عضویت در یک جریانی را پذیرفت باید خودش را نسبت به اصول و چارچوب آن جریان پایبند بداند و در راستای تفکر و اندیشه فوق حرکت کند. متاسفانه در ایران افراد به دلیل آشفتگی ذهنی و برخی مصلحتسنجیها تغییر موضع میدهند و تابع تفکر دیگری میشوند.او همچنین تصریح کرد: مثلاً در یک جامعه دموکراتیک هر کسی آزادانه میتواند نظراتش را بروز بدهد. اما این دلیل نمیشود عدهای بدون آگاهی و دیدگاه خاصی به خودشان اجازه اظهارنظر و نقد دیگران بدهند».
جلالیزاده ادامه داد: «اگر اصلاحطلبی دارای تعریف و هویت مشخصی است، قطعاً اصلاحطلب هم باید مفسر اندیشههای اصلاحخواهی باشد نه اینکه در رفتارش هیچ نشانهای از مرام اصلاحطلبی مشاهده نشود».
او با توجه به شرایط فعلی جبهه اصلاحات توضیح داد: «اصلاحطلبان عملاً در نهادهای اقتصادی هیچ جایگاهی ندارند و تکلیفشان در نهادهای انتخاباتی هم برای همه روشن است؛ یعنی شورای نگهبان با اصرار بر نظارت استصوابی، نمایندههای این طیف را به راحتی از حضور در انتخابات مختلف محروم میکند. حتی اصلاحطلبان شناسنامهدار در دولت هم حذف شدند تا بتوان چنین گفت که بازگشت به قدرت برای اصلاحطلبان بسیار دشوار شده است.جلال جلالیزاده در پایان گفت: اوضاع سیاسی و اجتماعی به گونهای است که عدهای واهمه دارند ادعا کنند اصلاحطلب هستند؛ یعنی شرایط آنها را محافظهکار کرده است».
بود و نبود عارف فرقی نمیکند
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاح طلب در باره استعفای محمدرضا عارف اظهار داشت: «اساسا نه تنها استعفای محمدرضا عارف و یا بودن ایشان بر ریاست شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان، بلکه خود شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان هم، الان مدتهاست که بلاموضوع شده است». وی افزود: «به عبارتی اصلاح طلبان در حقیقت مدتهاست که بدنه اجتماعی حامیان خود را از دست دادهاند و مثل این که آنها شعار «اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» در سال ۹۶ را هنوز متوجه نشدهاند؛ چراکه نسل جوان، دهه هفتادیها و یا دهه هشتادیها دیگر کاری به اصلاح طلبان ندارند.زیباکلام میگوید: اقشار و لایههای تحصیل کرده جامعه، دانشجویان، نویسندگان و … نگاه گذشته خود به اصلاح طلبان را اکنون ندارند؛ چرا که امید داشتند آبی از اصلاح طلبان گرم شود و یا نوری در انتهای تونل باشند، اما اکنون این امیدها تمام شده است».
بدنه اجتماعی اصلاحطلبان در ۹۸ به میدان نیامد
وی خاطرنشان کرد: «صحیحترین جمله در مورد اصلاح طلبان را آقای خاتمی در فروردین ۹۸ گفتند و آن این بود که «دو بار گفتن من هم دیگر افاقهای نخواهد کرد» و این صحیحترین جملهای بود که ایشان گفتند که حالا هر قدر هم آقای خاتمی تکرار و یا اصرار کنند و رهبران اصلاح طلب بگویند مردم بیایید در انتخابات شرکت کنید، باز هم بدنه اجتماعی و آن ۲۴ میلیونی که به دعوت اصلاح طلبان رفتند و به آقای روحانی در ۲۹ اردیبهشت ۹۶ رأی دادند، شرکت نخواهند کرد چرا که کسر قابل توجهی از آن ۲۴ میلیون دیگر از اصلاح طلبان سرخورده شده و برگشتهاند و ما در عمل دیدیم که انتخابات اسفند ۹۸ بدنه اجتماعی اصلاح طلبان به میدان نیامد و حتی حاضر نشدند به کارگزاران و یا اعتدال و توسعهایها هم و حتی به جریانات میانه رو هم رأی بدهند».
نسل جدید اصلاحات به زودی ظهور میکند
این تحلیلگر سیاسی افزود: «ضرورت اصلاحات همچون دوم خرداد ۷۶ در شرایط فعلی بیشتر نباشد، کمتر هم نیست؛ به هر حال نسل و جریان جدیدی ظهور خواهد کرد و برنامه اصلاحات را به پیش خواهد برد. زیباکلام در پاسخ به این پرسش که آیا باید نسل اول جریان اصلاحات خود را بازنشسته کند؟ تصریح کرد: چه خود را بازنشسته کند چه نکند، جامعه و قشر جوان تحصیلکرده و دانشجویان از این نسل اول اصلاحات و رهبر آن دست بریدهاند و قطع امید کردند». وی با تأکید بر این که بود و نبود عارف فرقی نمیکند، گفت: «این که عارف باشد یا نباشد، شورای عالی اصلاح طلبان باشد یا نباشد، فرقی ندارد. بنابراین ما باید این دو مقوله را از هم تفکیک کنیم که ضرورت اصلاح وجود دارد و دوم این که توانایی نسل جدید دوم خردادیها برای تحقق آرمانها بیش از نسل نخستین است.زیباکلام گفت: رهبری جریان اصلاحات ظرف این دو دهه نشان دادند که نمیتوانند و توانایی لازم را برای پیشبرد اصلاحات ندارند و جامعه نیز از آنها رخت بربسته است».