سینما حتی امروز که از آن روایتهای کلاسیکش کمی فاصله گرفته و به خرده پیرنگها و ضد پیرنگها روی آورده است باز هم به قهرمان و ضدقهرمان و قصه نیاز دارد. نیاز دارد چون ذات سینما به قصهگویی محتاج است و این مورد حتی با افزایش تاثیر تکنولوژی و جلوههای ویژه و غیره […]
سینما حتی امروز که از آن روایتهای کلاسیکش کمی فاصله گرفته و به خرده پیرنگها و ضد پیرنگها روی آورده است باز هم به قهرمان و ضدقهرمان و قصه نیاز دارد. نیاز دارد چون ذات سینما به قصهگویی محتاج است و این مورد حتی با افزایش تاثیر تکنولوژی و جلوههای ویژه و غیره نیز هرگز از بین نخواهد رفت… .
۱
با دقت به این موضوع و نیز با ذکر این مطلب که سینمای ایران در مورد قصهگویی و به طور خاص، درباره تصویرسازی شمایل یک قهرمان دچار مشکل است و با توجه به این نکته که در فضای سینمای کشورمان تاکید فراوان و به حقی بر استفاده از موضوعات دینی و مذهبی میگردد، سوالی پیش میآید که جای واقعه عاشورا در سینمای ایران کجاست؟
۲
بی تردید سینما دوستان و فیلم بینهای هم نسل من به یاد میآورند که پس از انقلاب تا چند سال پیش تنها دو فیلم نسبتا قابل قبول درباره عاشورا در کشورمان ساخته شد ( و مدام هم در تلویزیون پخش شد!)؛ «سفیر» و «روز واقعه» که البته هر دو، آثاری قابل احترام اما همراه با ضعفهایی بودند و بدون شک یکی از دلایل مطرح شدن آنها بی رقیب بودنشان در فضای سینما و تلویزیون ایران بوده است و این روند گرچه گهگاهی با ساخته شدن چندین سریال و تک و توک فیلمهایی درباره قیام امام حسین (ع) دچار تغییرات و نوساناتی شد اما به گواه آثار نمایش داده شده ، همگی آنها یا کارهایی بسیار ضعیف بودند یا از واقعه کربلا تنها به عنوان پسزمینهای برای بیان قصه و حرفی دیگر استفاده کردند و در نتیجه ذهنها همواره در شروع ماه محرم باز هم به سمت روز واقعه میرفت. اما واقعا چرا تا به حال در سینمایمان به این مقطع مهم تاریخی به خوبی پرداخته نشده است؟
۳
بر میگردم به شروع این متن و نقش قهرمان در سینما. قهرمان یک فیلم سینمایی یا یک قصه چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ شجاعت، صداقت، اعتقاد، خوش اندام و خوش چهره بودن، در اقلیت قرار داشتن، دچار یک چالش بزرگ شدن، دل به دریا زدن برای تحقق یک آرمان و هدف و… و کیست که نداند امام حسین (ع) و همرزمانش دارای این ویژگیها و خصایل دیگری بودند؟ ضمن این که در نمایی کلی، قیام حضرت بالذات و بالفعل وجه تراژیک خاصی دارد که بسیار به کار درامپردازی میآید و خب وقتی به این مجموعه، اعتقادات مذهبی و آیینی و این که مردم کشورمان و حتی دیگر کشورها علاقه قلبی و زیادی به کربلا و محرم دارند را اضافه کنیم به راحتی میشود نتیجه گرفت که بستری آماده برای به تصویر کشیده شدن و ساخته شدن چندین فیلم سینمایی جذاب و اثرگذار فراهم است اما…
۴
دلایل زیادی را برای توضیح یا توجیه عدم استفاده از عاشورا در سینمایمان میشود بیان کرد که شاید اولین آنها تعریف نشدن درست اولویتهاست؛ سالهاست که مسوولان ما دم از حمایت از پروژههای فاخر میزنند ولی در نهایت این فاخر بودن منجر میشود به آثار ضعیف و پرهزینهای مثل برلین منفی هفت، فرزند چهارم، ملک سلیمان، لاله و … که نه تنها به فروش حداقلی هم نمیرسند بلکه رضایت منتقدان را نیز به دست نمیآورند و به نظر میرسد که انگار مسوولان تعریف درستی از واژه فاخر ندارند و فاخر بودن را بهویژه در سینما خوب درک نکردهاند.
ضمن اینکه باید گفت در سینمای ایران تولیدات عظیم و به قول معروف بیگ پروداکشنها هم معمولا به سرانجام مناسبی نرسیدهاند که این مسأله به عواملی مانند بیکیفیت بودن زیرساختها، عدم تعاملها، عدم برنامهریزیها و غیره وابسته است.
حال میشود سوالی را هم از فرط تعجب پرسید که مگر در مجموعه سینمای کشور افراد متعهد و متدین و حرفهای نداریم یا مگر مردم ما از این گونه آثار سینمایی مذهبی استقبال نمیکنند؟ که البته پاسخ مشخص است؛ اینطور نیست، پس مشکل واقعا کجاست؟
۵
همه میدانند سینمای ایران نیاز به پوستاندازی دارد و همین طور به برنامهریزی، یک سویهتر شدن نگاهها و اعتقاد و هدف و این موارد البته تنها مختص سینمای ما نیست. جالب است که مثلا در هالیوود که انواع و اقسام فیلمها با کیفیتهای متفاوت ساخته می شود هم به مقوله مذهب توجه ویژهای میشود و فیلمهای موفقی در زمینه مذهبی معنوی ساخته میشود و حتی در بعضی موارد با افزودن ادویههای فراوان به مسایل تاریخی مذهبی خود طعم متفاوتی نیز میبخشند اما مایی که در دل تاریخ و اعتقاداتمان بستری آماده و مناسب وجود دارد، هنوز از آن غافلیم و تنها دلخوشیم به سریالی مانند «مختار نامه» (که ربطی به سینما ندارد) و فیلم «رستاخیز» احمدرضا درویش که هنوز برای رسیدن به اکران راه درازی در پیش دارد و آنهایی هم که این فیلم را در جشنواره چند دوره گذشته فجر دیدهاند اذعان کردهاند که اثر فوقالعادهای نیست…
۶
شاید این هم جزو جملههای کلیشهای باشد ولی: مسوولان و هنرمندان سینمایی کشور؛ آنقدر که سینمایمان به عاشورا محتاج است، عاشورا به سینما نیاز ندارد، پس تا دیر نشده در تعریفتان از اصطلاح فیلم فاخر تجدیدنظر کنید چون همه ما، دیگر پلان به پلان فیلم «روز واقعه» را از بَریم!