کرونا؛ هیچ بازگشتی به «شرایط عادی» وجود نخواهد داشت!
کرونا؛ هیچ بازگشتی به «شرایط عادی» وجود نخواهد داشت!

    بیش از سه ماه از اقدام سازمان بهداشت جهانی در اعلامِ شیوع جهانی (پاندمی) ویروس کرونا می‌گذرد. در ابتدا با این مساله با شوک و همچنین انکارِ ابعاد گسترده آن برخورد شد و حتی راه برای ظهورِ انواع و اقسامِ لطیفه‌ها در شبکه‌های اجتماعی در رابطه با بحرانِ پیش آمده هموار شد. در […]

 

 

بیش از سه ماه از اقدام سازمان بهداشت جهانی در اعلامِ شیوع جهانی (پاندمی) ویروس کرونا می‌گذرد. در ابتدا با این مساله با شوک و همچنین انکارِ ابعاد گسترده آن برخورد شد و حتی راه برای ظهورِ انواع و اقسامِ لطیفه‌ها در شبکه‌های اجتماعی در رابطه با بحرانِ پیش آمده هموار شد. در این راستا، بسیاری نیز نوستالژی‌هایی نظیرِ آخرین باری که عزیزان خود را در آغوش کشیده اند و یا در یک رستوران با دوستان خود غذا خورده اند را یادآوری می‌کردند. آن‌ها همچنین در مورد اینکه با عادی شدنِ شرایط، چه کار‌هایی انجام خواهند داد، اقدام به برنامه ریزی می‌کردند. من هم مثل بسیاری از آمریکایی‌های دیگر، فکر می‌کردم که بحران شیوع ویروس کرونا نهایتا یک ماه (مدت کمی) مهمان ما خواهد بود و خیلی زود، شرایط به حالت عادی بازخواهد گشت.
با این حال، هر چه زمان می‌گذرد ما شاهدیم که در خانه ماندن به دلیلِ شیوع ویروس کرونا بیش از پیش تجویز می‌شود و انگار تبدیل به یک قاعده شده است. تظاهرات گسترده مردم در اقصی نقاط آمریکا که همگی خواهان لغو مقررات قرنطینه و محدودیت‌های رفت و آمد هستند، همگی شاهدی بر این مدعا هستند که آن‌ها خواهان بازگشت شرایط به وضعیت عادی هستند. بحران کرونا همه را کلافه کرده است. دانش آموزان و صاحبان مشاغل و کارمندان و دیگر اقشار جامعه، همه از این وضعیت خسته هستند. به دنبال تشدید فشار‌های مردمی برای بازگشت به شرایط عادی، ما شاهدیم که بسیاری از ایالت ها، علی رغمِ هشدار‌های متخصصان بهداشت و سلامت، اقدام به رفع محدودیت‌ها کرده اند و در نتیجه یِ این اقدام عجولانه، اکنون می‌بینیم که گمانه زنی‌هایی در مورد آغاز موج دوم بحران شیوع ویروس کرونا مطرح می‌شود.
در این راستا باید گفت، حقیقت تلخی وجود دارد و آن این است که هیچ گونه بازگشتی به شرایط عادی وجود نخواهد داشت. من بر این باورم که چیز‌های زیادی در سبک زندگی گذشته ما وجود داشته اند که در واقع، غیرعادی بوده اند. سرعت سرسام آورِ سبک زندگی ما، و نابرابری‌ها و بی عدالتی‌های آن، همه و همه غیرعادی بوده اند.
آنچه در شرایط کنونی واقعا مهم است این نکته می‌باشد که ما واقعیت‌های جدید را، تمام و کمال بپذیریم و نخواهیم ذهن خود را در گذشته نگه داریم. در این رابطه خودم را مثال می‌زنم. من یک واعظ هستم و پیش از بحران کرونا عادت داشتم که در مجالس مختلف در زمینه‌های مذهبی و اخلاقی برای مردم سخن بگویم. عمده درآمد من از همین طریق بود با این حال، بحران کرونا و منع برگزاری تجمعات عمومی موجب شده تا من بخش زیادی از درآمدم را از دست بدهم. آنگونه که برخی دانشمندان پیش بینی کرده اند انتظار می‌رود کرونا تا سال ۲۰۲۲ نیز همراه ما باشد. خوب این واقعیتِ جدید زندگی من است و من با پذیرش آن، بایستی الگوی جدیدی از سبک زندگی را برای خود تعریف کنم.
در حال حاضر، ما در بحبوحه پاندمی یک بیماری همه گیر هستیم، ما در حال تجربه شرایط رکود اقتصادی هستیم، و شرایط روحی و روانی ما نیز عمیقا به دلیل ماندنِ در خانه و دیگر تبعات بحران اپیدمی کرونا و وقوع اتفاتی نظیر مرگ جرج فلوید، بدتر شده است. این‌ها واقعیت‌های کنونی ما هستند. اگر بنا داریم شرایط را تغییر دهیم، قبل از هر چیز باید ضرورت این مساله را درک کنیم و سپس با علمِ به آن، فعالانه به دنبال ایجاد شرایط جدید باشیم. باید بپذیریم که بحران کرونا، وضعیت جدیدی را برای ما به وجود آورده است. بازگشت به گذشته و آنچه در گذشته، “عادی” تصور می‌شد ممکن نیست. باید شرایطِ عادیِ جدیدی را ایجاد کرد و آینده‌ای بهتر را ساخت.