مهندس رضا مقدم
کارشناس منابع طبیعی
واقعیت این است که طرح های جنگلداری باوجود همه اشکالات و ایرادات وارد بر آن در بسیاری موارد اساسی موفق بوده اند. از جمله:
-حفظ کامل عرصه جنگل های تحت پوشش، به طوری که در مقایسه با کل کاهش سطح جنگل طی ۵۰ سال اخیر حدودا هزار برابر کمتر بوده و تقریبا در حد هیچ است.
ساماندهی درصد قابل توجهی از دامداران و تخلیه جنگل از دام در سطوح وسیعی از جنگل، به عبارتی در رفع یکی از اصلی ترین عوامل تخریب جنگل موفقیت نسبی حاصل شده است.
-ایجاد اشتغال و کمک به توسعه روستاهای داخل جنگل و از این طریق تا حدودی مکانیزم بسیار خطرناک فقر و تخریب منابع طبیعی کنترل شده است
-توسعه فرهنگ منابع طبیعی و همراه کردن روستائیان در مسیر ضرورت حفظ جنگل
-جلوگیری از قاچاق چوب
-تامین مواد سلولوزی مورد نیاز صنعت مبلمان کشور و ایفای نقش موثر در کنترل قیمت چوب به ویژه چوب های هیزمی مورد نیاز کارخانجات تخته فشرده
در مجموع بعد از ۶۰ سال تجربه میدانی، تاسیس چندین دانشکده و تربیت نیروهای متخصص، تاسیس مرکز تحقیقات جنگل و مرتع و پیشرفت در حوزه تحقیق و پژوهش، با تغییر نگرش در مدیریت جنگل های شمال و حرکت در مسیر جنگلداری همگام با طبیعت، خسارات اولیه در طرح های جنگلداری در حال بازسازی بود. اداره جنگل های شمال در مسیر صحیح با همه ملاحظات اکولوژیکی، تطبیق با تغییرات اب و هوایی و بهبود شرایط برای همه زیستمندان و تا حدودی تامین منافع گروداران قرار گرفته بود.
در سال ۱۳۹۲ دولت طی مصوبه ای با عنوان «برنامه بهینه سازی، پایش، حفاظت، احیا و بهره برداری جنگل های شمال» سازمان جنگل ها را مکلف به رفع موانع پایداری جنگل ها و به عبارتی حل مشکلات واقعی این جنگل ها نمود. ضمن اینکه در همین مصوبه بهره برداری چوب محدود به توان اکولوژیک جنگل شده و حتی فراتر از آن در ماده ۶ مصوبه برداشت از جنگل های شمال منحصر به برداشت درختان کف جنگل و قطع درختان آفت زده و بیمار به منظور جلوگیری از طغیان آفات و اپیدمی بیماری ها گردیده بود.(با نظر داشت تراکم و همه ملاحظات زیستی به عنوان یک الزام زیست محیطی).
برای اولین مرتبه بر ارزیابی و پایش شاخص های پایداری جنگل تاکید و مقرر بود در دستور کار طرح های جنگلداری قرار گیرد.
در مجموع باوجود مترقی بودن مصوبه مذکور، از آنجا که بار اجرایی این مصوبه فراتر از توان سازمان جنگل ها بود، به دلایلی از جمله جایگاه نازل سازمان جنگل ها در ساختار دولت، اعتبارات ناچیز سازمان در مقایسه با اهمیت موضوع فعالیت آن، فشارهای برون سازمانی و مشکلاتی از این دست مدیران و کارشناسان دلسوز و پر تلاش سازمان موفق به اجرای کامل این مصوبه که مستلزم همکاری برون سازمانی بود نگردیدند و صرفا بخش درون سازمانی آن (ماده ۶ مصوبه) تا حدودی اجرا شد.
متاسفانه، عدم موفقیت سازمان در اجرای مصوبه برابر برنامه زمانی و تاخیر در ارائه طرح مدیریت ملی جنگل های کشور زمینه را برای تصمیمات غیر علمی فراهم نمود.
جو زیست محیطی حاکم بر جامعه و مطالبات به حق نواندیشان سبز در حوزه محیط زیست کشور از خشکیدگی دریاچه ارومیه تا ریزگردهای خوزستان به علاوه طرح برخی نظرات افراطی و بسیار سخت گیرانه و نامتعارف در قیاس با همه کشورهای پیشرفته و واضعان علم جنگل شناسی و اکولوژی از سوی برخی اساتید و متخصصین و بزرگ نمایی اشکالات و ایرادات سهوی و تخلفات احتمالی و انتشار آن در روزنامه ها، رسانه ملی و فضای مجاز در حقیقت با دادن آدرس غلط به تصمیم گیران و مسئولین کشور موضوع تنفس جنگل در دستور کار برنامه ششم توسعه کشور قرار گرفت و باز متاسفانه تحت جو احساسی و متاثر از مطالبات زیست محیطی جامعه و تعجیل در تصویب قانون حتی فرصت تهیه و ارائه طرحی جامع و مدون جهت استراحت جنگل نیز از متخصصین گرفته شده و در نهایت طرح تنفس محدود شد به چند خط قانون و اعتبارات بسیار ناکافی که تخصیص آن هم در طول برنامه با اشکال مواجه بوده و است.
نتیجه این قانون، امروز رها شدگی جنگل است. به طوریکه سر سخت ترین حامیان برنامه تنفس جنگل نیز منتقد آن شده اند. مشکل جنگل های شمال با تنفس جنگل و بدون هدف گذاری درست، قابل حصول و منطبق با امکانات و نیاز جامعه حل نخواهد شد، بلکه بیشتر هم می شود.
-مشکل جنگل های شمال گسستگی و عدم یکپارچگی است.
-مشکل جنگل های شمال دست کاری و بهم ریختگی شبکه هیدرولوژی است. (سدسازی و انتقال آب اکثر چشمه های دائمی به روستاها، شهرک های ویلایی و صنایع)
-مشکل جنگل های شمال حضور دامدارو چرای دام است.
-مشکل جنگل های شمال مصرف سالیانه ۱٫۵ و به روایتی ۳٫۵ میلیون متر مکعب چوب سوخت است.
-مشکل جنگل های شمال عدم تثبیت مرز جنگل با اراضی مستثنیات مردم است.
مشکل جنگل های شمال بی توجهی به قانون ملی شدن جنگل ها و مراتع کشور، اصل ۴۵ قانون اساسی و صدها قانون دیگر است که جنگل ها را جزو ثروت ملی و ملک مشاع همه ملت ایران می داند و غیر واگذاری به هر شخص حقیقی یا حقوقی است.
-مشکل جنگل های شمال فقدان «قانون ابطال اسناد موقوفه در اراضی ملی» است.
-مشکل جنگل های شمال گردشگری بی حساب و کتاب، ویلاسازان و تجاوز به عرصه ملی است.
-مشکل جنگل های شمال قاچاق چوب است.
-مشکل جنگل های شمال عدم مشارکت مردم به ویژه مردم محلی ساکن روستاهای داخل و حاشیه جنگل است.
با تعطیلی طرح های جنگلداری و عدم مدیریت جنگل های شمال کشور این مشکلات بیشتر هم شده است.
چنانچه با به جا گذاشتن بیش از یک میلیون متر مکعب درخت افتاده و عمدتا متمرکز در کف جنگل همچنین با واردات گرده پنبه با پوست و عدم توجه جدی به قواعد قرنطینه نباتی شرایط را برای طغیان آفات فراهم کردیم.
-آتش سوزی ها افزایش یافته و مقابله و اطفای آن در مقایسه یا قبل به دلیل عدم پیش بینی اعتبار لازم جهت نوسازی تجهیزات کندتر شده است.
-قاچاق چوب افزایش است.
-از نظر اجتماعی و ضرورت تامین منافع مردم محلی با تعطیلی چندهزار شغل وابسته به طرح های جنگلداری باعث شدیم مشارکت مردمی در کمترین حد ممکن قرار گیرد و معیشت بسیاری مختل گردد.
در حال حاضر اکثر کارشناسان بر ضرورت احجرای طرح های جنگلداری طبیعت محور و همگام با طبیعت با نگاه ویژه به مدیریت منابع انسانی وابسته به جنگل تاکید دارند.
طرح نکات سختگیرانه و اصرار بر برخی نظریه های اکولوژیک نامتعارف در میدان عمل و فن جنگلداری چنان غموض و پیچیدگی به مدیریت جنگل می دهد که هیچ طرحی قابل اجرا نخواهد بود و حاصل آن تخریب بیش از پیش جنگل است.
لینک کوتاه : https://jomlehonline.ir/?p=113936