شلیک به اعتماد برانکو
شلیک به اعتماد برانکو

سامان موحدی‌راد / بعید می‌دانم درباره اینکه پرسپولیس بهترین تیم پنج سال اخیر ایران است اختلاف نظری وجود داشته باشد. این بهترین بودن تنها به قهرمانی‌های پیاپی وابسته نیست و خارج از زمین هم پرسپولیس وضعیتی بهتر از سایر تیم‌ها داشت. آنها در چند سال اخیر مدیریتی نسبتاً یکپارچه و کم حاشیه را، غیر از […]

سامان موحدی‌راد /
بعید می‌دانم درباره اینکه پرسپولیس بهترین تیم پنج سال اخیر ایران است اختلاف نظری وجود داشته باشد. این بهترین بودن تنها به قهرمانی‌های پیاپی وابسته نیست و خارج از زمین هم پرسپولیس وضعیتی بهتر از سایر تیم‌ها داشت. آنها در چند سال اخیر مدیریتی نسبتاً یکپارچه و کم حاشیه را، غیر از یک سال اخیر، تجربه کردند و از حیث امکانات زیرساختی هم وضعیت آبرومندانه‌تری نسبت به سایر تیم‌های ایرانی دارند اما نباید گول بخوریم که چنین تصویر زیبایی این تصور را در ذهن‌ها ایجاد کند که پرسپولیس سرانجام به اولین تیم ایرانی بدل شده که ساختار واقعی و حرفه‌ای پیدا کرده و به این ترتیب گام در مسیر حرفه‌ای شدن گذاشته است.بسیار تحقیرآمیز است اما باید بگوییم که همه روزهای خوش پرسپولیس در چند سال اخیر فقط و فقط رابطه مستقیمی با یک مربی خارجی دارد.
برانکو ایوانکویچ که سعی کرد در پرسپولیس چیزی بیشتر از یک مربی باشد و علاوه بر ساختن تیمی یک دست، بی‌حاشیه و با روحیه بالای قهرمانی به باشگاه هم ساختار درستی بدهد. همه آنچه پرسپولیس و مربی‌های بعد از برانکو از زیرساخت تمرینی باشگاه تا اتاق کار و چندین و چند چیز دیگر دارند نتیجه کار و تلاش برانکو است. مربی‌های خارجی زیادی به ایران آمدند و رفتند اما هیچ‌کدام مثل برانکو چنین تأثیری روی تیم‌شان نداشتند. شاید کی‌روش تنها مربی بود که چنین تأثیری را روی تیم ملی گذاشت. هر کدام از این دو نفر هم دلایل خاص خودشان را داشتند. در اینجا کاری به انگیزه دیگران نداریم اما قطعاً برانکو برای اثبات خودش به فوتبال ایران پا در چنین راهی گذاشته بود. او می‌‎خواست به فوتبال ایران ثابت کند مربی خوبی است و مشکل فوتبال ایران زیرساختی است و برای همین تلاش کرد تا در پرسپولیس زیرساخت‌هایی را ایجاد کند که به مدد آن به موفقیت برسد و رسید اما رفتن برانکو از ایران برگشتن باشگاه به مدار قبلی بود. منظور از مدار قبلی نتایج درون میدان نیست که بیشتر نگاه و رفتار مدیریتی باشگاه است.
حالا به مدد رفتار همین مدیران در قبال معمار بهترین پرسپولیس تاریخ پنجره نقل و انتقالاتی پرسپولیس بسته شده و مهم‌تر از آن اعتبار باشگاه خدشه‌دار شده. مدیران باشگاه پرسپولیس که اغلب مثل سایر تیم‌های ایرانی در جریان روابط سیاسی و بدون توجه به تاریخچه باشگاه انتخاب شده‌اند حالا نه تنها منجر به بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی شده‌اند که بی‌احترامی بزرگی را هم به یکی از مهم‌ترین چهره‌های تاریخ باشگاه‌شان روا داشته‌اند. چیزی که اصلاً از نگاه هواداران هنوز عاشق برانکو بخشودنی نیست. عجیب است که چرا در فوتبال ایران هنوز و با همین آزمون خطا و اشتباه پشت اشتباه یک مدیر متخصص در جایی حاضر نیست که چنین تأثیری بر تاریخ باشگاه بگذارد و همه این درخشش‌ها حاصل حوزه مقطعی یک تک چهره است.
پنجره‌های مهم‌تری بسته‌اند
دیگر نه تعجب‌آور است، نه خبر تازه‌ای به نظر مخاطب می‌رسد. خیلی ساده و روزمره است: محرومیت از پنجره نقل و انتقالات. آخرین خبر در این ‌باره را باشگاه پرسپولیس تولید کرده و از دو پنجره نقل و انتقالات محروم شده است اما این فقط یک خبر نیست، بلکه یک جریان در فوتبال ایران است که تکرار شده و بیشتر و شدیدتر تکرار خواهد شد. شاید خیلی زود با محرومیت‌ها و جرایم سخت‌تر و جدی‌تر.
اما یک تصور غلط در فوتبال ایران در حال تکرار است، اینکه محرومیت‌ها و جرایم، آسیبی برای باشگاه‌ها یا فدراسیون فوتبال خواهد بود. در حالی‌که بهترین تصمیم برای فوتبال ایران در مقابل حجم گسترده‌ای از اشتباهات مدیریت، همین محرومیت‌ها و جریمه‌هاست. فلسفه این حکم‌ها مشخص است، اینکه باشگاه‌ها یا فدراسیون‌ها بدانند که باید رفتار مالی سنجیده و متناسب با موقعیت اقتصادی خود داشته باشند، همان‌چه فوتبال ایران کمترین میلی به درکش ندارد.
باشگاه پرسپولیس از دو پنجره نقل و انتقالات محروم است اما آیا تصور می‌کنید در تصمیماتش تأثیری خواهد گذاشت؟ احتمالاً خیر. مدیران باشگاه همچنان ولع تولید بدهی دارند. باشگاه‌های دیگر ایران نیز به همین نوع حیات در بازار فوتبال عادت دارند اما تنها راه مقابل این رفتارها، همین محرومیت‌هاست، برای پایان دادن به روندی خانمانسوز در باشگاه‌داری.
این محرومیت‌ها اما لازم نیست با ممنوعیت‌های قانونی توأم شود. اینکه باشگاه از پنجره نقل و انتقالات محروم می‌شود معنایش با اینکه از خرید بازیکن و مربی خارجی منع شود، تفاوت بنیادین دارد. ممنوعیت لازم نیست، بلکه این محرومیت است که هشدار می‌دهد و ساختار را اصلاح می‌کند و می‌فهماند که باید قدم‌های درست بردارید و تصمیمات متناسب با موقعیت خود بگیرید. باشگاه وقتی با تصمیم خودش، خود را از یک خرید منع کند، آنگاه احتمالاً موقعیت واقعی خود را دریافته است و این دریافت تازه در تمام تصمیماتش اثر می‌گذارد.
فدراسیون فوتبال به جای ممنوعیت‌ها باید خود پیش از فیفا و با همین پرونده‌های داخلی باشگاه‌ها، سختگیر باشد و مقابل سوءرفتار مالی باشگاه‌ها ایستادگی کند، همان کاری که سالیان سال انجام نداد و حتی با اطلاعات دروغین برای باشگاه‌ها مجوز حرفه‌ای صادر کرد و همچنان به رغم جریمه شدن از سوی ای‌اف‌سی احتمالاً ابایی از بی‌دقتی تعمدی و چشم بستن‌ها ندارد.
فوتبال ایران با سختگیری بیشتر، روش‌های بهتری را انتخاب می‌کند، به مسیرهای عاقلانه برمی‌گردد و منطق اقتصاد باشگاه‌داری را باور می‌کند. البته با مدیرانی که بخواهند چیزی را تغییر دهند، نه با مدیرانی که ملاک تصمیمات‌شان واکنش‌های اینستاگرامی این و آن باشد.
در ذهن مدیرعامل پرسپولیس و ده‌ها باشگاه دیگر در ایران اساساً این باور که باید برای تغییر این شرایط تلاش کنند، زنده نیست. آنها درگیر بازی‌های اینستاگرامی و هوار و هوراهای مجازی از فلان خرید شده‌اند و خود را در همان نقد و تمجیدهای اغلب بیهوده و دم‌دستی می‌سنجند.
تا روزی که سنجش عملکرد مدیران تا این اندازه نازل باشد و دیدگاه کارشناسی‌شده در میان انبوهی از حرف‌های بی‌حساب و احساساتی و جهت‌دار و خریده‌شده گم شود، نباید منتظر تغییر این روند در باشگاه‌داری باشید. در فوتبال ایران پنجره‌های مهم‌تری بسته‌اند، پنجره بحث‌های جدی، پنجره‌هایی برای نگاه‌های کارشناسانه.