بدهی چندصدهزاردلاری و اندکی احترام!
بدهی چندصدهزاردلاری و اندکی احترام!

      سام ستارزاده/ شیوه مواجهه پرسپولیس با پرونده برانکو، سمبلی از نحوه مدیریت امور در سطوح مختلف است. یک معضل یا آسیب، گویا تا زمانی که به بحرانی حاد بدل‌نشود، ارزش رسیدگی را ندارد، حتی اگر این معضل، خواسته به‌حق سرمربی باشد که نامش در برگ‌های طلایی تاریخ قرمزها به چشم می‌خورد. تبعات […]

 

 

 

سام ستارزاده/

شیوه مواجهه پرسپولیس با پرونده برانکو، سمبلی از نحوه مدیریت امور در سطوح مختلف است. یک معضل یا آسیب، گویا تا زمانی که به بحرانی حاد بدل‌نشود، ارزش رسیدگی را ندارد، حتی اگر این معضل، خواسته به‌حق سرمربی باشد که نامش در برگ‌های طلایی تاریخ قرمزها به چشم می‌خورد.
تبعات رفتار نه‌چندان متعهدانه پرسپولیس با معمار نسلی که پرسپولیس پس از یک سال هم با تکیه بر بقایای آن به افتخارآفرینی‌هایش ادامه می‌دهد، به محرومیت از پنجره نقل‌وانتقالاتی که باشگاه خریدهای خود را در آن انجام داده ختم نمی‌شود؛ بلکه بزرگترین از دست رفته در این ماجرا، احترام متقابل میان پرسپولیس و برانکو است.
پروفسور محبوب سرخ‌پوشان، بابت همین احترام خدشه‌دار شده با وعده‌های بی‌سرانجام بود که حاضر به صرف‌نظر از شکایت خود نشد. جانشین وی، گابریل کالدرون هم هنگامی که به‌جای پاداش ۸۰۰ هزار دلاری که در قراردادش ذکر شده بود، کارت‌های هدیه ۵۰۰ هزار تومانی دریافت می‌کرد، مکررًا می‌گفت: «من چیزی جز احترام نمی‌خواهم.» هنوز از یادمان نرفته که بعدها سرمربی آرژانتینی را با اتهام به قهر به‌خاطر قهوه دلخورتر هم ساختند.
این حقیقت که مشکلات ارزی فوتبال ایران مانع سرسخت پرداخت معوقات مربیان خارجی تمام تیم‌ها است، قابل درک است‌ اما مدیران پرسپولیس هم باید درک کنند که طرف حساب آنها صرفاً دو کادر خارجی که «پولشان را می‌گیرند و می‌روند» نیستند. حتی اگر مسئولین قرمزها، این را که برانکو و کالدرون تیم را قهرمان و صدرنشین تحویل دادند را هم کنار بگذارند، برانکو ماه‌ها پای بی‌پولی باشگاه ایستاد. کالدرون مانند یک عضو کادر تدارکاتی برف‌ها را از کنار زمین می‌روبید. اکنون نیز جز آنچه به آنان تعهد داده شده را نمی‌خواهند. آیا چنین بزرگانی سزاوار این هستند که پاسخ عرق و تعصبی که به باشگاه نشان دادند، با بدقولی‌ و خلف وعده چندین‌باره داده شود؟
هوادار پرسپولیس که سخن و عمل را از مدیران باشگاهش می‌بیند، حق دارد که به جمله «نگران نباشید» آنان قانع نباشد. چه می‌شد اگر همین افرادی که یک سال فرصت داشتند و با ندانم‌کاری پرسپولیس را در آستانه تنبیه‌های شدیدتر و بی‌سابقه‌ای هم گذاشته‌اند، صورت‌حساب درآمدهای ارزی باشگاه را منتشر می‌کردند و شفاف می‌ساختند که با هزینه جدایی بیرانوند و پاداش‌های آسیایی پارسال و سال قبل‌ترش، چند دست کت‌وشلوار خریداری شده و چه ‌مقدار از معوقات برانکو و سایر خارجی‌های سابق و کنونی تیم صاف شده. در بدترین وضعیت، آنها صادقانه به سرمربی تاریخ‌سازشان می‌گفتند پول نداریم. شاید در این صورت هم محرومیت گریبانشان را می‌گرفت اما حداقل اعتبارشان در نزد برانکو نمی‌شکست. ماجرای تلخ چند روز اخیر، پرده آخر مشکلات مالی قرمزهای پایتخت نخواهد بود. همه می‌دانیم پرونده شکایت کالدرون هم به‌زودی بر بار بدهی‌های ارزی هنگفت پرسپولیسی‌ها خواهد افزود. مدیران پرسپولیس شاید به هر نحوی که شده از گردنه مطالبات برانکو بگذرند اما با مثبت نشان دادن مصنوعی جو قطعاً پشت سد کالدرون گیر خواهند کرد و بابت ناامیدساختن هوادار از خود تاوان سنگینی خواهند پرداخت؛ مگر آنکه شیوه حل مشکلاتشان را بیشتر به آنچه مردم از آنان مطالبه می‌کنند، تغییر دهند.