شرم‌مان می‌آید
شرم‌مان می‌آید

    سرویس شهرستان – دیروز «عباس رجبی»؛ شهردار ساری، هم توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) دستگیر شد. خبر باید شوکه‌کننده باشد اما چرا نیست؟ این، اصلی‌ترین سوال این روزهای «مازندران» است. سوالی که البته می‌تواند مربوط به «تهران» و پرونده در سکوت مانده تحقیق و تفحص از شهرداری‌اش هم مربوط باشد… این چند […]

 

 

سرویس شهرستان – دیروز «عباس رجبی»؛ شهردار ساری، هم توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) دستگیر شد. خبر باید شوکه‌کننده باشد اما چرا نیست؟ این، اصلی‌ترین سوال این روزهای «مازندران» است. سوالی که البته می‌تواند مربوط به «تهران» و پرونده در سکوت مانده تحقیق و تفحص از شهرداری‌اش هم مربوط باشد…
این چند سال اخیر شهرداری ساری را که مرور کنیم چیزی جز تباهی به دست نمی‌آید. انگار فرقی هم نمی‌کند که «چه کسی»، چون به نظر می‌رسد، خانه از پای‌بست ویران است. ویرانی هم فقط در بخش منابع مالی و فساد اداری و اخلاقی نیست که فراتر از آن، حرمت و حیثیت یک شهر و استان است که به حراج گذاشته شده است.
نقبی اگر بزنیم به فعل و انفعالات حدود ۱۰ سال اخیر شهرداری و شورای شهر مرکز استان مازندران، کارنامه‌ای به شدت منفی به دست‌مان می‌افتد؛ سنگین و سرشار از ابهام و فساد و بی‌اعتقادی.
مرگ خوب است ولی برای همسایه؟ همین امروز که داریم درباره دستگیری شهردار ساری حرف می‌زنیم و می‌شنویم و عده‌ای از این اتفاق خوشحالند، حواس‌مان نیست که فرقی نمی‌کند چه کسی شهردار ساری بوده و پرونده قطور دارد و چه کسی شهردار بوده و دستگیر شده و چه اعضایی از شورای اسلامی شهر ساری، دستگیر شده‌اند و… .
در این میان، کسی به اعتماد از دست رفته مردم یک شهر فکر نمی‌کند؟ کسی برایش مهم نیست که غرور و اعتبار و حیثیت، یک شبه به دست نمی‌آیند که اینقدر راحت درباره این‌جور مسایل حرف می‌زنیم؟ امروز کاملا واضح نیست که عباس رجبی چرا چنین سرنوشتی پیدا کرده اما می‌شود حدس زد که یک ساختار معیوب، حتی ممکن است یک انسان سالم را هم به ورطه نابودی بکشاند.
حالا سوال این است که چه کسی و چه کسانی در شهرداری ساری، ساختار فاسد و معیوب را پایه‌ریزی کرده‌اند؟ مثلا شورای شهر ساری چقدر در ایجاد این ساختار معیوب نقش داشته است؟ شورای چهارم ساری چرا نباید پاسخگو باشد که در زمانه‌اش، شهرداری بر سر کار بود که هنوز ده‌ها و صدها پرونده فساد مفتوح دارد؟
«مهدی عبوری» که کلی از نیروهایش دستگیر شدند و برایشان وثیقه‌های سنگین بریده‌اند، الان کجای این ماجرا قرار دارد؟ او بی گناه است؟ گناهکار است؟ نقشش در این همه اتفاق چه بوده است؟ دستگاه قضا با او مماشات کرده است یا منتظر است که تحقیقات کامل شود و بعد به سراغش برود؟
رییس فعلی شورای شهر ساری که از عباس رجبی برای شهردار شدن حمایت کرد چه نقشی در این ماجراها دارد؟ او چرا امروز (بر طبق شنیده‌ها) به دنبال این است که «علی اسد» شهردار بعدی ساری بشود؟ «اسفندیار عشوری» به دنبال بقای خودش است یا حفظ اندک حیثیت باقی‌مانده از شهرداری ساری؟ رییس فعلی شورای شهر ساری که مدت‌ها از فساد زمان «مهدی عبوری» می‌گفت، امروز چه جوابی برای ماجرای اخیر دارد؟
رییس سابق شورای شهر ساری که جزو دستگیرشدگان نیست و سال‌ها عضو شورا بوده و هست و از ستایش‌کنندگان شهردار سابق مورد اتهام بوده، چه پاسخی دارد؟ باز هم روزه سکوت می‌گیرد و به رأی و اعتماد مردم می‌خندد یا استعفا می‌دهد و مسوولیت این شکست وحشتناک را می‌پذیرد؟!
آن عده‌ای که الان خوشحالند که «رجبی» هم دستگیر شد و خودشان هنوز پرونده مفتوح در دستگاه قضایی دارند، چه جوابی دارند؟ نکند فاسد و دزد و دروغ‌گو، مردم شهر ساری هستند و ما خبر نداریم؟!
دوستی می‌گفت؛ «خدا پدر شهر بابل را بیامرزد که چند سال پیش، فقط شورایش دچار فساد و انحراف شد و شهرداری‌اش خیلی درگیر حاشیه‌ها نشد؛ ساری که گندش را درآورده است»!، جمله تلخی‌ست اما حقیقت دارد. متاسفانه این هم حقیقت دارد که شهرداری ساری از زمان «مهدی عبوری» وارد فضایی شد که امروز نتیجه‌اش این شده است؛ انگار هر کسی به طبقه هفتم امارات شهرداری ساری می‌رسد، خواسته یا نخواسته فراموش‌ می‌کند که شهردار شدن یعنی خدمت به مردم و شهر. فراموش می‌کند که شهرداری حیاط خلوت انتخابات مجلس نیست و مردم، کلی مطالبه دارند که باید انجام بشود…
به خیابان‌های شهر ساری که نگاه می‌کنیم، یک آسفالت درست و حسابی نمی‌بینیم و «نهضت آسفالت»، فقط در حد یک تیتر مسخره می‌آید جلوی چشمان‌مان و به‌مان پوزخند می‌زند. نهضت آسفالت و پایتخت گردشگری و کلان‌شهر و … بخورد توی سرتان؛ کاش فقط جوری بودید که امروز، ما تا این اندازه شرمسار و شرمنده دیگران نمی‌شدیم. شرم بر شما باد و احتمالا بر ما! در تکمیل این متن می‌توان این‌گونه نوشت که قصد و اراده دستگاه قضایی برای مبارزه با فساد گسترده، بسیار مایه خرسندی مردمی‌ست که این روزها، حال و روز خوبی ندارند و ناامیدی دارد بر تدبیر و امید وعده داده شده، سایه می‌افکند. منتهی یک نگرانی همچنان در این رویه احساس می‌شود؛ مماشات. آفتی که هم نگران‌کننده است و هم با تاکیدات مقام معظم رهبری بر مبارزه قاطع با فساد، بدون درنظر گرفتن نام و عنوان و منصب اشخاص، تعارض دارد.
ملت، امروز، نباید بیشتر از اینکه نگران وضعیت کشورمان باشند، در گیرودار انتخاب «بایدن» یا «ترامپ» باشند و این، جز با برخورد جدی‌تر دستگاه قضایی با متخلفان، ممکن نخواهد شد.