راز رسیدن به شادی، آگاهی به رنج و دگرگون ساختن آن است. در کتاب «نیلوفر و مرداب» که در واقع هنر دگرگون کردن رنج هاست، تیچ نات هان با قلم جادویی خود تمرینات و روش هایی را به خواننده می آموزد که به او الهام بخشیده تا رنج های خود را متحول ساخته و لذت […]
راز رسیدن به شادی، آگاهی به رنج و دگرگون ساختن آن است. در کتاب «نیلوفر و مرداب» که در واقع هنر دگرگون کردن رنج هاست، تیچ نات هان با قلم جادویی خود تمرینات و روش هایی را به خواننده می آموزد که به او الهام بخشیده تا رنج های خود را متحول ساخته و لذت حقیقی را کشف کند. تیچ نات هان معتقد است که چون رنج کشیدن احساس بدی به انسان می دهد، همه در تلاشند که از آن فرار کرده یا آن را به نوعی بپوشانند؛ مثلا چیزی برای خوردن پیدا کنند یا تلویزیون را روشن کنند و چیزی تماشا کنند. اما تا زمانی که ما با رنج و غم خود رو به رو نشویم، نمی توانیم در حال زندگی کنیم و برای زندگی کردن آماده باشیم؛ به این ترتیب شادی به گریختن از جانب ما ادامه خواهد داد.
تیچ نات هان به مخاطب می آموزد که چطور تمرین متوقف شدن، آگاهانه نفس کشیدن و تمرکز عمیق می تواند انرژی آگاهی ذهنی را در زندگی های روزمره ی ما جاری سازد. با این انرژی است که ما می توانیم درد را در آغوش گرفته و آن را آرام سازیم و به سرعت، مقیاسی از آزادی و ذهنی شفاف تر ایجاد کنیم. کتاب «نیلوفر و مرداب» روش های پیوند داشتن با غم و رنج را بدون اینکه در برابر آن به زانو در بیاییم، به ما آموزش می دهد. تیچ نات هان می گوید اگر ما بدانیم که چطور رنج بکشیم، بسیار کمتر از آنچه که باید، رنج بر ما آوار خواهد شد. این اثر که امضای همیشگی تیچ نات هان شفافیت و حس لذت را به همراه دارد، به مخاطب کمک می کند که شگفتی های درون و اطراف خود را که اغلب قدردان آن ها نیست، شناسایی کرده و هنر شاد زیستن را بیاموزد.
افراد بسیاری هستند که رنجهایی عظیم دارند و از طرفی هم نمیدانند که چگونه آنها را مدیریت کنند. برای بسیاری از افراد این مسئله در سنین جوانی رخ میدهد. با این تفاسیر چرا مدارس شیوهی مدیریت رنجها را به جوانان یاد نمیدهند؟ اگر دانشآموزی بسیار غمگین باشد نمیتواند تمرکز کند و چیزی بیاموزد. رنجهای مدیریت نشدهی انسان امروزی بر دیگران هم تاثیر میگذارد. پس هرچه بیشتر هنر درست رنج کشیدن را یاد بگیریم، رنجهای کمتری در جهان وجود خواهند داشت.
رنج و شادی، هر دو ماهیتی طبیعی دارند، به این معنا که ناپایدار هستند و مدام تغییر میکنند. راز خوشبختی نیز در همین نکته نهفته است و باید بیاموزید که رنج را تغییر دهید و کنترل نمایید، نه اینکه از آن فرار کنید. در کتاب نیلوفر و مرداب، تیک نات هان تمرینات الهام بخشی را برای تغییر رنج و یافتن شادی واقعی ارائه میدهد. تیک نات هان که راهب بودایی و مبارزی صلحطلب محسوب میشود به شما میآموزد که در زمینهی مقابله کردن با رنجها، مهارت لازم را به دست بیاورید.از طرف دیگر، بنیادیترین مشکل انسانها این است که خود و دنیای خود را به خوبی درک نمیکنند و کتاب نیلوفر و مرداب شما را با دنیای شگفتانگیز درونتان آشنا میسازد تا اینگونه بتوانید با آرامش و صلحی درونی به زندگی خود ادامه دهید.
تیک نات هان را به عنوان شاعر، نویسنده، پژوهشگر و راهب بودایی ذن میشناسند. تیک نات هان که در زمرهی نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز قرار دارد کتابهای بسیاری نوشته است که تمامی آنها همواره با استقبال خوبی مواجه شدهاند. این راهب بودایی در سال ۱۹۶۷ نامزد جایزهی صلح نوبل شد و مارتین لوتر کینگ نیز چنان تحت تأثیر افکار او قرار گرفت که لب به تحسینش گشود. از میان سایر آثار این نویسنده میتوان به مواردی مانند مدیتیشن راه رفتن، هنر دلبستگی و زندگیکردن، وفاداری و… اشاره کرد.
تیچ نات هان، راهب بلندآوازه بودایی، فعال صلح و یکی از آموزگاران بزرگ معنوی عصر ماست. او یکی از شناختهشدهترین استادان ذن و همچنین بنیانگذار مکتب بودایی «سنت دهکده پلوم» است؛ که بزرگترین معبد بودایی در اروپا است. نات هان تاکنون بیش از صد عنوان کتاب درباره بودیسم نوشته است و بیش از هفتاد سال است که ذهنآگاهی و هنر شادکامی را تدریس میکند. نات هان در سال ۱۹۲۶ در ویتنام متولد شد. شانزده ساله بود که به سلک راهبان بودایی درآمد و تحت تعلیم استادش تمرینهای ذن را آموخت و تا سال ۱۹۵۱ با شاخههای اصلی بودیسم همچون «مهایانه» آشنا شد و رسما به مقام «بهشکو» به معنی راهب مذکر رسید. در سالهای بعدی به معبد وان هان در شهر هوشی مین، بزرگترین شهر ویتنام، رفت و در نهایت در سال ۱۹۶۶ به مقام استادی ذن رسید. در سال ۱۹۶۱ نات هان به ایالات متحده رفت و در دانشگاه پرینستون به تدریس در رشته دینشناسی تطبیقی مشغول شد. همزمان در دانشگاه کلمبیا به ارائه درسگفتارهایی درباره بودیسم پرداخت. در سال ۱۹۸۲ بر فراز کوهستانهای دهکده پلوم فرانسه نخستین دیر خود را بنا کرد. هر ساله هزاران نفر از این مبعد بازدید میکنند و پای سخنان این راهب بودایی مینشینند. در بخشی نیلوفر و مرداب میخوانیم: «در زندگیِ هر یک از ما برخی بیماریها ریشه در آزردگیها و رنجهای خودمان دارند، اما برخی از آنها از اجدادمان به ما منتقل شدهاند. به ساقه ذرت بیندیشید که از رویش یک دانه پدید میآید. هر خوشه و برگ ذرت، طبیعت آن بذر نخستین را در بر دارد. و در مورد تکتک سلولهای گیاه نیز همینطور است. دقیقاً همانطور که گیاه ذرت دنباله بذر ذرت است، شما نیز دنباله والدین خود هستید.
هنگامیکه عکس پنجسالگی خود را میبینید، ممکن است از خودتان بپرسید: «آیا من همان کسی هستم که در کودکی بودم؟» نمیتوان با «بله» یا «خیر» به این سؤال پاسخ داد. آنچه اکنون هستید یعنی ظاهر، احساسات، حالات روانی، ادراک و آگاهی شما با زمان کودکیتان خیلی تفاوت دارد. واضح است که شما دقیقاً همان فرد، آن کودک پنجساله، نیستید. البته اگر بگویید فردی «کاملاً» متفاوت نسبت به آن دوران هستید، در اشتباهید. آنچه اکنون هستید دنباله همان کودک است. پیش از آنکه مادرم مرا به دنیا بیاورد یک سقط جنین داشت. آیا آن کودکی که نتوانست به دنیا بیاید برادرم بود یا خود من بودم؟! آن کودک من نبودم اما تفاوت بسیاری هم بین من و او نبوده است. به بیانی، پاهایم را از اجدادم به ارث بردهام. بهدرستی میدانم که وقتی قدم میزنم با پاهای خودم گام برمیدارم اما این پاها به آنها نیز تعلق دارد. بازوان پدرم را در بازوانم میبینم. دستهای مادرم را در دستانم میبینم. من دنباله والدینم هستم.»
در پشت جلد کتاب آمده است: « در کتاب نیلوفر و مرداب، تیچ نات هان، در متن آن حکمتی که «رنج و گنج» یا «گل و گل»، را لازم و ملزوم یکدیگر می داند، راه هایی را برای دمساز شدن با رنج بدون مقهورشدن به وسیله آن معرفی می کند. تیچ نات هان در این کتاب، با شفافیت و احساس طربی که اکنون دیگر مهر و امضای اوست، در مقام آموزگاری که هنر شادکامی را آموزش می دهد، به ما کمک می کند تا شگفتی هایی را که هم در درون و هم در اطراف ماست بازشناسیم و از آن ها اثر پذیریم، همان شگفتی هایی را که در گذر ایام آنها را بدیهی انگاشته و نسبت به آنها بی توجه شده ایم. در همین مسیر، او با ما از درنگ کردن، تنفس ذهن آگاهانه و تمرکز عمیق سخن می گوید و از این می گوید که چگونه این اعمال می توانند نیروی ذهن آگاهی را در بطن زندگی هرروزی خلق یا بیدار کنند. به مدد ذهن آگاهی و نیروی حاصل از آن، می توانیم درد و رنج را در بربگیریم و آن را آرام سازیم؛ و می توانیم، همچون نیلوفری که در مرداب بشکفد، بی درنگ حدی از آزادی و نیز ذهن و و ضمیر شفاف تر را برای خود به ارمغان بیاوریم.»
چاپ دهم کتاب «نیلوفر و مرداب» با ترجمه علی امیر ابادی از سوی نشر بید گل وارد بازار کتاب شده است.