نوشین علیپور تو این دوسال اخیر که کرونا اومده و تقریبا همه گیر شده، نداشتیم و ندیدیم که حداقل یک نفر از هر خانواده ای درگیر کرونا نشده باشه…. به دفعات شنیده ایم که اصلا تو می دونی تکیه گاه نداشتن یعنی چی؟ اصلا می دونی تنها بودن یعنی چی؟ راستی دست خالی رو می […]
نوشین علیپور
تو این دوسال اخیر که کرونا اومده و تقریبا همه گیر شده، نداشتیم و ندیدیم که حداقل یک نفر از هر خانواده ای درگیر کرونا نشده باشه…. به دفعات شنیده ایم که اصلا تو می دونی تکیه گاه نداشتن یعنی چی؟ اصلا می دونی تنها بودن یعنی چی؟ راستی دست خالی رو می تونی معنی کنی؟ حتماخیلی از شماها هم مثل من با دهانی باز و چشمانی خیره به طرف مقابلتون نگاه کردین و نمی دونستین چی جواب بدین.
تکیه گاه از تکیه کردن از تکیه دادن از امنیت از آسایش خاطر میاد از این که بدونی اگه زمین خوردم اگه ورشکست شدم اگه مریض شدم اگه هر اتفاقی برام افتاد یا هر اتفاقی برام بیفته هستن کسانی که کمکم کنن و هوامو داشته باشن و دستمو بگیرن تا بتونم از اون بحران رد بشم و تاب بیارم و سرپا بایستم.
می دونی کجای داستان خیلی سخته اون قسمتی که تو همیشه سعی کردی برای همه اطرافیانت اعم از خودی و غیر خودی تکیه گاه باشی، بعد وقتی نیاز به تکیه گاه داری می بینی تنهایی؟
ای وای مگه می شه؟
بله میشه؛عموما افرادی که خودشونو نمی بینن و همیشه تمام حواسشون به اطرافشونه، یه وقتی حواسشون به خودشون جمع می شه که مثل جوهر خودکار تموم می شن و مثل برگ خزون به زمین میافتن اون وقته که فریادها بلند می شه که ای وای نشناختیمش ای وای قدرش رو ندونستیم اما دیگه دیره و باید گفت؛ گاهی وقتا زود دیر میشه.
باز یادم افتاد که دوستی می گفت بین گلدونای خونه ام دوتا گل رو بیشتر از همه دوست داشتم یکی بنفشه آفریقایی زرد و بنفشم رو که گل لوس و زیبا و خاصی بود و همش باید مواظب نور و آب و جاش می بودم و هرروز بهش سرمی زدم و بعد از کمی حرف زدن با گلم بهش می گفتم ای بنفشه خانوم لوس من که حواسم بهت هست بازم برگت مثل حال دل من آویرونه و می خندیدم و یکی هم کاکتوس تنومندم که حتی وقتی یادم می رفت بهش آب بدم یا خاکش نگاه کنم و یا حتی برای اینکه بنفشه خانومم بیشتر نورآفتاب ببینه جاش با اون عوض می کردم باز کاکتوسم انگار حالش خوب بود و من خیالم راحت.
یک روز، اما دیدم کاکتوسم عوض شده، انگار فقط ازش فقط یه پوسته مونده !!! دست پاچه و بی توجه به تیغ هاش اومدم دست بکشم روش و نوازشش کنم افتاد تو گلدون، برش داشتم دیدم مدت هاست خشک شده و من نفهمیده بودم، وقتی خوب فکر کردم یادم اومد چند وقتی بود که بهش آب نداده بودم .آفتاب هم که ندیده بود، اما بنفشه خانوم لوس هنوز با برگ آویزونش کنار نورآفتاب بود. حالم بد شد با جنازه کاکتوس تو دستم نشستم روزمین و زار زار گریه کردم و کلی خودمو لعنت کردم که چرا حواسم نبوده به مقاوم ترین گیاهم. حکایت آدمای که تکیه گاهن همینه وقتی متوجه وجودشون می شیم که مثل کاکتوس تنومد این دوستمون از دستشون می دیم، پس حواسمون به تکیه گاه هامون باشه.
سینما
«کشتار روز تهران» برنده جایزه بهترین کارگردانی
فیلم کوتاه «کشتار روز تهران» به کارگردانی «حسام حمیدی» موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردانی از فستیوال ریودوژانیرو (Curta Cinema) شد.
مراسم اختتامیه سیویکمین دوره فستیوال ریودوژانیرو (Curta Cinema) برگزار شد و کشتار روز تهران به نویسندگی و تهیهکنندگی حسین تهرانی و کارگردانی حسام حمیدی موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردانی شد.
در فیلم کشتار روز تهران، حمیدرضا کرمی، مهران آتشزای، روزبه سینکی، مهرنوش سلیمی و حسین تهرانی ایفای نقش کردهاند. وحید ابراهیمی مدیر تصویربرداری، مهرداد اکبری تدوینگر، دنا رسام مجری طرح، هدی تهرانی مشاور روانشناسی فیلمنامه، امیر شاهوردی مدیر صدابرداری، عرفان ابراهیمی صداگذاری از دیگر عوامل این فیلم هستند.
سیو یکمین دوره این فستیوال که مورد تایید آکادمی اسکار، بفتا و گویا است، از ۳ تا ۱۰ نوامبر ۲۰۲۱ (۱۲ تا ۱۸ آبان ۱۴۰۰) در شهر ریو در برزیل برگزار شد.
درس تاریخ
اندرز جلال الدين خوارزمشاه به برادرش
جلال الدين خوارزمشاه ۱۳ نوامبر سال۱۲۲۵ ميلادي از برادرش غياث الدين حاكم كرمان خواست كه اراضي متصرف شده از اتابك فارس را پس بدهد تا دشمن داخلي نداشته باشند كه دشمن داخلي به مراتب زيان رسان تر از خارجي است. جلال الدين که با پدرش سلطان محمد خوارزمشاه از برابر مغول به جزيره آبسکون در شرق درياي مازندران پناه برده بود پس از درگذشت پدر با باقيمانده نيروي نظامي به خراسان ـ هرات و … رفت و همين خودنمايي سبب شد که چنگيز سريع تر در سرزمين ايران به پيشروي دست بزند.
چنگيز يک اميرزاده مغول را به جنگ جلال الدين خوارزمشاه فرستاد ولي اين نيرو در پَروان (افغانستان امروز) از جلال الدين شکست خورد. چنگيز که چنين ديد ـ خود به تعقيب وي پرداخت. جلال الدين پس از شكستي كه از نيروي چنگيز در ايران خاوري خورد، به جنوب شرقي عقب نشيني کرد ولي چنگيز همچنان او را كه درحال عقب نشيني بود دنبال مي كرد. جلال الدين در کنار رود سند پس از يک درگيري کوتاه و در حالي که چنگيز نظاره مي کرد با اسب از رود سند گذشت و به هند رفت.چنگيز به دليل بدي هواي دره سند از ادامه تعقيب جلال الدين منصرف و از منطقه خارج شد. جلال الدين سه سال در هند به جمع کردن نيرو پرداخت و به ايران بازگشت و درسال ۱۲۲۵ ميلادي به كرمان وارد شد.
وي پس از استيلاء بر کرمان، فارس، اصفهان (صفاهان ـ سپاهان) به لرستان رفت. و به خليفه عباسي پيام اتحاد فرستاد. خليفه که نگران پيشروي او و تعاقب مغول ها بود، به جنگ با او، لشکر فرستاد که جلال الدين دوبار و در دو نقطه سپاهيان خليفه را شکست داد و به تصرف مناطق شمال غربي ايران ـ آذربايجان، کردستان، اران و … ادامه داد و حتي گرجستان را هم متصرف شد.