مروری بر «هیچ» به مناسبت سالمرگ کارمن لافورِت از ادبیات به زندگی
مروری بر «هیچ» به مناسبت سالمرگ کارمن لافورِت از ادبیات به زندگی

    چیزی که رمان «هیچ» را برجسته می‌کند، نه جایزه‌ها و نه قرار گرفتن در لیست بهترین کتاب‌هاست؛ بلکه چیره‌دستی نویسنده و روایت غم‌انگیز و واقعه‌گرایانه او از زمانی‌ست که اسپانیا یکی از خونین‌ترین جنگ‌ها را پشت سر گذاشته است. ۲۶ فوریه هجدمین سالمرگ کارمن لافورت نویسنده مشهور اسپانیایی است، نویسنده‌ای که باوجود شهرت […]

 

 

چیزی که رمان «هیچ» را برجسته می‌کند، نه جایزه‌ها و نه قرار گرفتن در لیست بهترین کتاب‌هاست؛ بلکه چیره‌دستی نویسنده و روایت غم‌انگیز و واقعه‌گرایانه او از زمانی‌ست که اسپانیا یکی از خونین‌ترین جنگ‌ها را پشت سر گذاشته است.

۲۶ فوریه هجدمین سالمرگ کارمن لافورت نویسنده مشهور اسپانیایی است، نویسنده‌ای که باوجود شهرت و تاثیرش بر ادبیات معاصر اسپانیا، تا پیش از ترجمه مهم‌ترین اثرش به فارسی، در بازار کتاب ایران شناخته شده نبود. «هیچ» نخستین و مهم‌ترین رمان این نویسنده زن اسپانیایی است که با ترجمه فرزاد فروتنی و با همت انتشارات کتاب فانوس در سال ۱۴۰۰ از زبان اسپانیایی به فارسی ترجمه شده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.
فروتنی در پیشگفتار کتاب در اهمیت این رمان می‌نویسد: «نویسنده این رمان، کارمن لافورت، در سال ۱۹۲۱ در شهر بارسلونای اسپانیا به دنیا آمد و در سال ۲۰۰۴ از این دنیا رخت بربست. مطرح‌ترین اثر این نویسنده اولین کتاب او یعنی رمان«هیچ» است که در سال ۱۹۴۴ برنده جایزه نادال شد. چندی بعد در سال ۱۹۴۸ توانست جایزه فاستنرات رئال آکادمی اسپانیا را از آن خود کند و اکنون که این سطور را می‌نویسم این اثر یکی از صد کتاب برتر اسپانیایی‌زبان قرن بیستم به شمار می‌آید. اما چیزی که رمان «هیچ» را برجسته می‌کند، نه جایزه‌ها و نه قرار گرفتن در لیست بهترین کتاب‌هاست؛ بلکه چیره‌دستی نویسنده و روایت غم‌انگیز و واقعه‌گرایانه او از زمانی‌ست که اسپانیا یکی از خونین‌ترین جنگ‌ها را پشت سر گذاشته و حالا دارد در خفقان و لجن‌زار حکومتی که اساس آن بر پایه دیکتاتوری بنا شده، زیر سایه سنگین ژنرال فرانثیسکو فرانکو دست و پا می‌‌زند».
«هیچ» برشی کوتاه از یک سال زندگی دختر جوانی به نام آندرآ است که پدر و مادر خود را از دست داده و برای ادامه تحصیل در رشته ادبیات از روستا به بارسلونا نزد خانواده مادریش می‌آید. آنچه در ادامه روایت می‌شود زیست او در خانه‌ای است که هر کدام از اعضای آن از خاله تا دایی‌هایش به جنونی مختص به خود دچار هستند، خانه مانند اعضایش در آستانه ویرانی و متلاشی شدن است و از سوی دیگر بارسلونایی خاکستری که گویی زندگی از آن رخت بربسته است. هر چند که رمان «هیچ» در گیر و دار یکی از ملتهب‎ترین دوران‌های سیاسی اسپانیا به رشته تحریر درآمده اما تاثیرات این شرایط به شکلی کاملا ظریف و هنرمندانه در کار هویداست و به هیچ عنوان بر مخاطب بار نمی‌شود. این یکی از ویژگی‌های مهم کتاب است که ماریا بارگاس یوسا؛ برنده جایزه نوبل هم در پیشگفتاری که به قلم او در ابتدای کتاب آورده شده، به آن اشاره کرده و می‌نویسد:«داستانی که در آن، چیزی که ناگفته می‌ماند مهم‌تر است از چیزی که روایت می‌شود و خواننده رمان از آغاز تا پایان غرق در رنج و عذابی وصف ناپذیر می‌کند. در این کالبد شکافی دقیقِ دختری که در خانواده‌ای گرسنه و نیمه دیوانه در خیابان آریبائو زندانی‌ است، کوچکترین کنایه سیاسی وجود ندارد، به جز شاید اشاره‌ای گذرا به کلیساهایی که در طول جنگ داخلی سوختند. و با این حال سایه سیاست در سراسر داستان سنگینی می‌کند، همچون سکوتی شوم، همچون سرطانی پخش شده که همه چیز را در کام خود فرو می‌برد و نابود می‌کند: دانشگاه خالی از زندگی و هوای تازه، خانواده‌های بروژوازی فسیل شده با نزاکت ظاهری ولی از درون پوسیده، جوانان گیجی که نمی‌دانند چه کار کنند یا به کجا پناه ببرند برای فرار از جو والایی که در آن از ملال، محرومیت‌ها، تعصب‌ها، ترس‌ها، محیط بسته و دید محدود و گیجی و پریشانی بی پایان پژمرده و بیمار می‌شوند.»
در هیچ ما با شخصیت اصلی همراه شده و یک سال را با او در خیابان‌های بارسولانا و زیست در خانواده‌ای متلاشی شده سپری می‌کنیم، گاهی همراه آندرا به آن سمت دیگر شهر که ثروتمندان را در خود جای داده است می‌رویم و زمانی دیگر به جهان دختر جوانی سرکش که با آندرا رفاقت دارد و سرشار از شور و جنون است، وارد می‌شویم. نویسنده تمام این لحظات را به اندازه‌ای دقیق و جذاب برایمان روایت می‌کند که می‌توان کتاب را یک نفس خواند. در کنار این، ترجمه کتاب را هم باید از نقاط قوت آن محسوب کرد که بسیار رسا و همراه با لحن مناسب است. هرچند در «هیچ» همانطور که از عنوانش برمی‌آید، اتمسفر کلی اثر حامل یاسی همراه با کرختی و در پایان مرگ است، اما کتاب این گونه به پایان نمی‌رسد. پایان اثر برای شخصیت اصلی دریچه‌ای از امید را می‌گشاید چرا که قرار نیست آندرا تمام عمر را در آن خانه و خیابان بگذراند، او راهی مسیرهای تازه‌ای است و تمام این سردی، بی هدفی و تمام بارسولانای خاکستری را پشت سر خواهد گذاشت.
«هیچ» به قلم کارمن لافورت با ترجمه فرزاد فروتنی در ۲۵۱ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۸۰ هزار تومان توسط انتشارات کتاب فانوس در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.