سرویس سیاسی جمله – در مدیریت گفته میشود گاهی تصمیم غلط همان تصمیم درست است که در زمان نادرست یا بسیار دیر، اتخاذ شود و امروز مدیران حوزه آب در حالیکه بهنظر میآید با دو دهه تأخیر، ریشه مشکل کمآبی و بیابانزایی در فلات ایران را فهمیدند و تأیید کردند پای گرمایش جهانی درمیان است، هنوز ارادهای برای اقدام و عمل ندارند.
بیش از سه دهه است که تغییر اقلیم و گرمایش جهانی در میانه بحث جدی کشورها در پیوند با موضوعات محیطزیست و آینده حیات بشر بر کره زمین قرار داشته است و در سطوح جهانی، توافقنامهها و معاهدههای مهمی برای تدبیر آن نوشته شده که برخی چون معاهده پاریس، امضای جمهوری اسلامی ایران را نیز بر خود دارد.
جای خوشوقتی است که طی چند سال که برخی از مدیران آن را انکار میکردند و برخی نیز آن را دسیسه دشمن میپنداشتند و همین نگرشهای نادرست موجب شد درمان و اقدامی در برابر آن صورت ندهند، اخیراً مدیران صنعت آب کشور به جدی بودن موضوع اعتراف کردند.
روز گذشته سخنگوی صنعت آب با اشاره به هشدارهای بارندگی اخیر، گفت: دو سامانه طی این هفته مناطق شمال و شمالغرب کشور را تحت تأثیر قرار دادند که هرچند بارش برف خوبی بههمراه داشت ولی کسری بارشهای پاییزی را جبران نخواهد کرد.
«فیروز قاسمزاده» با بیان اینکه سامانههای پیش رو در مقایسه با سامانههای بارشی مورد انتظار در فصل زمستان، قوی نیستند، اظهار کرد: احتمالاً به جز چند استان نظیر آذربایجان غربی و مازندران که بارش خوبی دریافت خواهند کرد، سهم بارشی جدی برای سایر استانهای کشور مطرح نیست.
وی دلیل تداوم کمبارشیها در پاییز به زمستان سال جاری را «تغییرات اقلیمی» دانست و گفت: تغییرات اقلیمی باعث ناهنجاری جدی در سامانههای بارشی شده است و نتیجه آن در سال جاری برای ایران خشکسالی بوده است و ایران برای چهارمین سال پیاپی خشکسالی را تجربه می کند.
سخنگوی صنعت آب خاطرنشان کرد: ایران بهطور متوسط در هر دهه حدود ۰.۵ درجه سانتیگراد گرمتر میشود و این گرمایش، روی میزان بارندگیها و طبیعتاً روی منابع آبی تجدیدپذیر در اختیار تأثیرات منفی میگذارد. این شرایط، اجرای دقیق برنامههای سازگاری با کمآبی و مدیریت مصرف آب را ضروری میسازد.
البته این واکنش سخنگوی صنعت آب بسیار دیر صورت گرفت و همین موجب شد در فضای مجازی موجی از شایعات از «ابر دزدی کشورهای همسایه» تا «طرح هارپ به مدیریت آمریکا» دلیل کاهش نزولات در کشور معرفی شود و موجبات نگرانی بیشتر شهروندان را فراهم کند.
سوال مهم ما از سخنگوی صنعت آب این است که اگر ایشان متوجه شدند که تغییرات اقلیم و گرمایش زمین، عامل اصلی خشکسالیهای مکرر است اینهمه طرح انتقال آب و وصلهپینه کردن لولههای عظیم برای جابهجا کردن آب به شکل غیراصولی برای چیست ؟
مگر نه این است که طرح انتقال آب بینحوضهای ممنوع است و مگر نه این است که همین نقل و انتقالات آب که از منابع زاگرس به استانهای قم و یزد و اصفهان کشیده شد، موجب ویرانی جلگه خوزستان و خشکی هورالعظیم شد؟
چرا مدیران همچنان اصرار دارند همین رویههای خطا را در در برخی استانها چون مازندران و سمنان انجام دهند.
نکته بعدی اینکه اگر گرمایش هوا و تغییرات اقلیم چنین وضعیتی را ایجاد کرده است، چرا در بسیاری از استانها به دنبال حفر چاههای متعدد هستند و قصد دارند بیش از گذشته به منابع آب زیرزمینی دست درازی کنند و حتی در برخی استانهای خشک مانند سیستان، به دنبال ژرفآب رفتند تا به زعم خود مشکل خشکسالی را تدبیر کنند و اساساً اگر این مشکل با دستدرازی بیشتر به منابع آب زیرزمینی بدون نگرانی مرتفع میشد که دیگر نام آن را تغییر اقلیم نمیگذاشتند.
هر فرد آگاهی میداند سفرههای آب زیرزمینی باید با نزولات جوی سالانه، جبران شوند و به همین دلیل باید بین برداشت از این منابع و ورودی آب به آن، تعادل برقرار کرد و زمانی که برداشت بالا است و بارندگی کم، قطعاً این منابع نیز با سرعت به سمت خشک شدن پیش میروند مانند دریاچه ارومیه، آن روز این مدیران چه کار خواهند کرد ؟
نکته مهم بعدی که سخنگوی صنعت آب کشور باید به آن پاسخ دهد این است که به دلیل کاهش محسوس بارشها طی چند دهه اخیر، سفرههای آب زیرزمینی کاملاً تهی شدند و همین موضوع، سبب فرونشستهای متعدد در استانهای زیادی شده است و این فرونشستها که در تاریخ ایران سابقه نداشت، بهترین گواه بر این است که سفرههای زیرزمینی نیز در آستانه تهیشدن کامل هستند و اگر دیر بجنبیم ممکن است کمآبی زمینهساز جنگ داخلی میان مردم برخی استانها شود و کشاورزی و امنیت غذایی در کشور به مخاطره افتد.
بهنظر میرسد بسیاری از مدیران دولتی، تنها در مرحله طرح «نظام مسائل» ماندهاند و حتی در مواردی که مسائل و مشکلات را میشناسند نیز انگیزهای برای حل مسأله ندارند.
نکته آخر اینکه ایران در درازنای تاریخ، در شمار کشورهای کمآب و گرم و خشک جهان بوده است و وجود قناتها و کاریزهایی که حدود سههزارسال عمر دارند، دلیلی بر این مُدعا هستند اما اجداد ما در آن سالها که ابزار دستشان تنها یک کلنگ و چند سطل بود، برای حل مشکل کمآبی طرح داشتند و مشکل خود را حل میکردند اما امروز و در هزاره سوم، دولتمردان با اینهمه امکانات و در حالیکه میدانند ریشه مسأله کجاست، اقدامی نمیکنند.
- نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی