عاملیّت خارجی یا نارضایتی‌های داخلی؟
عاملیّت خارجی یا نارضایتی‌های داخلی؟
سید عباس عراقچی در گفت‌وگوی ویژه خود با خبرنگار صدا و سیمای ملی گفته بود ما اخباری در خصوص تحرکات مخالفان «بشار اسد» داشتیم و به دمشق هم اطلاع داده بودیم آما آنچه ما را متحیر کرد، سرعت اتفاقات بود که ما آن را پیش‌بینی نمی‌کردیم.

حق با وزیر امور خارجه دولت چهاردهم است. سرعت تحولات از روزی که مخالفان مسلح بشار اسد «حلب» را تصرف کردند تا روزی که به دمشق رسیدند و رییس‌جمهوری سوریه ناچار شد از کشور متواری شود و مخالفان نیز در تلویزیون سوریه، رسماً فروپاشی نظام سیاسی سابق را اعلام کردند بسیار بالا بود و تنها ده روز زمان برد.

در همان شب سقوط نظام سیاسی حاکم بر سوریه، «محمدجواد لاریجانی» که به‌عنوان کارشناس در همان برنامه حضور داشت، در پاسخ به سوالی درخصوص آینده سوریه گفته بود: البته بشار اسد مشکلات جدی خواهد داشت اما به این زودی، رژیمش ساقط نخواهد شد.

همه این موارد بر غیرمنتظره بودن و سرعت رخدادها در سوریه اشاره دارد اما نکته‌ای که این روزها محل بحث در رسانه‌های خبری کشور و منطقه است این است که چرا دولت سوریه که تا ماه قبل، در وضعیت سال‌های گذشته خود بود، یعنی به‌رغم وجود مشکلات سیاسی، کسی گمان فروپاشی درخصوص این نظام سیاسی نمی‌برد و حتی مدتی بود که روابط سوریه با کشورهای عربی در حال ترمیم و توسعه بود، به چه دلیلی سقوط کرد؟

برخی تحلیل‌گران بر این باور هستند که عاملیّت خارجی و مشخصاً کشور ترکیه همه این ماجرا را مدیریت کرد و برخی چون «الکساندر دوگین» برای «رجب طیب اردوغان» آرزوی روزهای سیاه و تیره کرد.

فیلسوف سیاسی مشهور روسیه و چهره‌ای که برخی وی را مورد عنایت ویژه «ولادیمیر پوتین» می‌دانند، اردوغان و دولت ترکیه را متهم به خیانت به روسیه و ایران در قضیه سوریه کرد.

این نظریه‌پرداز ملی‌گرایی روسی در توییتی در شبکه اجتماعی «ایکس» که چند میلیون بازدید داشته، نوشت: «سوریه برای اردوغان تله بود. او یک اشتباه استراتژیک مرتکب شده است. او به روسیه خیانت کرده‌است. او به ایران خیانت کرده‌است. او محکوم به فناست. اکنون پایان ترکیه کمال (آتا‌تُرک) آغاز شده است. ما تا الان از شما حمایت کرده‌ایم. اما از این پس چنین نخواهیم کرد.»

برخی مانند الکساندر دوگین، عاملیّت اصلی تحولات سوریه را به ترکیه می‌دهند و حتی ادعا کردند آنکارا از تشکیل یک دولت تندرو و افراطی در این کشور دفاع می‌کند.

البته ترکیه بر این معادله تأثیر داشت و از گروه‌های مسلح حمایت کرد اما نمی‌توان سرعت بالای پیشرفت مخالفان مسلح دولت اسد و فتح دمشق را به این حمایت، گره زد. چنین حمایت‌هایی از سوی ترکیه و حتی برخی کشورهای عربی در گذشته نیز وجود داشته است اما هرگز توفیقی به دست نیاورد.

برخی کارشناسان نیز در ایران، این کار را توطئه مشترک آمریکا و اسراییل می‌دانند. این گروه از تحلیل‌گران البته هر اتفاق نامطلوبی را در هر گوشه جهان، به آمریکا و اسراییل نسبت می‌دهند و نمی‌توان تحلیل این دسته را زیاد جدی گرفت اما باید گفت آنچه که اتفاق افتاد، چندان در تعارض با مناقع و اهداف کلی این دو کشور یعنی اسراییل و آمریکا نیست و چه بسا از آن استقبال کنند به‌ویژه این‌که اسراییل بعد از حمله «طوفان‌الاقصی» حملات خود به مناطق مختلف سوریه را روزانه ادامه می‌داد و اخیراً نیز اسد را تهدید به حمله مستقیم کرده بود.

باور ما این است که ریشه اتفاقات در سوریه، داخلی بود هرچند عاملیت بازیگران خارجی و منطقه‌ای را به اندازه مشخص، نمی‌توان و نباید نادیده گرفت.

اگر به نوع حکمرانی بشار اسد طی چهارده سال اخیر نگاهی دقیق‌تر بیندازیم متوجه می‌شویم در برابر همه کشورها، کوتاه آمد و سرِ ترس و تسلیم فروآورد جز در برابر مردم خودش و از این منظر تفاوتی بین شهروندان عادی و نظامیان ارتش وجود نداشت.

نصرت‌الله تاجیک سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در اردن ساعاتی قبل در تبیین این نگاه به یکی از خبرگزاری‌ها گفت: امرای ارتش و نظامیان سوری برای سیرکردن شکم زن و بچه‌های خود، دست‌فروشی می‌کردند و روشن است که در چنین زمانی، نمی‌جنگند.

نکته مهم که می‌توان آن را عامل کلیدی در اتفاقات چند سال گذشته سوریه که منجر به اتفاقات چند روز اخیر شد، دانست این است که رژیم بشار اسد مردم خود را نادیده گرفته بود و به جایی رسید که رسید.

توییتی از صفحه آیت‌الله عبدالله جوادی آملی در شبکه‌های خبری منتشر شد که نوشت: «امیرالمومنین در نامه خود خطاب به مالک اشتر می‌نویسد ای مالک! شنیدی که گفتند نماز ستود دین هستند. بدان که این مردم نیز ستون سیاست هستند، اگر این ستون آسیب ببیند، نگهداری از حکومت سخت خواهد بود.»

نقش عاملیت خارجی در سوریه قابل انکار نیست اما عامل مهم و کلیدی، بی‌توجهی بشار اسد به ستون سیاست یعنی مردمش بود.