چالش‌های تکراری یا هشدارهای تازه؟
چالش‌های تکراری یا هشدارهای تازه؟
لیگ بیست‌وچهارم فوتبال ایران در حال ورود به نیم‌فصل زمستانی است و هنوز برخی از تیم‌ها نتوانسته‌اند از سایه بحران‌های مدیریتی، فنی و روانی خارج شوند.

با بررسی وضعیت این تیم‌ها، می‌توان فهمید که عوامل متعدد و پیچیده‌ای دست به دست هم داده‌اند تا چند باشگاه با عملکرد ضعیف در جدول، آینده‌ای نامطمئن را پیش روی خود ببینند. در این یادداشت، به تحلیل دلایل افت پنج تیم بحران‌زده لیگ برتر می‌پردازیم.

آلومینیوم اراک؛ پشتوانه‌ای ضعیف برای جوان‌گرایی

آلومینیوم اراک که در فصل گذشته توانسته بود عملکردی فراتر از انتظار داشته باشد، امسال با افت قابل‌توجهی مواجه شده است. این تیم از پنج بازی اخیر تنها پنج امتیاز به دست آورده و چهار مسابقه پیاپی از کسب پیروزی بازمانده است. با اینکه مدیران باشگاه همچنان از مجتبی حسینی حمایت می‌کنند، اما نتایج ناامیدکننده نشان می‌دهد که جوان‌گرایی بدون برنامه‌ریزی مناسب می‌تواند به بحرانی عمیق تبدیل شود. حسینی برای حفظ موقعیت خود باید راهکاری فوری برای بازگرداندن تیمش به مسیر پیروزی پیدا کند.

گل‌گهر سیرجان؛ تارتار در مسیر سراشیبی

گل‌گهر با هدایت مهدی تارتار یکی دیگر از تیم‌هایی است که نتوانسته انتظارات را برآورده کند. این تیم که در فصل گذشته یکی از مدعیان جدی بود، امسال از ۱۱ بازی تنها ۱۳ امتیاز کسب کرده و در چهار بازی اخیر، سه شکست را تجربه کرده است. ضعف در انسجام دفاعی و ناتوانی در خلق موقعیت‌های گلزنی مؤثر، از جمله مشکلات اصلی گل‌گهر است. اگر تارتار نتواند این مشکلات را برطرف کند، ممکن است به زودی جایگاه خود را از دست بدهد.

خیبر خرم‌آباد؛ تازه‌واردی در بحران

خیبر خرم‌آباد در اولین فصل حضورش در لیگ برتر، از همان ابتدا با چالش‌های بزرگ مواجه شد. پس از قطع همکاری با رضا مهاجری و مارکو اورلیو، سعید دقیقی هدایت این تیم را برعهده گرفت، اما او نیز تاکنون نتوانسته بحران را مهار کند. خیبر در سه بازی اخیر تنها یک امتیاز به دست آورده و بازی‌های سختی مقابل استقلال خوزستان، پرسپولیس و مس رفسنجان در پیش دارد. ادامه این روند می‌تواند به سقوط خیبر به منطقه قرمز جدول منجر شود و باشگاه را به تغییر مجدد سرمربی وادار کند.

مس رفسنجان؛ پس‌لرزه‌های تغییرات نیمکت

مس رفسنجان که در فصل گذشته یکی از تیم‌های قابل‌احترام لیگ بود، در دوران پسا-محرم نویدکیا وضعیت اسفباری پیدا کرده است. حضور مسعود شجاعی در رأس کادر فنی تاکنون نتوانسته تغییری مثبت ایجاد کند؛ این تیم در سه بازی اخیر دو شکست و یک تساوی داشته و در منطقه خطر قرار دارد. اگر شجاعی نتواند عملکرد تیمش را در بازی‌های پیش‌رو بهبود بخشد، بعید نیست که مدیران مس تصمیم به تغییر دوباره سرمربی بگیرند.

شمس‌آذر قزوین؛ بحران بی‌پایان تازه‌واردان

شمس‌آذر قزوین نیز با مشکلات مشابهی دست‌وپنجه نرم می‌کند. رضا مهاجری که پس از جدایی سعید دقیقی هدایت این تیم را بر عهده گرفت، در چهار بازی تنها یک پیروزی کسب کرده است. این آمار نشان می‌دهد که شمس‌آذر هنوز نتوانسته خود را با سطح لیگ برتر تطبیق دهد. اگرچه مدیران باشگاه از مهاجری حمایت کرده‌اند، اما ادامه این روند ضعیف می‌تواند منجر به تغییرات مدیریتی دیگری شود.

دلایل بحران؛ فراتر از عملکرد فنی

عوامل متعددی در ایجاد وضعیت بحرانی این تیم‌ها دخیل است:

۱٫ مشکلات ساختاری و مدیریتی: نبود برنامه‌ریزی بلندمدت، تغییرات پیاپی در کادر فنی و مدیریت نادرست منابع مالی از جمله دلایل اصلی بحران در بسیاری از باشگاه‌ها است.

۲٫ ضعف در جذب بازیکن: برخی تیم‌ها نتوانسته‌اند بازیکنان مناسبی را جذب کنند و با ترکیب‌هایی ضعیف وارد مسابقات شده‌اند.

۳٫ فشار روانی و انتظارات بالا: تیم‌هایی که در فصل گذشته موفق بوده‌اند، اکنون با انتظاراتی بیش از حد مواجه‌اند که فشار روانی زیادی بر کادر فنی و بازیکنان وارد کرده است.

۴٫ نبود زیرساخت‌های کافی: کمبود امکانات و زیرساخت‌های ورزشی، به‌ویژه برای تیم‌های تازه‌وارد، یکی دیگر از دلایل ضعف عملکرد است.

آینده‌ای مبهم یا فرصتی برای تحول؟

در حالی که لیگ به نیم‌فصل نزدیک می‌شود، باشگاه‌ها باید تصمیم‌های مهمی برای خروج از بحران بگیرند. تغییر سرمربی شاید یک راه‌حل فوری به نظر برسد، اما بدون اصلاحات ساختاری، این تغییرات تنها یک مُسکن موقتی خواهد بود. مدیران باشگاه‌ها باید با اتخاذ رویکردی بلندمدت و سرمایه‌گذاری بر روی زیرساخت‌ها، پایه‌های موفقیت را در تیم‌هایشان بنا کنند.

بحران کنونی تیم‌های لیگ برتر نه‌تنها هشدار جدی برای این باشگاه‌ها، بلکه زنگ خطری برای کل فوتبال ایران است. اگر تغییرات اساسی در سیاست‌گذاری‌ها صورت نگیرد، این چرخه معیوب همچنان ادامه خواهد داشت.

  • نویسنده : مهسا حسینی