نگاهی به زندگی غلامرضا تختی / جهان پهلوان
نگاهی به زندگی غلامرضا تختی / جهان پهلوان

  کشتی گیر و صاحب مدال طلای المپیک و متخصص ورزشهای باستانی معروف به جهان پهلوان تختی که به واسطه قهرمانی، رفتار دوست داشتنی و جوانمردانه اش در بین مردم قرن بیستم شهرت به سزایی داشت و هنوز قهرمان بسیاری از ایرانیان و نامش در تالار مشاهیر فیلا ثبت شده است . غلامرضا تختی ۵ […]

 

کشتی گیر و صاحب مدال طلای المپیک و متخصص ورزشهای باستانی معروف به جهان پهلوان تختی که به واسطه قهرمانی، رفتار دوست داشتنی و جوانمردانه اش در بین مردم قرن بیستم شهرت به سزایی داشت و هنوز قهرمان بسیاری از ایرانیان و نامش در تالار مشاهیر فیلا ثبت شده است . غلامرضا تختی ۵ شهریور ۱۳۰۹ در منطقه خانی آباد جنوب تهران متولد شد. او در ۱۵ سالگی ورزش کشتی را در باشگاه پولاد تهران آغاز کرد. او ورزش زورخانه ای و کشتی را نزد پهلوان سید علی حق شناس پهلوان اول ایران زمانی که در مسجدسلیمان به عنوان کارگر مشغول به کار بود ادامه داد. همان سالهای ابتدایی استعداد او در کشتی کشف شد و اولین قهرمانی خود را در ۱۹۵۰ کسب کرد و در اولین سفرش به خارج از کشور برنده مدال نقره در مسابقات قهرمانی آزاد جهان در (هلسینکی)شد و سال بعد مدال نقره بازیهای المپیک تابستانی را از آن خود ساخت.از افتخارات دیگر او کسب مدال طلا در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۵۶ در ملبورن ، مدال طلا در مسابقات قهرمانی تهران و مدال نقره در المپیک ۱۹۶۰ رم و یک مدال نقره دیگر سال بعد در یوکوهاما بود. مسابقات المپیک او با یک طلا و دو نقره به پایان رسید با این حال او در یک چهارم نهایی در المپیک ۱۹۶۴ در توکیو حضور یافت. تختی در وزن متوسط ۷۹ و ۸۷ کیلو آغاز کرد بعد تصمیم به افزایش وزن در ۹۷ کیلوگرم مسابقات المپیک ۱۹۶۴ توکیو گرفت او نتوانست مدال کسب کند و در المپیک ۱۹۶۴ توکیو در جایگاه چهارم بازی را پایان داد. او همچنین سه بار قهرمان کشتی پهلوانی و پهلوان اول ایران شد.اساتید او سید علی حق شناس و حبیب الله بلور بودند .
تختی در رقابتها به بازی منصفانه تلاش میکرد و تمایل داشت ارزشهای سنتی زورخانه که نوعی رفتار پهلوانی و جوانمردی بود را رعایت کند. در بازی با حریف روسیش الکساندر مِدوِد از دست زدن به پای آسیب دیده ی او اجتناب کرد و تلاش کرد تا به پای دیگرش حمله کند،او بازی را از دست داد و نشان داد ارزش رعایت جوانمردی بالاتر از پیروزی است.
غلامرضا تختی از سال ۱۳۳۰ وارد فعالیت های سیاسی شد .پس از تاسیس حزب سوسیالیست به عنوان قائم مقام دبیر کل حزب انتخاب شد و به عنوان مسئول سازمان ورزش حزب فعالیت کرد.او پس از کودتای ۲۸ مرداد در کمیته ورزشکاران نهضت مقاومت ملی و جبهه ملی دوم در ۱۳۳۹ فعالیت کرد و از سوی کمیته ورزشکاران به کنگره و از سوی منتخبین کنگره به شورای مرکزی جبهه ملی ایران راه یافت .
او در سال ۱۳۴۵ با شهلا توکلی ازدواج کرد. آنها صاحب فرزندی با نام بابک شدند چند سال بعد طی یک خبر ناگهانی درگذشت جهان پهلوان به گوش مردم ایران رسید، در هفدهم دی ماه ۱۳۴۷جسد تختی در اتاق خود در هتل یافت شد با مرگ مشکوک او جنبش های ضد رژیم اوج گرفت و حتی تعدادی از طرفدارانش خودکشی کردند. دولت آن زمان ایران علت مرگ را رسما خودکشی اعلام کرده بود اما با این حال ، اختلاف نظرهای بسیاری در این مورد وجود داشته و بسیاری ادعا کردند که او به دلیل فعالیتهای ضد رژیم شاهنشاهی بدست ساواک به قتل رسید . مراسم خاکسپاری او توسط حسین توفیق سردبیر مجله توفیق و هزاران عزادار انجام شد و در گورستان ابن بابویه در شهر ری جایی که هر سال با طرفدارانش جشن میگرفت به خاک سپرده شد.

مرگ مرموز
دوشنبه ۱۷ دی ۱۳۴۶ خبر مرگ تختی بازتابی‌ بسیار‌ گسترده‌ یافت. براساس گزارش‌های‌ مطبوعات، ۱۵ دی ظاهراً در پی مشاجرات خانوادگی به هتل آتلانتیک رفته و اتاقی گرفته و شب ۱۷ دی با سم خودکشی کرده بود‌. کارکنان‌ هتل‌ که ظنین شده بودند، ساعت‌ ۱۰ صبح ۱۸ دی در اتاق را‌ شکستند‌ و با جسد او روبه‌رو شدند.تختی در نامه‌ کوتاهی‌ در‌ ۱۶ دی خطاب به‌ دادستان، از جمله این نکات را متذکر شده‌ بود‌: خودش‌ تصمیم به خودکشی گرفته، از هیچ‌کس‌ شکایت و گله ندارد، مهریه همسرش را بپردازند. نیز معلوم‌ شد که در ۱۶ دی در دفترخانه اسناد رسمی شماره‌ ۲۰۲‌ وصیتنامه رسمی خود را تحت‌ شماره ۳۴۲۸ امضا کرده و به ثبت رسانده است‌ و مهندس‌ کاظم‌ حسیبی را ـ از بستگانش و از اعضای جبهه ملی ـ قیم فرزندش قرار داده بود. دوستان‌ تختی‌ که توانسته‌اند جسد او را پس از کالبدشکافی در پزشکی قانونی در غسالخانه ببینند‌، به‌ شکستگی و شکافی در پشت سر او اشاره کرده‌اند. به گفته مدیر هتل‌ آتلانتیک‌، جسد‌ در حین انتقال بر اثر سنگینی به زمین افتاده و این شکستگی را به بار آورده‌ است. انتشار خبر شکستگی پشت سر تختی در میان انبوه‌ مردم‌ در برابر پزشکی قانونی و بعد به هنگام تشییع و دفن در گورستان ابن بابویه، احتمال مرگ تختی را‌ نه‌ بر اثر خودکشی، بلکه به دست عوامل ساواک و نظام حاکم، شدت ‌ ‌بخشید‌.