امیرکریمی/ انگار در قاموس زندگی ورزشی یحیی گل محمدی نوشته اند که حتما باید در پرسپولیس جایگزین یک مربی خارجی شود. فرقی نمی کند حال پرسپولیس با آن مربی خوب باشد یا بد، روی ابرها سیر کند یا کف نشین خیابان ها باشد و اینکه بر صدرجدول تکیه زده باشد یا در کمرکش […]
امیرکریمی/
انگار در قاموس زندگی ورزشی یحیی گل محمدی نوشته اند که حتما باید در پرسپولیس جایگزین یک مربی خارجی شود. فرقی نمی کند حال پرسپولیس با آن مربی خوب باشد یا بد، روی ابرها سیر کند یا کف نشین خیابان ها باشد و اینکه بر صدرجدول تکیه زده باشد یا در کمرکش جدول، روزهای خوب گذشته را به خاطر بیاورد!
این بار دوم هست که یحیی گل محمدی مسئولیت سکان پرسپولیس را در اختیار می گیرد اما این بار بعد از قریب هفت سال دوری با موهایی که به آرامی می شود رنگ خاکستری را نیز در گوشه و کنارش مشاهده کرد.
نخستین باری که سکان رهبری پرسپولیس به او سپرده شد، سرمربی صبایی بود که حالا موجودیت خارجی ندارد.
بخت در ابتدای راه مربیگری با او چندان یارموافق نبود و نخستین تجاربش در تربیت یزد و نساجی به آن صورت کاری از پیش نبرد. درصبا هنوز مشغول تجربه اندوزی بود که پرسپولیس به سراغش آمد. او آمد تا به مانوئل ژوزه کمک کند تا با هزینه های کلانی که برایش شده، پرسپولیس را روی ریل بیندازد که نشد. ماند و کمک کرد و از نیم فصل جای ژوزه ای اخراج شده را گرفت. اعتبارش در آن روزها بیشتر از دورانی بود که پا به توپ می زد تا مربیگری اش. با این حال در پرسپولیس و نیم فصل دوم آن سال انصافا خوب کار کرد و در یک نیم فصل فقط دو باخت را تجربه کرد ودر حذفی به فینال رسید ودرمقابل سپاهان مدعی دوبارهم پیش افتاد اما یک بار اشتباه فاحش مدافع و یک بار هم دروازه بان روی او و تیمش آوار شد و در نهایت در ضیافت پنالتی بازی را واگذار کرد.
او بازی و نیمکت پرسپولیس را به اتفاقی باخت که در برنامه نود بر سر خداحافظی غریبانه مهدی مهدوی کیا رقم خورد. از سراحساس استعفا داد و نیمکت را به نفرات بعدی سپرد و مسیر مربیگری اش را به گونه دیگری پیش برد.
بازگشت مجدد یحیی
یحیی امروز اما حالا پخته تر شده است. شاید قهرمانی لیگ نداشته باشد اما تیم های او جسور، دونده، پرتلاش و با تنوع بازی میکنند. او دوبار با ذوب آهن قهرمان حذفی شده، باشهر خودرو تیم قابل احترامی ساخته و در نیم فصل اول پرسپولیس را شکست داده و حتی سال پیش توانسته سهمیه آسیا را بگیرد. همه این دستاوردها با تیمی که سال قبل از شدت میزان مشکلات ملی در خطر انحلال بود. او حالا بیش از دایی، کریمی و دیگران «آلترناتیو» نیمکت پرسپولیس است و دیدیم که به این نیمکت هم رسید. او حالا یک تیم صدرجدولی را تحویل گرفته که سه سال پی در پی قهرمان ایران شده و امسال به دنبال چهارمین قهرمانی است.
آقای گل محمدی این گوی و این میدان
ازآن نسل طلایی فوتبال به اندازه انگشتان یک دست هم درعرصه مربیگری موفق نبودند؛ دایی، عزیزی، استیلی، خاکپور، منصوریان و …همگی به طریقی سوختند. با این حال آرزوی همه رسیدن به نیمکت آبی و قرمزهای پایتخت است. نیمکتی که نشستن روی آن می تواند برند مربیگری شان را دوباره احیا کند. باید دید و نظاره کرد گل محمدی ازین فرصتی که در اختیار او قرار گرفته استفاده می کند و بر محبوبیت ومقبولیت فوتبالی خود می افزاید یا او هم راه هم نسل های خود را در پیش خواهد گرفت و هرچه پنبه بود را رشته می کند.
گل محمدی و ستاره ها
هر چقدر گل محمدی دربازی گرفتن از جوانان و بازیکنان رده میانی فوتبال تبحر دارد اما ظاهرا تمایلی به در اختیارداشتن بازیکنان نامی و ستاره ندارد. در مورد او گفته می شود شاید قدرت مدیریت آنها را به خاطر نجابت ذاتی و شخصیت آرام وجودش ندارد هرچند او حالا پخته تر از قبل است و مقتدرتر. مهدوی کیا، کاظمیان و علی کریمی نام های بزرگی بودند که در زمان گل محمدی یا چهارگوشه مستطیل سبز را بوسیدند یا به تیم های دیگر رفتند.
مردبازی های بزرگ
گل محمدی در این چندسال به عنوان مربی میادین کم وکوچکی رو تجربه نکرده! حضور در فینال جام حذفی و بازی های رودرو مقابل مدعیان، نشان داده او عیار تقابل با تیم ها و مربیان بزرگ را دارد و در بازی های مستقیم از پیش بازنده نیست. هرچند فشار سنگینی روی نیمکت پرسپولیس انتظار او را می کشد اما مرد روزهای پیش روی سرخپوشان، قطعا آماده تر از هفت سال قبل پا به این میدان گذاشته است. کمی باید صبر کنیم تا ببینیم از از ماه سنگین و پرفشار بهمن ماه چگونه عبور خواهد کرد.