جهان با بیماریهای واگیردار زیادی سروکار داشته است. هراس از شیوع بیماریهایی چون جنون گاوی، آنفولانزای مرغی، آنفولانزای خوکی، سارس و ابولا و زیکا از یاد نرفته است. اکنون کرونا در سراسر جهان موجی از وحشت براه انداخته است. ویروس جدید کرونا که تا کنون جان نزدیک به ۱۰۰۰ نفر را گرفته و هزاران مورد […]
ویروس جدید کرونا که تا کنون جان نزدیک به ۱۰۰۰ نفر را گرفته و هزاران مورد ابتلا به آن نیز تایید شده به بحرانی دامن زده که تا کنون نزدیک به ۴۰۰ میلیارد دلار به بازار بورس چین آسیب رسانده و روی فعالیت شرکتهای بینالمللی و تولیدکنندگان خودرو و صنایع مختلف نیز تاثیر گذاشته است.
از زمان گزارش وضعیت ووهان در آخرین روز سال ۲۰۱۹ به سازمان بهداشت جهانی، بیست روز طول کشید تا مقامات چینی تایید کنند که این بیماری از انسان به انسان انتقال مییابد. مسالهای که انگشت اتهام را متوجه دولت چین کرده و باعث شده بسیاری پکن را به لاپوشانی و سهلانگاری در مقابله با این بیماری متهم کنند. اتهامی که دولت چین پیشتر نیز در جریان شیوع بیماری سارس در سال ۲۰۰۳ با آن مواجه بود. با شیوع ویروس کرونا ، انتشار اطلاعات غلط و شایعات و تئوری توطئه در شبکههای اجتماعی رونق گرفته است.
بلاگرها و یوتیوبرهایی که کمترین اطلاعی از ماهیت علمی این بحران ندارند برای افزایش بازدید خود و تاثیر بر افکار عمومی، اخبار و اطلاعات و تصاویر جعلی و گمراهکنندهای منتشر میکنند که هیچ نسبتی با واقعیت ندارد. برخی از سلاح بیولوژیک صحبت میکنند و آزمایشگاههای مخفی زیرزمینی که چنین ویروسهایی در آنجا تولید میشود و برخی دیگر، شیوع کرونا را یک سناریوی از پیش تعیینشده میدانند که به عنوان مثال قبلا در سال ۲۰۱۱ در فیلم شیوع Contagion نمایش داده شده بود.
اما واقعیت این است که داستان این فیلم پیشبینی نیست بلکه پسبینی است. اشاره این فیلم به فجایع قبلی نظیر کروناویروس عامل شیوع سارس در ۲۰۰۳ است که در آن زمان بیشتر از ۷۰۰ قربانی گرفت. کرونا یک ویروس نیست که همین یک ماه پیش تازه کشف شده باشد. ضمن اینکه وقوع چنین فجایعی در علم قابل مدلسازی و به صورت تقریبی قابل پیشبینی است.
این مقاله در نیچر که حدود سه سال قبل منتشر شده، با بررسی نقشه جهانی ویروسهای پستانداران را پیشبینی کرده بود که کدام نواحی دنیا مستعد شیوع ویروس هستند و کدام پستاندار بیشترین احتمال انتقال ویروس را دارد. این دانشمندان در پژوهش سه سال پیش خود، محتملترین حالت شیوع عفونت ویروسی بعدی را در امریکای جنوبی و با منشاء خفاش حدس زده بودند.
کنترل بیماریها برای دانشمندان در عمل بسیار پیچیدهتر از آن است که پیشبینی میشود. مقابله با یک بیماری صرفا کار دانشمندان نیست و مجموعهای از سیاست و دیپلماسی و اقتصاد در آن دخیل است. تا زمان قرنطینه ووهان دهها هزار تن از ساکنان این شهر از آن خارج شده بودند و اینک این ویروس در سراسر جهان پخش شده است. با این وجود دانشمندان بسیاری در مراکز تحقیقاتی چین، ژاپن، آلمان و فرانسه و آمریکا و استرالیا و بسیاری کشورهای دیگر در پی ساخت واکسنی برای مقابله با کرونا هستند. برخی پیشبینیها از چند هفته و برخی دیگر از چند سال زمان برای ساخت چنین واکسنی حکایت دارد.
کرونا اولین مورد تهدید سلامت جهانی نیست و آخرین مورد نیز نخواهد بود. اروپا حد فاصل قرون ۱۴ تا ۱۹ شیوع بیماریهای فجیعی را تجربه کرده که طاعون سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ میلادی یکی از مرگبارترین آنها بوده و در حدود یک سوم یا یک چهارم جمعیت این قاره را به کام مرگ فرستاد.
گاهی سهلانگاری در برابر چنین بیماریهایی در تاریخ علم، عامدانه نبوده و صرفا از کمبود دانش بشر درباره ماهیت بیماریها ناشی شده است. در سال ۱۹۹۰، دانشمندانی که طرف مشاوره دولت بریتانیا بودند اعلام کردند که بیماری جنون گاوی هیچ خطری برای انسانها ندارد اما پس از چندی مشخص شد که در این مورد اشتباهی هولناک رخ داده و جنون گاوی به مراتب خطناک تر از آن است که تصور میشد.
درباره شیوع آنفلوانزای خوکی H1N1 در سال ۲۰۰۹ میلادی و ابولاو زیکا نیز سازمان بهداشت جهانی در برابر یک بحران بزرگ قرار گرفت. از زمان شروع اپیدمی ابولا در غرب افریقا بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ هزاران نفر جان خود را از دست داده و به گفته برخی از پژوهشگران هیچ نشانهای از متوقف شدن آن دیده نمیشود.
امید به کشف واکسن
ممنوعیت تجارت حیوانات وحشی تا زمان مهار اپیدمی کرونا در چین و تعطیلی بازار ماهیفروشان ووهان، تصاویر پزشکان و پرستاران پوشیده در لباسهای حفاظتی مخصوص و ماسک، مایه وحشت و هراس عمومی شده و چهره بسیاری از نقاط جهان را ترسناک و آخرالزمانی کرده است. با این وجود امروز دانش پزشکی در مقایسه با قرون گذشته پیشرفتهای قابلتوجهی کرده است. گرچه ترس و وحشت عمومی از کرونا تا حد زیادی یادآور شیوع وبا و سل در قرن ۱۹ میلادی است اما علم پزشکی آن زمان حتی نمیدانست عامل این بیماریها چیست، چه برسد به آنکه بخواهد راهی برای مقابله با آن پیدا کند.
بیماری سل که امروزه با روشهای پزشکی مدرن درمان میشود، زمانی یکی از مرگبارترین بیماریها و به گواه تاریخ، عامل یک پنجم مرگ ومیرها در اروپا بود. در سال ۱۸۸۲ که رابرت کخ اعلام کرد عامل بیماری سل را یافته، فقط علت بروز بیماری برای پزشکان مشخص شد و این مساله را حل کرد که دقیقا چه چیزی را باید درمان کنند.
هرچند در آن زمان هنوز سازمان بهداشت جهانی وجود نداشت (این سازمان در سال ۱۹۴۸ تاسیس شد) و یک نهاد منسجم بینالمللی برای مقابله با چنین بحرانهایی که بهداشت جهانی را تهدید میکند، در کار نبود. تنها چیزی که شبیه به سازمان بهداشت جهانی عمل میکرد، کنگرههای بین المللی پزشکی بود.