رضا شریعتی، روزنامهنگار / انتخابات مجلس شورای اسلامی به ایستگاه پایانی خود رسید و با پایان رای گیری و مشخص شدن منتخبان آنچه بیشتر از همه سبب ایجاد اضطراب میان مردم شد فضای موجود میان منتخبان خانه ملت و اتحاد یا لجام گسیختگی احتمالی میان آنان است؛ در مجلس دهم چیزی که بیشتر […]
رضا شریعتی، روزنامهنگار /
انتخابات مجلس شورای اسلامی به ایستگاه پایانی خود رسید و با پایان رای گیری و مشخص شدن منتخبان آنچه بیشتر از همه سبب ایجاد اضطراب میان مردم شد فضای موجود میان منتخبان خانه ملت و اتحاد یا لجام گسیختگی احتمالی میان آنان است؛ در مجلس دهم چیزی که بیشتر از همه ذهنها را مشغول کرد و استانها را از توسعهیافتگی دور کرد همین اختلافات بود .
این اختلافات تا جایی پیش رفت که موجب تاثیر بر میزان مشارکت مردم در انتخابات شد . آن هم درحالیکه در دنیای مدرن امروز مشارکت مردم میزان توسعهیافتگی را نشان میدهد و یا سبب دور ماندن یک جامعه از مدار توسعه میشود. برای تبین بهتر این موضوع به گذشته نگاهی میاندازیم. اعلام ثبت نام کاندیدا برای مجلس شورای اسلامی دوره یازدهم کافی بود تا نمایندگان مجلس دوره دهم در صف ثبت نام قرار بگیرند و برای دوره یازدهم اعلام تمایل کنند اما با معرفی افراد تائید صلاحیت شده چیزی که باعث شوک به جامعه شد تائید نشدن حدود ۹۰ نماینده مجلس بود. افراد تائید صلاحیت نشده در کشور در ابتدا سعی داشتند تا القا کنند علت تائید صلاحیت نشدنشان سیاسی است اما سخنان سخنگوی شورای نگهبان دست ردی بر سینه شایعات زد. وی صراحتا اعلام کرد ( علت برخی رد صلاحیتها از کارچاقکنی، تهدید مدیران، رانتخواری، تصاحب اراضی مرغوب، مراودات مالی با شرکتها و مؤسسات و… است.) در این نوشتار قصد اتهام زنی به نمایندگان را نداریم و یا خدای نکرده نمیگوئیم که منظور سخنگوی شورای نگهبان نمایندگان کدام استان بوده است بلکه کلیت موضوع اشاره به اختلافات بین نمایندگان و دخالتها، نفوذها، رانتها، ویژه خواریها و سهیم شدن نمایندگان در درآمدهای پنهانی است که سبب شده تا جذابیتهای کرسی مجلس بسیاری از افراد را شیفته خود کند و طمع این همه خدمت هزینههای میلیاردی و هنگفتی روی دست کاندیدا باقی بگذارد.
متاسفانه در مجلس دهم اتفاقاتی که بر خلاف شعارهای نمایندگان باشد و موجب ایجاد روند فرسایشی شودکم نبود و به یک بخش خلاصه نمیشد، یک روز رئیس ستاد این نماینده در انتخابات به عنوان رئیس فلان جا انتخاب میشد و روز بعد رئیس ستاد فلان نماینده دیگر مدیریت و مسئولیت جدید میگرفت و این نمایندگان هم دائم همدیگر را متهم به دخالت در انتصابها میکردند، از طرفی گاها این اختلافات و اتهامزنیها از سوی نمایندگان از پشت دربهای بسته به رسانهها کشیده میشد. مردم هم مات و مبهوت از اینکه افرادی که قادر نیستند تا اختلافات خود را حل و فصل کنند چگونه خواهند توانست تا در قوه مقننه قوانین کارآمد تصویب کنند و یا نظارت درستی بر عملکرد دستگاهها داشته باشند، این موضوع به طبع سبب وخیم شدن اوضاع حوزههای انتخابی و ایجاد فضای چالشی با دامن زدن به هنجارشکنیهای دیگر بود که نشان میداد مفهوم خدمتگزاری دگرگون شده است.
این نوشتار سخنی با منتخبان مجلس شورای اسلامی است تا این عزیزان اختلافات خود را علنی نکنند، کارچاقکن نباشند، به تهدید مدیران و رانتخواری روی نیاورند. چراکه مردم هیچ تعارفی با آنان ندارند و اگر این عزیزان از مسیر منحرف شوند دیری نخواهد پایید که از اریکه قدرت به زیر کشیده میشوند. شایسته است تا منتخبان مردم در خانه ملت از گذشته درس بگیرند و به دور از حاشیهها به روند توسعه حوزه انتخابیه بیندیشند و بدانند نمایندگی مجلس جایگاهی مردمی است؛ پس باید از جنس مردم بود تا صدای آن ها را شنید. از طرفی نباید در عزل و نصبها دخالت کنند چراکه زمانی که مدیری با اعمال نظر نمایندگان مجلس در دستگاهی منصوب میشود، نظارت بر فعالیت وعملکرد وی کم رنگ میشود و این مدیر فرصت خطا بسیار مییابد. از طرفی وظیفه ی نمایندگان نظارت بر اجرای قانون و قانون گذاری است.. آنها میتوانند با اتخاذ رویه ای واحد از کشاورزی، صنعت، اقتصاد، گردشگری، صادرات و واردات و… حمایت کنند و به سمت توسعه استانشان بروند نه اینکه به دنبال دخالت در عزل و نصب و فشار بر دولتها باشند.