اگر بی‌سواد  توهیــن است من توهین کردم!
اگر بی‌سواد  توهیــن است من توهین کردم!

      آی اسپورت: سید مهرداد هاشمی عضو هیئت مدیره پرسپولیس در گفت‌وگویی طولانی و جنجالی به اتهامات مدیرعامل پیشین این باشگاه پاسخ داد. هاشمی با سابقه مدیریت در سایپا و قهرمانی با تیمی که علی دایی را بعنوان سرمربی بالای سر خود داشت بعد از تغییرات در این باشگاه در دوره مدیریت بذرپاش […]

 

 

 

آی اسپورت: سید مهرداد هاشمی عضو هیئت مدیره پرسپولیس در گفت‌وگویی طولانی و جنجالی به اتهامات مدیرعامل پیشین این باشگاه پاسخ داد. هاشمی با سابقه مدیریت در سایپا و قهرمانی با تیمی که علی دایی را بعنوان سرمربی بالای سر خود داشت بعد از تغییرات در این باشگاه در دوره مدیریت بذرپاش در سایپا مدتها دور از فوتبال بود اما در پایان یک دوره مدیریت ورزشی از سوی معاون وزیر ورزش به بازگشت در فوتبال تشویق شد. او که در ابتدا یک عضو ساکت وکم حاشیه هیئت مدیره بود حالا و در پایان جدایی محمدحسن انصاری‌‌فرد تبدیل به مهمترین عضو گروه منتقد مدیرعامل پیشین شده. او در این مصاحبه به سئوالات و ابهامات پاسخ داد درحالی‌که پرسپولیس در عجیب‌ترین وضعیت مالی و مدیریتی خود قرارگرفته و باید دید سرنوشت هاشمی در اداره پرسپولیس به کجا خواهد انجامید. این گفت وگوی مفصل را بخوانید:
دور از فوتبال؛ به مدیران
مشاوره می دهم
در دهه هشتاد بعد از حدود هفت سال در جایگاه مدیریت هولدینگ سایپا، از طرف آقای قلعه بانی مسوولیت مدیرعاملی یکی از شرکت‌های گروه را برعهده بگیرم که بعد از کمی مشورت مدیرعاملی موسسه سایپا را با برخی شروط برعهده گرفتم. آقای قلعه بانی به من اعتماد کردند و با قبول پیش شرط ها این مسوولیت را برعهده من قرار دادند. ما کار را در یکی از طبقات زیرگروه سایپا به عنوان دفتر باشگاه شروع کردیم که تمام دارایی باشگاه بود و چند تیم هم در آن فعالیت می کرد. در ابتدا خیلی معضل داشتیم و از جمله ۳۸۰ میلیون زیان انباشته از سالیان قبل باشگاه را تحویل گرفتم اما وقتی باشگاه را تحویل دادم، شاید خیلی ها به دوران قهرمانی با این تیم از آن دوران یاد کنند اما به نظرم مهمترین دستاوردم شکل دهی یک باشگاه واقعی بود. اگر اکنون بخواهند باشگاهی از ایران را به عنوان یک نمونه حرفه ای به نمایندگان آسیا نشان دهند، قطعا سایپا یکی از آنها خواهد بود. باشگاهی با ساز و کار مالی، اداری، ساختاری شفاف و این یکی از افتخارات دوران مدیریت بنده بوده است. بعد از آخرین سمت اجرایی در ورزش به عنوان مدیرعامل، بعد از آن کار اجرایی را سه طلاقه کردم به هزار دلیل و رفتم به سراغ کار آزاد. فضای مشاوره و کار پروژه ای در دوره‌های مدیریتی.
داورزنی حکم من را زد
از سال ۸۰ والیبال را به عنوان یکی از رشته‌های ورزشی به باشگاه اضافه کردیم و رابطه‌مان با آقای داورزنی نیز همان زمان شکل گرفت. ایشان یک روز مرا صدا کردند و فکر کردم لابد درباره والیبال با بنده کاری دارند. البته در این زمان ایشان در والیبال سمتی نداشتند و معاون وزیر بودند اما در ذهن من همان سوژه والیبالی بود و فکر کردم به خاطر کاری در این حوزه بنده را کار دارند. پرسیدند الان مشغول چه کاری هستی که توضیح دادم و گفتم یک گوشه‌ای نان و ماست‌مان را می‌خوریم و سرمان به کار خودمان است. آقای داورزنی گفت نباید در سایه باشی و باید در آفتاب باشی و به کمکت نیاز داریم. از آنجا درباره پرسپولیس حرف به میان آمد و در نهایت در اسفند سال گذشته به من زنگ زدند که به عنوان عضو هیات مدیره شما را در نظر گرفته‌ایم. البته صحبت ایشان درباره پرسپولیس داستان‌های دیگری هم داشت که بنده می‌گذرم و الان فرصت بحث درباره آن نیست و به توافق نهایی نرسیدیم.
برای پاسخ به توپخانه
مجازی آمدم
من باوری داشتم و دارم که در باشگاه باید یک نفر حرف بزند، یا مدیرعامل یا سخنگو. در سایپا هم به این شکل بود و سخنگو حرف می‌زد و الانم در باشگاه پرسپولیس همین نظر را دارم. اگر الان اینجا هستم، اگر آن برنامه یک و نیم بامداد نبود و اسم مرا به شکل ناجوانمردانه‌ای آوردند و نسبت هایی به ما دادند توسط توپخانه مجازی شان. البته من آن جوانانی که در توپخانه مجازی علیه بنده گفتند و نوشتن را مثل خواهر و برادر و فرزند خودم می دانم و همه را حلال می کنم اما آنهایی که فرمان آتش دادند را حلال نمی کنم و باید جواب بدهند. اگر آن فضاسازی نبود من هنوز سکوت می کردم و دوست ندارم مصاحبه کنم.
نخواستم مدیرعامل
پرسپولیس بشوم
بگذارید با صراحت بگویم از یک سال قبل از اینکه آقای انصاریفرد به عنوان مدیرعامل مطرح شوند؛ اما برای اینکه چگونه مدیرعاملی باشیم و اثرگذارتر باشیم در شروط همکاری مان مسائلی بود که به سرانجام نرسید. من از حسن نظر آنها تشکر می کنم اما نشد. آنجا که داورزنی هم زنگ زد خواهش کردم که فعلا شرایط مناسبی با توجه به سیل در شمال نیست و بگذارید بعد از بازگشت و درباره انتظارات صحبت کنیم و ببینیم چه انتظاری از من دارید. ایشان گفتند مجمع تصمیم می گیرد و هر روز که نمی تواند تشکیل جلسه بدهد و البته پیامکی هم دادند که مطمئن هستم انتظارات وزارتخانه از توانایی شما کمتر است. در نهایت حکم هیات مدیره بنده امضا شد. من هیچ لابی و به در و دیوار نزدم که مرا مدیرعامل بگذارید یا در لیست کاندیداهای این پست بگذارید.
از امضای حکم انصاری‌فرد پشیمانم
در آن مقطع چند کاندیدا برای مدیرعاملی بودند. پرسپولیس اینقدر بزرگ بود که پیدا کردن یک گزینه کار ساده ای نیست. از خود من هم پرسیدند که آیا کسی را می شناسی برای این پست که من قبول نکردم و گفتم برای این جایگاه می ترسم کسی را معرفی کنم و در نهایت رسیدند به انصاریفرد به عنوان خیرالموجودین. من البته باید اینجا یک اعترافی کنم به عنوان یکی از نفراتی که با امضای خودم ایشان را به عنوان مدیرعامل پرسپولیس پذیرفتم باید پرس و جوی بیشتری می کردم و اگر بابت این انتخاب من کوتاهی کردم و به یکی از اعضای هیات مدیره و حرفش اعتماد کردم عذر می‌خواهم.
ریو را گرفت و نمی داد!
یک بار آقای انصاریفرد را زمانی که من مدیرعامل سایپا بودم و ایشان در مدیریت پرسپولیس به خاطر دارم. من متولی برندینگ سایپا بودم و آن موقع کمپینی در رابطه با خرید ریو شکل گرفته بود و ما این ماشین را به بازار می دادیم. بازی خداحافظی آقای عابدزاده بود و ما برای بحث برندینگ از پرسپولیس خواهش کردیم در این بازی دو دستگاه ریو در دو سمت زمین قرار دهیم. دو دستگاه خودروی ریوی بدون پلاک در اختیار آنها قرار دادیم و برای مبلغ تبلیغات چک و چانه زدیم و به یک عدد رسیدیم. بازی که تمام شد و خیلی هم بازی خاطره انگیزی بود به خاطر دارم که چند ماه طول کشید که ماشین ها را برگردانند. من چندین بار زنگ زدم که آقای انصاریفرد این ماشین را به صورت امانی به شما دادیم برای تبلیغ و پول آن را هم دادیم و الان که بازی تمام شده آن را برگردان. گفتند نه این مال ماست و برنمیگردانند! فکر کردم اول شوخی می کنند ولی دیدم خیلی جدی است و چند ماه به ما نمی دادند و من به آن عضو هیات مدیره گفتم که ایشان را تنها با این خاطره می شناسم. ایشان (عضو دیگر هیات مدیره) گفتند انصاریفرد پسر خوبی است و در رشته اقتصاد درس خوانده و من هم البته چندین بار که پیش از این در تلویزیون او را دیده بودم، چقدر آرام و متواضع و خوش رو صحبت می کرد و در نهایت اعتماد کردم به حرف دوست مان در هیات مدیره اما اگر امروز برگردم به آن روز آن امضا را نمی کنم.
اختیار تامی که انصاری‌فرد می‌خواست
کار من این است که به رهبران مدیریت مشاوره بدهم. البته مدیریت را با پوست و گوشتم درک کردم و ۲۳ سال مدیر بودم و از یک جایی سه طلاقه کردم و گفتم برای رهبر تربیت کنم. اولین جلسه ای که ایشان را دیدم بعد از تبریک و خیرمقدم به او گفتم که خواهش دارم اولین و بدیهی ترین و ابتدایی ترین کاری که مدیرعامل در زمان ورود به شرکت باید انجام دهد، از شما خواهش می کنم به عنوان برادر کوچکتر پیشنهادات خود را برای اختیارات و ساختار به ما بگویید. اساسنامه را مطالعه کنید. من مدیرعامل، و رییس هولدینگ بودم و کمی در شرکت داری تجربه بدی ندارم. شما در زمین و فوتبال مسلط و اسطوره ای اما ما هم ۲۳ سال کار اجرایی کردیم و لطفا پیشنهادات و اختیارات خود را در جلسه بیاور تا ببینیم چه باید کنیم. فکر کنید این پیشنهاد که در اولین جلسه مدیرعاملی ایشان انجام شد و تا زمانی که این اختیارات تفهیم نشود هیچ مدیرعاملی نمی تواند هیچ قدمی بردارد و نه ایشان که هر مدیرعامل و در هر شرکتی و این یک قانون است. شاید ریشه اولین اختلاف از اینجا شروع شد که دو جلسه بعد یک نامه آوردند که در چند بند آن به چالش رسیدیم. دو سه بندی که ما درباره آن صحبت کردیم یکی از آنها بند مربوط به عقد هرگونه قرارداد است. بند چهارم آن پیشنهاد این بود: عقد هر نوع قرارداد و تغییر و تبدیل و فسخ و اقاله آن با نظر مدیرعامل بود که من آن را تغییر دادم. یعنی شما قرارداد ببندی و بعد خودت هر وقت خواستی فسخ کنی. این بند از بندهایی است که به هر مدیرعاملی بدهید مفسده برانگیز است. نهادهای بازرسی می تواند ما را محاکمه کنند که چرا این را دادید و ما نوشتیم که با نظر هیات مدیره و در هیات مدیره بررسی شود. وقتی بخواهی یک قرارداد چند میلیاردی ببندی و بعد خودت بخواهی آن را فسخ کنی مشخص است که هیچ هیات مدیره ای قبول نخواهد کرد و حتی اگر من هاشمی هم مدیرعامل شدم هیچ هیات مدیره ای نباید آن را بپذیرد.
انصاری‌فرد باید شرط می‌گذاشت
شروط را باید در روز اول با رییس مجمع مطرح کنید. شما با کسی که با شما مذاکره می کند صاحب رای است و صاحب اختیار است و با کسی که مذاکره می کنید می گویید که من مدیرعامل می شوم در صورتی که اعضای هیات مدیره را خودم معرفی کنم یا فلانی نباشد. من اختیار تام می خواهم درباره نفراتی که باید افراد کنار خودم را انتخاب کنم. بله، این کار می شد انجام شود اما نه در هیات مدیره و بالاتر از هیات مدیره باید تصمیم می گرفت. اگر در هفته اول در خصوص اختیارات صریح می گفتی که باید در تمام امور خودم تصمیم بگیرم بحث می شد. شما همان موقع سه حکم معاونت زدید که غیرقانونی بود. شما باید نامه می زدید که من می خواهم ساختار را تغییر دهم و این معاونان را انتخاب کنم و بعد از مصوب این احکام را اعلام می کردی و نفرات را معرفی می کردی. ما به عنوان عضو هیات مدیره باید از رسانه متوجه انتخاب یک عضو در باشگاه شویم یا اینکه بازیکنی بیاید و برود را متوجه شویم. موضوع اختیارات یکی از چالش های ما در مدیریت باشگاه بود. موضوع را عمدا باز گذاشتند تا بعد یک توجیه جالب داشته باشند. باشگاه که نمی تواند کارش روی هوا باشد و من باید جواب هوادار را بدهم. من برای اینکه امورات جاری بگذرد یک نفر را آوردم و یک حکمی زدم و این مساله را مسکوت گذاشتم تا زمان رفتنم. بعد از شش ماه حضور نه ساختار را مشخص کردند نه اختیارات را.
خانم ایکس چارت را نوشته بود و در جلسات نمی‌آمد
شما جای من، ۱۰ بار درباره شیوه ارائه توضیح دادم اما ایشان هر ۱۰ بار همین ساختار بدون توضیح را در هیات مدیره آوردند و هیچ توضیحی درباره آن نمی‌دهد. مگر فکر می کنید در مجلس لایحه بودجه را می آورند و می روند و هیچ توضیحی نباید درباره آن داد؟ ما از آقای انصاریفرد پرسیدیم و ایشان گفتند همینی که هست و امضا کنید. ما گفتیم لطفا از این ساختار دفاع کنید. چه کسی تهیه کرده؟ گفت آقا و خانم ایکس؟ گفتیم خب به همان ها بگویید بیایند آن را توضیح دهند و دفاع کنند ولی گفتند که امروز نیستند! مگر قرار نبود در جلسه هیات مدیره درباره این موضوع صحبت کنیم و چرا گفتید پس بروند؟ شما باید با یک ساز و کار به دنبال چشم انداز یک شرکت باشید.
بله من توهین کردم!
من در جلسه ای که ۱۰ بار یک حرفی را بزنید و به این شکل ساختار ناقصی بدانید آن را اهانت می دانم به شعور خودم و هیات مدیره. من این را گفتم که آدم یا سواد یک کار را دارد و می آید درباره آن صحبت می کند و رگ گردنش هم برای دفاع از آن باد می کند و حرف کارشناسی خودش را به کرسی می‌نشاند. یا اینکه سوادش را ندارد و از کسی که در آن حوزه شناخت دارد استفاده می کند تا بیاید توضیح بدهد. من این را گفتم اما ایشان (انصاریفرد) صدایش بلند شد که آقای رسول پناه ایشان به من گفتند بی سواد! آقا اینجا مگر کودکستان است و اگر این معنایش توهین است بله، من توهین کردم. شما چندین بار چیزی که خواسته شد را ناقص آوردی و این معنایش توهین است. من اگر می گویم این موضوع را با اصول بیاور قصد بی احترامی ندارم و اینکه شما توجه نمی کنی یک توهین است.
باشگاه باید شفاف باشد
آقای کاشانی را خدا بیامرزد و من کنارش در جلسات هیات مدیره می نشستم و واقعا قوت قلب بنده بودند. ایشان می گفت آقای هاشمی رای من رای تو است. برای اینکه می دید من برای تیم و شکل گیری موفقیت تلاش می کنم و حرص می خورم. پیگیری های من را می دید و می گفت کاش یک روز اینجا با حساب و کتاب شود. همه دلیل و رسالتم در باشگاه پرسپولیس یک چیز است و می خواهم آنجا را تبدیل به یک باشگاه با شفافیت مالی و برای ریال به ریال هزینه اش همه چیز را ببیند. کنتور اتفاقات مالی باشگاه پرسپولیس را به ریال همه ببیند و اگر کسی بخواهد از هوادار کمک بگیرید هم کسی در جای گل آلود ورود نمی کند. من می خواهم ساختاری برای شان پرسپولیس درست کنم.
مرحوم کاشانی از این حرفها دق کرد
یک عکس در فضای مجازی انتشار یافت که مرحوم کاشانی را در کنار دیگر اعضای هیات مدیره گذاشتند که روی آن نوشته شد که تاریخ خیانت شما را فراموش نمی کند. می دانید که این عکس را چه کسی منتشر کرد. مرحوم کاشانی را به خیانت متهم کردند. اینکه می خواهیم باشگاه را با شفافیت مواجه کنیم و همه چیز را اصولی و مستند کند مشخص است که برابر او مقابله می شود. مرحوم کاشانی که افتخار می کنم کنار ایشان حضور داشتم را به خیانت متهم کردند و گفتند هیات مدیره ۲۰۰ میلیون پاداش گرفته و ماهی ۱۵ میلیون حقوق می‌گیرد. آقای کاشانی دق کرد. آقای انصاریفرد کسی که باعث دق کردن مرحوم کاشانی شد را یک هفته بعد دستش را گرفتی و آوردی باشگاه و بعد بردی به شرکت پیمانکاری با یک رقم خدا میلیونی ظرف سه ماه؟! ما خیانت می کنیم که می خواهیم همه چیز شفاف باشد؟
چرا دروغ می گویید، وزیر کجای کار بود؟
یکی از چیزهایی که در آنتن زنده گفته شد درباره این بود که در جلسه هیات مدیره بودیم و آقای وزیر زنگ زدند و گفتند فلانی را بردار! چرا دروغ می گویید؟ آن موضوعی که باعث محل دعوا و در رفتن ایشان در شرایط حساس بود قصه اش چیز دیگری بود. ما قراردادی داریم با یک شرکت کارگزار که قرار است درآمدزایی کند برای پرسپولیس. الان قصد ندارم به آن قرارداد ورود کنم ولی قرارداد محترمی برای ماست. از همه بیشتر در بین اعضای هیات مدیره به آن احترام می گذارم اما به دلیل ایراداتی که به آن قرارداد گرفتم امضا نکردم اما وقتی سه عضو دیگر هیات مدیره آن را امضا کردند باید به آن احترام بگذارم. گروه خوبی هستند و به نظرم اپی که کار یک ساله و هشت ماهه را دو ماهه بالا آوردند مسلما می تواند کار بزرگی انجام دهد. در این قرارداد که به نظرم بزرگترین قرارداد تاریخ پرسپولیس است و اگر درست استفاده شود ما به بدترین شکل به دنبال اجرایش رفتیم. مثلا در قرارداد آمده که ناظر فلانی است اما هرچه فلانی گفت که همین اول کاری کارگزار به مشکل خورد. من امسالم را چه باید کنم؟ نیم فصل تمام شد و به بازیکن قول ۲۰ اسفند را دادید و کارمند باشگاه باید حقوق بگیرد و این ها را چه کنید…