از سیر تا پیاز تنها خیابانی که موزه شد
از سیر تا پیاز تنها خیابانی که موزه شد

      سمیه ایمانیان / معتقد است «تیم‌اش جادوگر نیستند که با زدن چوبِ جادویشان به خیابان ولی‌عصر در چشم بر هم زدنی همه چیز را به گذشته برگردانند»؛ شاید هم حرفِ دل‌شان آن است که فقط با شعار نمی‌توان پیشرفت کرد. همان طور که آن‌ها راه‌شان را با مطالعه و بررسی آغاز کرده‌اند […]

 

 

 

سمیه ایمانیان /

معتقد است «تیم‌اش جادوگر نیستند که با زدن چوبِ جادویشان به خیابان ولی‌عصر در چشم بر هم زدنی همه چیز را به گذشته برگردانند»؛ شاید هم حرفِ دل‌شان آن است که فقط با شعار نمی‌توان پیشرفت کرد. همان طور که آن‌ها راه‌شان را با مطالعه و بررسی آغاز کرده‌اند و راه زیادی تا پایانِ مسیرِ ۱۸ کیلومتری این خیابان در پیش دارند. برای روایت کردن از خیابانی که روزی حرف زدن از ثبتِ ملی‌اش هم خنده‌ی تمسخر به لب می‌آورد، همان بس که چیزی حدود یک دهه بعد از ملی شدن‌اش، حالا کارشناسان و پژوهشگران طرحِ ساماندهی‌اش را قدم به قدم جلو می‌برند تا قصه‌های بلندترین خیابان خاورمیانه را برای همیشه ثبت و ضبط کنند.

خیابانی که سال‌های سال طعم تخریب‌ها، ساخت‌وسازهای بی‌رویه، خشک شدن آبِ سفره‌های زیرزمینی را چشید و درختان تنومندش یکی پس از دیگری قطع می‌شوند، حالا همان خیابان، بعد از سال‌ها انگار حرف دل خیابان ولی‌عصر را شنیده‌اند، «به یک اتفاقِ خوب نیازمندیم»
حالا ساماندهی این خیابان که خواناسازی در اولویت آن است، درست مانند وقتی است که پژوهشگران معتقدند تا کسی روایتِ یک مکان را نداند در زمان تخریب‌اش هم هیچ عکس‌العملی ندارد، اما با مطلع شدن از قصه‌ی آن مسوولیتی اجتماعی همراه او می‌شود و به مرور لایه‌های جدیدتری از آن قصه باز می‌شود.

«میراث شهر» جدای از میراث فرهنگی نیست
مدیر موزه خیابان ولی‌عصر (عج) و مدیر پروژه ساماندهی بلندترین خیابان خاورمیانه – در گفت‌وگو با ایسنا، در روایتِ خواناسازی خیابان ولی عصر، از همراهی تیمی می گوید که برای سرپا ماندن همیشگی این خیابان ۱۸ کیلومتری امیدوار است به پایانِ خوشِ قصه‌ی این خیابان.
وحید قاسمی مسجد جامع در هر شهر که معمولا به عنوان یک اثر میراث فرهنگی معرفی می‌شود را نمونه‌ی دیگری از این میراث شهر می‌داند و ادامه می‌دهد: «زمانی یک اثر میراث شهری می‌شود که شبکه‌های دسترسی آن را مشخص کنیم. یعنی به گونه‌ای در یک مقیاس دیگری در شهر خود را نشان می‌دهد. به عنوان مثال خانه امام جماعت‌های مسجد جامع شهر هم جزء مسجد جامع‌اند، رفتارها و آئین‌های شهری هم و همه‌ی آن‌ چه تجربه زیسته شده ‌شهر است.» به این صورت است که ساحت تازه‌ای برای همه‌ی مکان‌های شهری تعریف می‌شود و در این وضعیت است که نقش مکان‌رویدادها در شهر مشخص و میسر می‌شود.

خیابان ولی‌عصر نماینده‌ تاریخی از کلان‌شهر تهران
مدیر موزه خیابان ولی‌عصر (عج) نمونه‌ی این اتفاق را خیابان «ولی‌عصر (عج)» می‌داند و ادامه می‌دهد: «ما شریان‌های شرقی، غربی، شمالی و جنوبی مهمی را در تهران و در عرصه‌ی شهری داریم، شریان‌هایی به نام خیابان به معنای مقصد شهری.»
وی با بیان این‌که اگر بخواهیم تاریخ تهران را از دوره قاجار که به پایتخت تبدیل می‌شود تا امروز را در یک مقطع تعریف و ترسیم کنیم، خیابان ولی‌عصر این برش را و این تعریف را نمایندگی می‌کند، می‌گوید: «لکه‌های شکل‌گیری خیابان ولی‌عصر از عصر صفوی یعنی از حصار شاه تهماسب آثار و نشانه دارد تا دوره معاصر.»
و داستانِ تهران و خیابان ولی‌عصر آغاز می‌شود
این کارشناس فرهنگی، ادامه‌ نگاه در این حوزه را از خیابان ولی عصر (عج) به عنوان یک مصداق در شهر آغاز می‌کند، مصداقی که همیشه در حال حیات است و می‌گوید: «این مصداق کاملا از بستر تجربه‌های زیسته شده حتی کلان ما بیرون می‌آید. در دوره‌های پایتختی مختلف در شهرها، از آن‌جا که با خیابان در معنای میراث شهری تا عصر صفوی و حدود اوایل صفویه در قزوین تبلور پیدا می‌کند و مسبوق به سابقه در فضاهای دیگر نیز هست.
او با تاکید بر این‌که به عنوان یک خیابان ولی‌عصر (عج) نقطه‌ای بود که میراث شهر و تمام تاریخ را از نخستین ریشه‌های پیدایش شهری تا دوره معاصر در خود دارد، بیان می‌کند: به این فکر کردیم که با نگاه میراث شهر در حوزه شهر می‌توان ساماندهی‌هایی در این زمینه انجام داد.

روایت‌های ۱۲۰ نقطه‌ی مدخل‌نویسی شدند
قاسمی با بیان این‌که نخست قصه‌ی ۱۲۰ نقطه را مانند عرفی که برای مدخل‌نویسی وجود دارد، بیرون آوردیم و بخشی از آن را در بخشی از موزه به نمایش درآوردیم، اظهار می‌کند: طبیعتا یکی از کارهایی که موزه خیابان ولی‌عصر (عج) به عنوان نخستین موزه شهری باید انجام دهد، آن است که تبلور داده‌های موزه‌ای خودش را به خیابان و عرصه‌ی آن بکشاند. کما این‌که‌ موزه‌ی خیابان ولی‌عصر (عج) به مثابه یک اتاق برای موزه‌ای که در مقیاس خودِ خیابان است و عمل‌کردش دیگرگونه است، معرفی می‌شود.
وی به سرانجام رسیدنِ این کار را در نهایت به ملاقات مردم با خیابان ولی‌عصر (عج) به عنوان یک مقصد شهری تعریف می‌کند و ادامه می‌دهد: هر چند با وقوع بحران کرونا و لزوم در خانه ماندن مردم برای قطع زنجیره‌ی کرونا ویروس در کشور، قدری شرایط وعرصه‌های شهری تحت تاثیر قرارگرفته است، اما این اتفاق ما را مبرا و بی‌نیاز از دانستن و ندانستن روایت نمی‌کند.

روند قصه‌گویی خیابان ولی‌عصر
این کارشناس فرهنگی در توضیح روند این پروژه می‌گوید: در مرحله نخست، ۴۰ روایت از ۱۲۰ روایتی که مدخل نویسی شده بود، در موزه‌ی خیابان ولی عصر و روی نقشه مشخص شدند و به عرصه خیابان آمدند و برای هر قصه یک تابلوی خوانش نصب شد که برای استفاده از آن تکنولوژی جدید، کافی است مخاطب با روشن کردن دوربین تلفن‌همراه خود «کی یو آر کد» را اسکن کند تا بتواند داستان را بشنود، بخواند یا حتی تصاویر آن مکان را ببیند.
بر این اساس هر تابلوی خوانش یا مبلمان شهری به مخاطب می‌گوید که تا نشانه یا قصه‌ی بعدی چه میزان فاصله دارم. مسافت‌هایی که برای گوش کردن قصه‌ی قبلی زمان نیاز دارد.»
وی از تکمیل مطالعات و بررسی‌های ۴۰ نقطه از ۱۸ کیلومتر خیابان ولی‌عصر (عج) از میدان راه‌آهن تا میدان تجریش تا کنون خبر می‌دهد و می‌گوید: در مرحله‌ی بعدی، ۴۰ قصه دیگر در دستور کار قرار داده‌ایم.

از میراث شهری تا ارتقای کیفی خیابان ولی‌عصر (عج)
مدیر پایگاه میراث شهری خیابان ولیعصر و طراح شهری این رویدادها اما بر لزوم کلان‌تر دیدن این بحث تاکید می‌کند.
او می‌گوید: موضوع خیابان ولی‌عصر (عج) فقط به معنای میراث شهری نیست، بلکه باید فکر کنیم که چطور می‌توانیم ارتقای کیفی خیابان ولی عصر را نیز انجام دهیم.
وی در ادامه با طرح این پرسش که آیا می‌توان بار دیگر به عرصه‌ی پیاده‌راه و انگیزش‌های قدم زدن در شهر فکر کرد؟ ادامه می‌دهد: اصلاح قوانین ساخت‌وساز و طرح تفصیلی که بخشی از هویت و ساختار را مورد تعارض قرار داده در دستور کار است تا توسط دستگاه‌های مختلف روی آن کار شود.

آگاه کردن مردم از ارزش‌ها
قاسمی با تاکید بر این‌که همه‌ی برنامه‌ریزی‌های این پروژه، براساس ضوابط ثبت ملی خیابان ولی عصر (عج) انجام می‌شود، توضیح می‌دهد: «امروز می‌گویند حفاظت از اذهان شروع می‌شود، ذهن را که برای ارزش‌های حفاظتی آماده کنیم، آن خود به خود شروع به کار کردن می‌کند. بنابراین وقتی مردم را نسبت به داشته‌های خود آگاه می‌کنیم، نخست مشارکت آن‌ها مطرح می‌شود.»
او اظهار می‌کند: «صرف این که جایی را در فهرست آثار ملی ثبت ملی کنیم، نمی‌توانیم به مردم بگوییم هیچ کاری در آن منطقه نباید انجام دهند. زمانی مردم خود به فکر محافظت می‌افتند که خودشان را در قصه‌هایی از آن شریک بدانند یعنی در پلاک شهروندی.

الویت‌بندی برای حفاظت از بناهای خیابان ولی‌عصر
طراح پروژه‌ی ساماندهی خیابان ولی‌عصر با تاکید بر این‌که ماموریت اصلی در این پروژه، پیش رفتن به سمت واگذاری بناهای تاریخی برای کاربری‌هایی مانند کافه یا رستوران نیست، اظهار می‌کند: ‌ما سال‌های سال است که به اشتباه این حوزه را پیش می‌بریم چه زمانی که آثار را به صندوق احیا واگذار کردیم و حمام‌ها به رستوران تبدیل شدند و چه زمانی که فکر کردیم بهتر است برای حفاظت از بناهای تاریخی آن‌ها را فریز کنیم.
او همچنین با اشاره به وجود ۱۷ محله در خیابان ولی‌عصر (عج) که زندگی ساکنان‌شان مستقیما به این خیابان متصل است و می‌گوید: این محله‌ها عرصه‌های زندگی از گذشته تا همین حالا هستند که اگر قصدِ احیایِ حیات محلی آن‌ها را داشته باشیم، با توجه به ارزشی که دارند، می‌توان با سرویس‌دهی مناسب آن‌ها را وارد عرصه زندگی شهروندی کرد.
قاسمی با این وجود تاکید می‌کند: که این طرح تونل زمان نیست که برای جواب گرفتن به سرعت از آن عبور کنیم، بلکه نخست باید به امروز و فردای خیابان نگاه کنیم. امروز و فردایی که مبتنی بر قصه و روایت‌هاست، چون یک تجربه‌ی زیسته شده شهری است و آن مهم است که نگاه‌مان به گونه‌ای باشد که زندگی درست را تجربه کند و خیابان ولیعصر دارای یک زندگی روزمره‌ی شهری در مقیاس انسانی شود.