سعید سرفرازیان/ ورزش کشور در سه دههی اخیر تقریباً با حضور افرادی خاص، معدود و البته چهرههای تکراری اداره شده است. افرادی که از این فدراسیون به آن فدراسیون و از این هئیت مدیره به آن هئیت مدیره نقل مکان میکنند و برای ورزش ایران تصمیمگیری مینمایند. مدیران همه فن حریف نکتهی جالب […]
سعید سرفرازیان/
ورزش کشور در سه دههی اخیر تقریباً با حضور افرادی خاص، معدود و البته چهرههای تکراری اداره شده است. افرادی که از این فدراسیون به آن فدراسیون و از این هئیت مدیره به آن هئیت مدیره نقل مکان میکنند و برای ورزش ایران تصمیمگیری مینمایند.
مدیران همه فن حریف
نکتهی جالب توجه در این زمینه مهارت و شناخت این افراد از تمامی رشتههای ورزشی میباشد که به راحتی میتوانند در همهی فدراسیونهای ورزشی نقش آفرینی کنند. البته شاید جالبتر و تأسف انگیزتر انتقاد و اظهار نظر همین افراد قدیمی به عدم ثبات کافی در مدیریت ورزش ایران میباشد که اجازه نمیدهد تا این شیفتگان خدمت با فراغ بال به ورزش ایران خدمت کنند.
در حالی که کارشناسان از عدم ثبات کافی در مدیریت ورزش کشور انتقاد میکنند که در عمل اینگونه نیست چون برخی از مدیران به جای داشتن ثبات در پستهای مدیریتی به مرحلهی رسوب گذاری و بعضاً به مرحلهی فسیل شدن هم رسیدهاند. افرادی که از عنفوان جوانی بر صندلی های مدیریتی ورزش کشور جلوس کرده و اینک با ریش و موی سپید و با در دست داشتن عصا همچنان در حال خدمت به ورزش ایران میباشند، طرح میدهند و برای اجرایی کردن این طرحها نقشههای چند دههای میکشند.
فساد، سوغات ثبات بیلیاقتی
مهمترین پیآمد منفی و غیر قابل تحمل ثبات مدیران بی کفایت در پست های مدیریتی که به شدت در سالهای اخیر هم رو به فزونی گذاشته گسترش و توسعهی فساد و بی اخلاقی های رفتاری و عملکردی در ورزش ایران است، از فسادهای مالی و هدر دادن بودچه و بیت المال که بارزترین و شناختهشدهترین است تا فراری دادن برخی از نخبههای ورزشی، تبعیضها و اجحاف هایی که به دلایل مختلف بین ورزشکاران صورت میگیرد همه و همه به واسطهی نگاه انحصاری به ورزش و مدیریت آن میباشد. مدیرانی که تحمل اندیشههای نو و جدید را ندارند و خود را در چارچوب افکار بستهی خویش زندانی کردهاند و حتی به قدرتی دست یافتهاند که مبارزه با آنان به نوعی شکستن حریم و حرمت انسانیت خوانده میشود.
قدرت نفوذ و روابط پشت پرده
شخصی که سالها در فدراسیونها و سایر حوزههای مدیریتی ورزشی کشور سمتی داشته یقیناً آشنایان زیادی هم دارد و در بین این آشنایان افرادی هستند که از جاده خاکی و حاشیه برای دست یابی به اهداف خود بهره میبرند، تا به راحتی هر کاری که ضابطهمندی و مقررات اجازهی آن را ندهد با رابطه و بازی های اینچنینی پیش برده شود.
عادی سازی فساد
ناله کردن و آه و واویلا سر دادن از وجود فساد و رفتارهای خارج از عرف در ورزش کشور تقریباً عادی شده چون اگر غیر از این بود حداقل در جایی از ورود و ادامهی همکاری مدیران خاطی جلوگیری میشد، وقتی به عینه مشاهده میشود مدیری در فدراسیون و یا هر پست اجرایی دیگر مرتبط با ورزش مرتکب تخلفی شده نباید به آسانی در مدیریت های ورزشی با عناوین جدید جولان دهد، آیا نباید در جایی ترمز ورود و ادامهی حضور مدیران و مسئولان خاطی کشیده شود؟ انگار اگر یک مدیر متخلف از کار معلق شود یا با او برخوردی قانونی و در خور تخلفش صورت گیرد گناهی بزرگ و نابخشودنی صورت گرفته است.
ترفیع جایزهی تخلف
متاسفانه در سالهای اخیر برخورد قانونی با متخلفان حوزهی مدیریت ورزش کشور جای خود را به جابجایی عنوانی و بعضاً ترفیع پست سازمانی و مدیریتی داده است. مثلاً یک مدیر خاطی در هئیت مدیرهی یک باشگاه پرهوادار که انواع تخلفات را مرتکب شده و اسباب بزرگی برای نگرانی میلیونها هوادار بوده میتواند با دریافت پست مدیریتی یک مجموعهی ورزشی پاک و مطهر شود، آب از آب هم تکان نخورد! این کار مصداق بارز پاک کردن صورت مسئله و سر در برف غفلت و بی توجهی به واقعیت است.
وارونه جلوه دادن واقعیت
حضور چندین ساله در ورزش کشور و قدمت دیرینهی برخی افراد در پستهای مدیریتی ورزش کشور منجر به آشنایی با کسانی شده که در حوزههای مختلف حتی نهادهای نظارتی و قضایی صاحب نفوذ و قدرت هستند، این آشنایی و روابط پشت پرده به مدیران خاطی امکان داده تا به آسانی دست به انجام رفتارهای خارج از عرف و غیر قانونی بزنند و حتی در طرفةالعینی شب را روز و روز را شب جلوه دهند و با یک مصاحبه و گفتگو با رسانهها اتفاقات و حرف و حدیثهای پیش آمده در اطراف خود را زاییدهی ذهن مخالفان و دشمنانی بدانند که چشم دیدن موفقیتهای آنها را ندارند.
البته در کنار این فضا وجود یک رسانهی قوی که بتواند این عملیات را به خوبی ساپورت و همراهی رسانهای کند لازم است که به مدد فضای مجازی و به کار گیری برخی از فعالان حوزهی رسانه چندان کار سختی نیست.