مدت‌ها بود که مترصد شروع جشنواره فیلم حقیقت بودم ولی دقیقاً در روز‌های شروع این جشنواره، متأسفانه همسر یکی از بستگان فوت کرد، در تدارک رفتن به شهرستان بودم برای شرکت در مراسم ختم آن مرحومه که حال مادر همسرم رو به وخامت نهاد، خدا را شکر فعلأ خطر رفع شده ولی بقول قدیمی‌ها پیری است و هزار درد... آخرین روز جشنواره هم سالروز تولد پسرم بود و چه کنم چه کنم‌های جشن تولد بچه‌ها در این اوضاع نا بسامان اقتصادی. و حقیقت این است که این دغدغه هابازهم باعث شدکه چند روز دیربه جشنوارۀ سینما حقیقت برسم.

محدوده پل حافظ و مقابل پردیس چارسو آنقدر شلوغ و پرهمهمه است که انگار نیمی از جمعیت این پایتخت ۱۰ میلیونی دراین محدوده هستند، ضمن آنکه، ترافیک وحشتناک، آلودگی هوا و آلودگی صوتی از ویژگی‌های ثابت این محدوده هستند، چیزی که در سال‌های دانشجویی من در مرکز تربیت معلم شهید دستغیب که حالا تبدیل به خوابگاه شده و دقیقاً پشت مرکز تجاری چارسو واقع است بسیار کمتر از امروز بود، بگذریم..
با موتورسیکلت به چهار راه حافظ می‌روم و بعد از پارک کردن آن در پارکینگ زیر پل وارد پردیس چارسو می‌شوم و نفس راحتی می‌کشم، با آسانسور به طبقات بالا می‌روم، خوشبختانه از اینجا به بعد اوضاع آرام و محیط مطلوب است.

دغدغه‌های یک« ایل»، « رخ » یار و «خیابان سوم» …
وارد سالن سینما می‌شوم، فیلم روی پرده «ایل من بهمئی» نام دارد، مستندی به کارگردانی محمد احسانی، قصۀ فیلم به دغدغه‌های قوم بهمئی می‌پردازد و مستندساز ضمن گفت وگو با بعضی از افراد قبیله، به اوضاع غم‌انگیز از بین رفتن کوچ نشینی عشایر و دیگر مشکلات ایل می‌پردازد.
این ایل خود را از نسل بهمن فرزند اسفندیار می‌دانند و…. صدای نصرالله مدقالچی دوبلور پیشکسوت سینما و تلویزیون درلابه لای دیگر صدا‌های فیلم برایم آشناست، به نظرم« ایل من بهمئی » یکی از فیلم‌های خوب این جشنواره است.
«رخ» مستند دیگری است که دراین رویداد فرهنگی می‌بینم، اثری که آرام آرام خودش را در دل تماشاگر جا می‌دهد.
به قول اهل فن « رخ » مستند پرتره وفیلم کاملی است، که در آن مخاطب به علی اکبر صادقی نقاش سرشناس نزدیک می‌شود. این فیلم ابعاد شخصیتی این نقاش را برای بیننده بازگو می‌کند. سازنده مستند سام کلانتری است که پیش از این نیز مستند‌هایی از او دیده‌ایم. اما به نظرم «رخ» جذاب‌تر از کار‌های قبلی او درآمده بود.
و اما، یکی از انتقاد‌ها به جشنواره امسال سینما حقیقت، حضور پرحجم ارگان‌ها و سازمان‌های دولتی بود. به قول دوست منتقدم احمد عراقی، چیزی که نباید فراموش کنیم، رسالت اصلی مستند است که باید روایتگر حقیقت باشد و فیلم سازان این عرصه، حتی اگر اثری سفارشی می‌سازند، نباید حقیقت را فدای مصلحت نمایند زیرا اثر آنان بی‌ارزش و بزودی فراموش می‌شود.
یکی از مستند‌های خوب این دوره فیلم کوتاه «خیابان سوم سئول» بود. اثری شجاعانه درباره فوتبال و ماجرا‌ها و اتفاقات پشت پردۀ آن که بیشتر ما از آن چیزی نمی‌دانیم و….
مستند «خیایان سوم سئول» خیلی هوشمندانه و حرفه‌ای توانسته بود قضایای پشت پردۀ تیم ملی فوتبال را بازگو و بی‌طرفانه ماجرا‌ها را روایت کند. به گفته محمود رضا رضایی کارگردان فیلم، این مستند حاصل سه دهه تلاش و کوشش و همراهی او بعنوان مستند ساز با تیم ملی فوتبال است.
او در جایی گفته است « همیشه دوست داشتم مستند سینمایی درباره متن و حواشی فوتبال ایران بسازم و در آن بگویم که چقدر نیرو‌های غیر ورزشی تأثیر منفی در فوتبال دارند و بر سر فوتبال ما چه بلایی آوردند. »
مستند چند گام جلوتر از سینمای بدنه
با آنچه گفته شد، از حق نباید گذشت که سینمای مستند ایران همچنان در توجه به مسائل روز جامعه چند گام جلوتر از سینمای بدنه است و امسال نیز شاهد فیلم‌های خوبی دراین زمینه بودیم، زیرا سینمای مستند مشکلات و تکلف‌های سینمای داستانی را در ساخت و تولید ندارد و مستندسازان واقعی با کمترین امکانات و با جان و دل و از خودگذشتگی فیلم می‌سازند.
تولید فیلم در ایران مثل بسیاری از تولیدات دیگربه شدت وابسته به حمایت‌ها و بودجه‌های دولتی و سازمانی است کما اینکه در دیگرجشنواره‌های داخلی نیز فیلم‌های ارگانی زیادی حضور دارند.
در این دوره ۵۳۳ فیلم متقاضی حضور در جشنواره بودند که از میان آن‌ها ۶۵ فیلم برای بخش مسابقه ملی انتخاب شدند؛ ۲۴ فیلم بلند، ۲۱ فیلم نیمه‌بلند و ۲۰ فیلم کوتاه در جشنواره حضور داشتند و در بخش آوینی نیز ۲۶ فیلم انتخاب شدند که ۹ فیلم آن با بخش ملی مشترک بودند و در ایام جشنواره نیز بیش از ۱۴ هزار تماشاگر به تماشای آثار بخش ملی نشستند.
اما از میان تعداد پر شمار فیلم‌های بخش ملی، مستند‌های انگشت شماری توانستند توجه مخاطبان را به خود جلب نمایند.
واقعیت این است که سینمای مستند به واسطه‌ی نگاه متکی بر بازنمایی واقعیت‌ها با مخاطب خود ارتباط برقرار می‌کند. اساساً رسالت ساخت مستند، گاه طرح یک مسأله با هدف پاسخ به آن است و گاه روشنگری درباره یک ابهام که قرار است فیلمساز با تابانیدن نور به زاویه‌های پنهان یک موضوع، پاسخ‌ها را بیابد.
با این اوصاف، به دلایل مختلف، بخش عمده مستند‌هایی که امسال درجشنواره به نمایش درآمد به روایتگری پرداخته بودند و از میان این مستند‌ها، آثارمعدودی توانسته بودند طرح پرسش کرده و با تحلیل‌های منطقی، پاسخی برای این پرسش‌ها بیابند، «ضدقهرمان» یکی از این دست مستند‌ها بود که با نگاهی جسورانه سراغ سوژه‌ای چالش‌برانگیز رفته و توانسته بود روایت تاریخی درستی از وقایع سال‌های آغازین انقلاب را به تصویر بکشد.

«شگرد» « رؤیا باف » در « آسانسور»
«رؤیاباف و قاضی»، «شگرد» و «آسانسور» و… از مستند‌های اجتماعی قابل قبول این دوره بودند که بصورت داستانی روایت شده و نسبت به سایر آثار از کیفیت بالاتری برخوردار بودند، یک نمونه موفق از این دست، مستند «آسانسور» ساخته جواد رزاقی‌زاده است که تهیه‌کنندگی آن را محمد کارت بر عهده داشت، داستانی جسورانه از زندگی یک کارتن‌خواب که حالا به عنوان یک انسان موفق شناخته می‌شود. این مستند نشان فیروزه‌ای جشنواره را از آن خود کرد.
یکی دیگر از بهترین آثار این دوره مستند «رخ» به کارگردانی سام کلانتری و با نگاهی به زندگی نقاش بزرگ معاصر استاد علی‌اکبر صادقی بود که به شکلی حرفه‌ای، جذاب و دلنشین روایتی دیدنی از زندگی این هنرمند بزرگ به تصویر کشیده بود، این مستند که توانست جایزه بهترین کارگردانی فیلم مستند بلند، تندیس جشنواره و دیپلم افتخار را بدست بیاورد، فرصت مغتنمی برای آشنایی با زندگی این هنرمند معاصر فراهم ساخته است.
همانطور که می‌دانیم، بسیاری از مستند‌ها با ساختاری متکی بر منابع آرشیوی همانند فیلم، عکس و گفت‌وگو ساخته می‌شوند.
از قضا یکی از نقاط ضعف برخی از همین مستند‌ها استفاده بیش از حد از منابع آرشیوی و روایتگری خطی بود که مستند را به یک گزارش تصویری غیر جذاب وخسته‌کننده تبدیل نموده و تماشای آن را برای مخاطبان کسالت‌آور کرده بود.

حضور «ظریف»، معاون رئیس جمهور در جشنواره
حضور محمد جواد ظریف در محل برگزاری جشنواره امسال از نکات جالب این دوره بود که بازتاب گسترده‌ای در فضای مجازی و خبرگزاری‌ها داشت. معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور در جمع خبرنگاران حاضر در سالن گفت: « اصولاً هنر نقش بسیار مهمی در دیپلماسی دارد، چراکه با زبانی صحبت می‌کند که برای همه قابل فهم است. خیلی‌ها از مستند برای تحریف تاریخ استفاده می‌کنند البته این یک ابزار است که می‌توان از آن برای ارایه یک روایت درست به مخاطب با زبانی شیوا و جذاب استفاده کرد.»
ظریف درباره اهمیت جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» چنین گفت: « این جشنواره فرصتی برای هنرمندان و افرادی است که زحمت می‌کشند و معلوم نیست در اکران امکانی برای دیده شدن داشته باشند. این افراد از طریق این جشنواره‌ها فرصت پیدا می‌کنند تا با مخاطب عمومی و مردم آشنا شده و مردم نیز با آن‌ها آشنا شوند و بتوانند از این هنر استفاده کنند.»
یکی از بخش‌های پرمخاطب جشنواره سینما حقیقت امسال، کتابخانه ویدیویی بود که بیش از ۹۰۰ اثر مستند را درقالب انیمیشن، فیلم کوتاه و تجربی در دسترس مخاطبان فیلم مستند قرارداده بود.
در جشنواره سینما حقیقت، آثارفیلمسازان طی یک هفته به نمایش درآمد، به روایت تصاویر و خبر‌ها برای تماشای بعضی فیلم‌ها صف‌های طولانی تشکیل شد، برخی فیلم‌ها سأنس فوق‌العاده داشتند و متأسفانه بعضی فیلم‌ها هم بودند که فقط به اندازه انگشتان دو دست تماشاگر داشتند.
خلاصه اینکه درجشنواره امسال، آن چیزی که زیاد به چشم می‌آمد، استقبال گسترده علاقمندان سینمای مستند از این رویداد فرهنگی بود که بسیار مایه مسرت و خوشحالی است.

  • نویسنده : محمد عمرانی/عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی