از زمانیکه ماجرای تحریمهای ظالمانه آمریکا طرح و اجرایی شد تا امروز، بسیاری از مدیران سیاسی، نمایندگان و کارشناسان و حتی رهبر انقلاب، بر تلاش بر بیاثرکردن این تحریمها تأکید کردند اما «مدیرمسئول روزنامه کیهان» هر از گاهی بر این توصیه، کلید میکند که تنگه هرمز را ببندیم و مسیر تردد کشتیهای نفت و کالا […]
از زمانیکه ماجرای تحریمهای ظالمانه آمریکا طرح و اجرایی شد تا امروز، بسیاری از مدیران سیاسی، نمایندگان و کارشناسان و حتی رهبر انقلاب، بر تلاش بر بیاثرکردن این تحریمها تأکید کردند اما «مدیرمسئول روزنامه کیهان» هر از گاهی بر این توصیه، کلید میکند که تنگه هرمز را ببندیم و مسیر تردد کشتیهای نفت و کالا که به مقصد کشورهای عربی و غربی میروند را سد کنیم و حتی کشتیهای آنان را مصادره کنیم.
نکته جالب توجه این است که هربار «حسین شریعتمداری» با جدیت و قدرت این توصیه را طرح میکند و هر بار سیاسیون چپ و راست، همفکران و حتی دوستان نزدیک وی، خود را به نشنیدن میزنند و گویا به زبان بیزبانی به وی میگویند هر وقت تو رییسجمهور یا فرمانده سپاه شدی دست به این کار بزن، گویا آنان نیز میدانند «حسین شریعتمداری» نه توان جلب آرای لازم را دارد که به ریاست یک فدراسیون برسد و نه آن اندازه در امور نظامی سررشته دارد که فرمانده یکی از یگانهای نظامی کشور شود همانگونه که در هشت سال جنگ تحمیلی، اثری از وی در جبهههای حق علیه باطل ندیدیم و خبری
در این خصوص نداریم.
«حسین شریعتمداری» روز گذشته در کیهان نوشت: بستن تنگه هرمز به روی کشتیهای نفتی و شناورهای تجاری کشورهای غربی حق قانونی ایران برای مقابله با اقدامات تروریستی آنها در داخل کشورمان است و حتی میتوانیم بخشی از محمولههای تجاری آنها را در مقابل آسیبهای مالی که به کشورمان زدهاند به عنوان غرامت مصادره کنیم.
وی همچنین گفت: این حق مسلم و قانونی ایران است که به کشتیهای نفتکش و شناورهای حامل کالای تجاری متعلق به کشورهای متخاصم اجازه عبور از تنگه هرمز را ندهد.
وی افزود: وحشت غرب از احتمال بسته شدن تنگه هرمز به وضوح حکایت از آن دارد که بستن تنگه هرمز به روی کشورهای حامی تروریستها در کشورمان، اولاً: قانونی است، ثانیاً؛ ایران توان انجام آن را دارد و ثالثا کشورهای حامی اغتشاش و ترور در ایران را با شرایط شکننده و فلجکنندهای روبهرو خواهد کرد.
«حسین شریعتمداری» همچنین پرسید: به قول سردار سلیمانی «ما ملت امام حسینیم» مگر نیستیم؟!
اگر سخنان مدیرمسئول کیهان را مرور کنیم متوجه میشویم که گویا کمترین اطلاعات و آگاهی از پهنههای آبی بینالملل ندارد و نمیداند مرزهای آبی کشورش تا کجاست و گویا نمیداند تنگه هرمز با «کانال سوئز» در مصر و تنگه «بُسفُر و داردانل» در ترکیه، فرق دارد و جزو خاک یا داخل مرزهای آبی جمهوری اسلامی ایران نیست.
این تنگه یک آبراه بینالمللی است که تنها بخشی از آن در داخل مرزهای آبی کشور ما قرار دارد و کشتیهایی که از این آبراه، تردد میکنند، حتی به خطوط مرزی ما نزدیک نمیشوند و حریم مرزهای آبی کشور ما را نقض نمیکنند، مگر اینکه از قبل اجازه چنین کاری را دریافت کرده باشند.
وقتی این تنگه، خارج از مرزهای جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، ما از منظر قانونی، اجازه نداریم دست به مسدود کردن آن بزنیم یا کشتیهایی که از این مسیر تردد میکنند را جلب و مصادره کنیم و با توجه به اینکه این تنگه، یکی از پرترددترین مسیرهای جهان است و حتی به آن گلوگاه انرژی جهان میگویند، چنین اقدامی رسماً تنها یک معنا دارد، اعلان جنگ با جهان و جمهوری اسلامی نه قصدی برای چنین کاری دارد و نه طَرفی از چنین کاری خواهد بست.همه دوستان و همفکران «حسین شریعتمداری» از این حقایق ابتدایی آگاهی دارند و به نظر میآید تنها به این دلیل سکوت میکنند که میدانند ادعاها و سخنان «مدیرمسئول کیهان» تنها برای مصرف داخلی است و ارزش دیگری ندارد همانگونه که ادعاهایی چون ارتباط سید محمد خاتمی رییس دولت اصلاحات با جورج سورس، داشت و بعدها نیز «عبدالرضا داوری» به این موضوع پرداخت و حقایق پشت پرده آن را فاش کرد و از خاتمی
حلالیت طلبید.
بهرحال ما خرسند هستیم که امروز ابراهیم رییسی رییسجمهور ایران است و حسین شریعتمداری در ساختمان کیهان به کار کتابتِ حقایق وارونه اشتغال دارد در غیراینصورت حقیقتاً روشن نبود مدیرمسئول کیهان، ایران را به کدام سمت و سو میبرد و چه بر سر کشور میآورد.
نکته آخر اینکه برابر اخلاق سیاسی و اخلاق مدیریتی، هیچ مدیری نباید پا از دایره قانونی و حد و حدود خود فراتر بگذارد فیالمثل، رهبری باید در همان شأن و جایگاه رهبری، سخن بگوید و رییسجمهور در حد و جایگاه خود، افرادی که در حوزههای فرهنگی هستند، در همان حوزه بمانند و حوزههای نظامی و امنیتی را به فرماندهان ارشد سپاه و ارتش و شوراهای عالی نظامی واگذار کنند در غیراینصورت، هزینههای بسیاری بر حکمرانی وارد میکنند و حیثیت و آبروی کشور و منافع ملی را بر باد میدهند و جای خوشوقتی دارد که سران کشورهای غربی و نهادهای بینالمللی نیز بر این امور وقوف دارند و هرگز توجهی به تهدیدات افرادی چون حسین شریعتمداری و حسن عباسی ندارند، همانگونه که مدیران ارشد نظام، شوراهای عالی نظامی و سران قوا، اعتنایی به چنین ادعاها نمیکنند و تصور میکنیم در خلوت خود بر این سخنان، میخندند.