![](https://jomlehonline.ir/wp-content/themes/aban/img/none.png)
شبی دیگر از شبهای بخارا تحت عنوان «شب حمید مصدق در اصفهان» با حضور غزل مصدق؛ دختر شاعر و بهرام پروینگنابادی برگزار شد. مصدق در این برنامه، با اشاره به اشعار شعرای معاصر و هم عصر مصدق به شرح توجه و علاقه ویژه مصدق به زادگاهش پرداخت. غزل مصدق، در بررسی کارنامه شعرای دیگر در […]
شبی دیگر از شبهای بخارا تحت عنوان «شب حمید مصدق در اصفهان» با حضور غزل مصدق؛ دختر شاعر و بهرام پروینگنابادی برگزار شد.
مصدق در این برنامه، با اشاره به اشعار شعرای معاصر و هم عصر مصدق به شرح توجه و علاقه ویژه مصدق به زادگاهش پرداخت.
غزل مصدق، در بررسی کارنامه شعرای دیگر در این خصوص گفت: با نگاهی گذرا به اشعار “نیما” توصیفات بسیاری از طبیعت مورد نظر قرار خواهد گرفت، اما او در هیچ شعری راجع به شهرش به طور مستقیم و به صورت تخصصی سخن نگفته. “شهریار” هم با وجود اشعاری که به زبان ترکی گفته است اما شاهد آن هستیم که با حال عجیب، احساساتی و متفاوتی نسبت به دلتنگی خاصی از تهران میگوید که گویی موطن دومش تهران است. غزل مصدق معتقد است در شعر شعرای هم عصر مصدق، حرفی از زادگاه شاعر زده نشده و حتی “محمد حقوقی” در شعری بلند و انتشار نیافته با دلی آزرده از اصفهان میگوید و یا از ایران به صورت کلی به عنوان زادبوم یاد شده؛ همچون آثاری که در مجموعه اشعار شاملو و اخوان بهجا مانده و در آنها از ایران گفتهاند و نه شهر محل تولد خود. این نویسنده و شاعر آثار پدر را به ترتیبِ انتشار از اولین مجموعه، درفش کاویان، مورد بررسی قرار داد و اشارات شاعر به اصفهان را بازخوانی کرد. وی اوج عشق و ارادت پدرش به اصفهان را در آخرین سرودهاش، مربوط به شهریور ۷۳، چهارسال پیش از مرگ شاعر یافته، در حالی که او در آمریکا زندگی میکند اما، در شعری تحت عنوان “خاطرات کودکی در اصفهان” بازهم از اصفهان میگوید، چون همیشه.