ایتالیا؛ از ستون جام جهانی تا سردرگمی در جاده صعود
ایتالیا؛ از ستون جام جهانی تا سردرگمی در جاده صعود
فوتبال ایتالیا در گذشته نه‌چندان دور، به‌گونه‌ای با جام جهانی گره خورده بود که تصور برگزاری این رقابت بدون آتزوری، برای هواداران غیرممکن بود. اما حالا سومین تهدید جدی برای حذف ایتالیا از جام جهانی در کمتر از یک دهه، دوباره همه چیز را زیر سؤال برده است. روزگاری که از تیم ملی ایتالیا به‌عنوان یکی از چهار ستون اصلی جام جهانی یاد می‌شد – همراه با برزیل، آرژانتین و آلمان – حالا جای خود را به روزهایی داده که این غول فوتبال اروپا، در آستانه فراموش‌شدن در مهم‌ترین تورنمنت ملی جهان است.

فاجعه از دوران جامپیرو ونتورا آغاز شد؛ زمانی که جانشین نه‌چندان محبوب آنتونیو کونته، نتوانست تیمش را به جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه برساند و خاطره تلخ بازی برگشت با سوئد و نیمکت نشینی مهاجم در شرایط بحرانی، هنوز در ذهن فوتبال‌دوستان زنده است. شکست بزرگ ونتورا اولین زنگ خطر بود. اما فاجعه دوم حتی تلخ‌تر بود: روبرتو مانچینی، با وجود کسب عنوان قهرمانی یورو، نتوانست تیم ملی را به جام جهانی ۲۰۲۲ قطر برساند. یک قهرمان یورو که بلیت جام جهانی را نداشت! مسئله فقط حذف نیست؛ زنجیره حذف‌ها است که هویت فوتبال ایتالیا را زیر سؤال برده و حالا این نگرانی، تبدیل به بحران ساختاری شده است.

امروز، نوبت به لوچانو اسپالتی رسیده است؛ مردی که ناپولی را پس از دهه‌ها قهرمان ایتالیا کرد و به‌عنوان یک مربی تاکتیکی و باتجربه شناخته می‌شود. با این حال، شکست مقابل نروژ و نمایش نه‌چندان قابل‌قبول در مرحله مقدماتی، کافی بود تا صبر مدیران فوتبال ایتالیا لبریز شود. اخراج اسپالتی، آن هم پیش از تکمیل مسیر مقدماتی، نشان از اضطراب مزمنی دارد که حالا در رگ‌های فدراسیون فوتبال ایتالیا جریان دارد؛ اضطرابی که به جای اصلاح ساختاری، تنها قربانی می‌گیرد.

اما آیا این تصمیم منطقی بود؟ نه‌تنها از منظر فنی بلکه حتی از نظر استراتژیک، اخراج اسپالتی بیش‌تر یک اقدام ناشی از وحشت بود تا هوشمندی. تیمی که به‌سادگی با هر لغزشی سرمربی‌اش را از دست می‌دهد، نمی‌تواند ثبات لازم برای بازسازی و موفقیت در مسیر بلندمدت را داشته باشد. ضمن آن‌که شرایط گروه ایتالیا با حضور تیم‌های قدرتمندی مثل نروژ و سوئیس، طبیعی‌ست که با افت‌وخیزهایی همراه باشد. ایده اخراج فوری به دلیل شکست مقابل تیمی با ستاره‌هایی مثل هالند و اودگارد، بیش‌تر شبیه به یک واکنش احساسی است تا تصمیمی منطقی.

از حالا، هر مربی‌ای که به نیمکت آتزوری نزدیک می‌شود، پیش از برنامه‌ریزی فنی، باید نگران صندلی داغی باشد که پیش از او سه مرد بزرگ را بلعیده؛ ونتورا، مانچینی و اسپالتی. وقتی فرایند «جست‌وجوی نتیجه فوری» جای «صبر برای ساختن یک نسل» را می‌گیرد، محصول آن همین بی‌ثباتی عمیق است. آتزوری امروز نه‌تنها نگران حذف از جام جهانی است، بلکه درگیر یک بحران هویتی‌ست؛ تیمی که دیگر نه از ثبات مربی برخوردار است و نه از اعتماد مدیریت.

در پایان، ایتالیا اگر می‌خواهد بار دیگر به جایگاه تاریخی خود بازگردد، باید به چیزی فراتر از نام مربی بیندیشد. این تیم نیاز به ساختار جدید، صبوری در دوران گذار، و اصلاح عمیق در تیم پایه دارد. در غیر این صورت، حذف از جام جهانی، نه یک شوک یا فاجعه، بلکه بخشی از روند عادی و تکراری فوتبال این کشور خواهد شد. چیزی که امروز رنگ واقعیت به خود گرفته است.

  • نویسنده : مهسا حسینی