ایران بدونِ نصف‌جهان؟!
ایران بدونِ نصف‌جهان؟!

گروه سیاسی مدیران اجرایی و تصمیم‌سازان در جمهوری اسلامی به دو دسته مساوی تقسیم شده‌اند، گروهی که یا متخصص هستند یا با متخصصان ارتباط دارند و درخصوص موضوعات مختلف و چالش‌های کشور به‌درستی و بهنگام «هشدار» می‌دهند، گروهی نیز قدرت اجرایی دارند و از آن‌ها توقع می‌رود به تعبیر مقام رهبری اهل «اقدام و عمل» […]

گروه سیاسی

مدیران اجرایی و تصمیم‌سازان در جمهوری اسلامی به دو دسته مساوی تقسیم شده‌اند، گروهی که یا متخصص هستند یا با متخصصان ارتباط دارند و درخصوص موضوعات مختلف و چالش‌های کشور به‌درستی و بهنگام «هشدار» می‌دهند، گروهی نیز قدرت اجرایی دارند و از آن‌ها توقع می‌رود به تعبیر مقام رهبری اهل «اقدام و عمل» باشند اما در کمال خونسردی، نظاره می‌کنند و کاری نمی‌کنند و در نهایت قول بی‌پشتوانه از خود صادر می‌کنند اما پس از مدت‌ها متوجه می‌شویم که افکار عمومی را هم مانند تحریم‌ها دور زدند تا به اهداف باندی و گروهی خود برسند.

اگر صدای فریاد «جاسم شدیدزاده» نماینده اهواز در سال ۸۲ و در مجلس ششم شنیده می‌شد قطعاً امروز خوزستان و هورالعظیم چنین وضعیتی نداشتند. آن نماینده و برخی دیگر از دلسوزان فریاد زدند اما کسی به دغدغه و فریاد آنان نرسید و امروز و تنها ۱۸ سال پس از آن فریادها، دقیقاً هشدارهای آن روز محقق شد و حتی بدتر از آن را شاهد هستیم.
آن روزها نماینده اهواز و برخی دیگر از فعالان حوزه محیط‌زیست هشدار دادند که خوزستان، تالاب‌ها و هورهایش، خشک می‌شود اما کسی تصور نمی‌کرد که مناطق وسیعی از مزارع این استان که گاه تا سه نوبت کشت می‌شدند تبدیل به شوره‌زار شوند و نظم اکولوژیکی منطقه به خطر بیفتد.
روز گذشته یکی دیگر از نمایندگان هشداری را در «خانه ملت» طرح کرد که حتی تصور آن نیز بسیار وحشتناک است، تصور ایران بدون اصفهان.
یک عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی گفت:«اگر وضعیت منابع آب استان اصفهان به همین شکل فعلی باشد و تدبیر لازم برای حل مشکلات آبی این استان اندیشیده نشود کمتر از ۱۰ سال دیگر اصفهان قابل سکونت نخواهد بود.
«محمدتقی نقدعلی» با بیان اینکه مشکل کمبود آب در اصفهان مانند خوزستان جدی است، تصریح کرد: مسئولان باید استان اصفهان را به شکل ویژه نگاه کنند و همان طور که قرار است برای خوزستان استاندار ویژه منصوب شود باید برای اصفهان نیز استاندار ویژه در نظر گرفته شود. نمایندگان استان اصفهان در حال رایزنی و بازدیدهای میدانی هستند تا مشکل آب شرب و کشاورزی این استان را به طریقی حل کنند، اما برای حل این مشکل مسئولان ارشد نظام نیز باید ما را همراهی کنند.
وی ادامه داد: باز شدن آب سد زاینده‌رود به طور مستمر برای آبیاری باغات و زمین‌های کشاورزی میسر نیست، اما معتقدیم به شکل موقت این آب باید باز شود تا از خشک شدن درختان و از بین رفتن محصولات کشاورزی جلوگیری شود. درختان میوه هم ریه تنفسی مردم اصفهان و هم ابزار معیشت جمع کثیری از آنان است به همین دلیل نباید اجازه دهیم خشک شوند. اگر باغات خشک شوند مشکلات زیست محیطی افزایش خواهد یافت، بنابراین بازگشایی موقت سد زاینده‌رود ضروری است.»
اصفهان روح فرهنگ ایرانی- اسلامی ماست و اگر این بی‌توجهی و بی‌مسئولیتی تا به آنجا ادامه یابد که به بیان این نماینده اصفهان از بین برود و قابل سکونت نباشد، یعنی مفهومی به نام ایران آسیب خواهد دید.
حتماً مدیران اجرایی این سخنان نماینده مردم خمینی‌شهر را جدی نمی‌گیرند و آن را خیلی بدبینانه فرض می‌کنند و برای این خطر نیز مانند سایر خطراتی که محیط زیست ما را مورد حمله و تاخت و تاز قرار داد، جایی در برنامه‌ریزی‌ها باز نمی‌کنند همان‌گونه که در سال ۸۲ همه مدیران وقت فریادهای نماینده وقت اهواز را از سرِ شکم‌سیری فرض می‌کردند و اقدامی نکردند تا خوزستانی که در هشت سال جنگ نابرابر، تسلیم دشمن نشد، ظرف چند سال تسلیم شود و از پای درآید.
به باور ما امروز هم تعیین استاندار ویژه نه برای استان خوزستان و نه برای استان اصفهان راهگشا نیست چون مشکلات حوزه آب و محیط زیست دستِ کم در گستره ۱۸ استان گلوی اقلیم‌های زیستی را گرفته و باید برایش تدبیری کرد. مشکل خوزستان جدای از مشکل قم و اصفهان و یزد نیست و چالش یزد نیز نمی‌تواند بدون توجه به دیگر استان‌های کشور مدیریت شود.
مدیران دولت سیزدهم باید به «حکمرانی خوب» تن دهند و شرط اولای حکمرانی خوب تن تسلیم در برابر نظر کارشناسان و مشارکت‌خواستن از همه شهروندان است و نمی‌توان تنها به مدیران سنتی که دو تا سه دهه در سیستم حضور داشتند و برخی از آنان نیز خود بخشی از مشکل هستند، این مشکل را حل کرد.
حقیقت تلخی است اما باید گفت که اقلیم ایران و پهنه‌های اقلیمی این سرزمین کهن هرگز تا این سطح در خطر نبود و اگر برای رفع این خطر اقدام عاجل صورت نگیرد، ده سال دیگر خیلی دیر است و نه تنها اصفهان که بسیاری از روستاها، شهرها و استان‌ها غیرقابل سکونت خواهد بود.
نکته آخر این‌که اگر همان‌گونه که نماینده پیشین اهواز هشدار داد اما آنچه که محقق شد ده برابر خطرناک‌تر از هشدارهای آن نماینده بود، اگر در خصوص هشدار نماینده خمینی‌شهر چنین رخدادی واقع شود و ده برابر آنچه که و هشدار داد، محقق شود، چه چیزی از ایران باقی خواهد ماند؟