رضا شریعتی، روزنامهنگار در تاریخ کشور ما کم نیستند شعرها و مثلهایی که در وضعیت امروز جامعه ما صدق پیدا میکنند و نمونه آن در تاریخ بیهقی آمده است . در همین رابطه او در کتاب تاریخ بیهقی و در شرح حکایتی گفته است «هزارسال وزارت بدان نیارزد که غلامکی ز در آید و بگوید […]
رضا شریعتی، روزنامهنگار
در تاریخ کشور ما کم نیستند شعرها و مثلهایی که در وضعیت امروز جامعه ما صدق پیدا میکنند و نمونه آن در تاریخ بیهقی آمده است . در همین رابطه او در کتاب تاریخ بیهقی و در شرح حکایتی گفته است «هزارسال وزارت بدان نیارزد که غلامکی ز در آید و بگوید خواجه معزولی».
اما در کشور ما از آنجا که ماندن در یک منصب به مراتب سختتر از کسب آن منصب است اتفاقا خیلی هم میارزد و مدیری که به مقام و پستی میرسد، در نخستین گام خودش را به ذی نفوذانی مانند امام جمعه، نماینده مجلس، وزارتخانه و …وصل میکند تا هزینه عزلش بالا برود و بیشتر بماند.البته ما منکر آن نیستیم که عزل و نصب حق هر مدیری است و برای هماهنگی دستگاه تحت امر ضروری اما نکته آنجاست که عزل و نصبهای ناشی از فشار نمایندگان و یا برخی مسئولان گاه باعث روی کارآمدن افرادی ناکارآمد شده که در نهایت مردم چوب این دخالتهای بیمورد و عزل و نصبهای جزیرهای را میخورند. چنانچه چنین اقدامی از سوی هر نماینده و یا مسئولی فراتراز نظارت بر عملکرد دستگاههای اجرایی به قصد دخالت در تعیین مدیران اجرایی باشد غیر قانونی بوده و این افراد فراتر از نظر مشورتی حقی ندارند. اما ماجرا چیست بیشک همه شما اتفاق نادر این هفته را که در مراسم مراسم تودیع ابراهیم هزارجریبی مدیرکل بازنشسته پست استان خراسان شمالی افتاده است شنیدید. در این مراسم در حالی که تمام بنرها به نام محمدخالقی در سطح شهر و سالن زده شده بود به یکباره اسکندر حلالخور، عضو هیئتمدیره پست کشور که مهمان برنامه بود به جایگاه مجری رفت و گفت: اسم خالقی اشتباه تایپی بوده و خانی درست است، از تهران تماس گرفتند و گفتند اشتباه تایپی انجامشده است! البته حسین نعمتی، مدیرعامل شرکت ملی پست بیکار ننشت و توسط روابط عمومیش مصاحبهای را برای رسانهها فرستاد . وی درباره اتفاقات عجیب پیش آمده در مراسم معرفی مدیرکل پست استان خراسان شمالی، گفت: پس از مشورت از بین همکاران شاغل در پست استان دو گزینه معرفی شدند . گزینه نخست جناب آقای خالقی، از کارکنان با تجربه و مورد وثوق و گزینه دوم جناب آقای خانی از کارکنان جوان و پویای این شرکت بودند. مراحل اخذ استعلام و مصاحبه مدیریتی برای هر دو گزینه انجام پذیرفت و طبق روال با مجمع نمایندگان استان و استاندار محترم نیز مشورت شد. از آنجا که استاندار محترم گزینه دوم را به دلایلی ارجح دانستند گزینه دوم قطعی و انتخاب شد.
نعمتی افزود: بر اساس نظر استاندار محترم مقرر شد جناب آقای خانی به عنوان گزینه نهایی معرفی شوند و دراینباره نظر مساعد مجمع نمایندگان استان نیز اخذ شد اما متاسفانه در اثر سهلانگاری حوزه مدیرعامل شرکت ملی پست، حکم گزینه نخست که از پیش آماده شده بود به استان ارسال شد و موضوع به گونهای رقم خورد که در شان این شرکت نبود.
وی افزود: البته از نماینده اعزامی شرکت پست که وظیفه معارفه مدیرکل جدید را بهعهده داشت انتظار میرفت با دقت و درایت بیشتری مراسم را مدیریت کند تا چنین اشتباه غیرقابل پذیرشی پیش نیاید.
نعمتی گفت: به زعم خودم و به عنوان مسئول اصلی این ماجرا از جناب آقای خالقی، سایر همکارانم در استان خراسان شمالی و مردم عزیز آن خطه عذرخواهی میکنم و امیدوارم بتوانیم با ارائه خدمات مناسب به شهروندان این اشتباه را جبران کنیم و در این راه از ظرفیتهای برادر گرانقدر جناب آقای خالقی نیز بهره ببریم.
متاسفانه چنین ماجرای اولین بار نیست در کشور تکرار میشود، در یکی از شهرها شهردار بازنشسته حتی در لحظه آخر حکم میزند و در شهر دیگر برخی ادارات دو رئیس دارند. این شیوه انتخاب و انتصاب مدیران ردههای میانی با هدف جلب رضایت برخی نیروهای موثر در ساختار قدرت، سبب افزایش توقع برخی صاحب منصبان شده است و با توجه به آنکه حدود پانزده استاندار (با احتساب اسلامی وزیر کار و استاندار سابق مازندران) و معاونتهای استانداران تغییر خواهد کرد نه تنها برای انتصاب مقام عالی تدبیر و امید، بلکه حتی گاهی برای انتخاب یک فرماندار و بخشدار هم ضرورت این دخالتها پیش کشیده میشود. شأن نمایندگان در عزل و نصبهای کلان و رای اعتماد به وزا تجلی مییابد و شان استاندار ارائه نظرات مشورتی به مسئولان و خدمترسانی مطلوب به مردم و تصمیمات کلان استان. چندان شایسته نیست که این عزیزان به جای سیاستگذاریهای کلان ملی و محلی و نظارت موشکافانه بر اجرای صحیح قوانین مصوب، در جزئیات عزل و نصبهای سایر دستگاهها ورود پیدا کنند که هم فرایند اجرایی کارها به کندی پیش رود و هم مسئولان جدید وامدار یک فرد باشند. در همین رابطه مولانا در شعری که احتمالا وضعیت امروز جامعه ما را پیشبینی کرده بود که سرود
با تلخی معزولی میری بنمی ارزد
یک روز همیخندد صد سال همیلرزد
خربندگی و آنگه از بهر خر مرده
بهر گل پژمرده با خار همیسازد