وعده های دولت رییسی خیال‌بافی است
وعده های دولت رییسی خیال‌بافی است

محسن هاشمی، فعال سیاسی اصلاح طلب طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: در روز حمل و نقل، مسوولان وزارت راه و شهرسازی در وعده‌ای جدید گفته‌اند قصد دارند سهم سامانه ریلی از ظرفیت حمل بار در کشور را براساس برنامه‌ ششم از ۱۰درصد به ۳۰درصد برسانند. البته مزیت‌های حمل و نقل ریلی آن‌قدر بالاست، ازجمله […]

محسن هاشمی، فعال سیاسی اصلاح طلب طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: در روز حمل و نقل، مسوولان وزارت راه و شهرسازی در وعده‌ای جدید گفته‌اند قصد دارند سهم سامانه ریلی از ظرفیت حمل بار در کشور را براساس برنامه‌ ششم از ۱۰درصد به ۳۰درصد برسانند. البته مزیت‌های حمل و نقل ریلی آن‌قدر بالاست، ازجمله صرفه‌جویی در مصرف سوخت و کاهش آلودگی هوا، آلودگی صوتی، ایمنی و هزینه نگهداری که هر شنونده‌ای را خوشحال می‌کند. این قول، یعنی ناوگان باری ریلی کشور که از سال ۱۳۱۰ و پس از انقلاب در دولت‌های مختلف به حدود ۱۱ هزار کیلومتر خطوط اصلی گسترش یافته و با وجود همه سرمایه‌گذاری‌ها طی حدود ۹۰ سال، هم‌اکنون توان جابه‌جایی ۱۰درصد از حجم بار کشور را دارد، به ‌یک‌باره ظرفیت آن سه برابر شود کاری دشوار خواهد بود. ضمنا باید درنظر گرفت که در جهان معمولا حمل و نقل ریلی معمولا ۵۰درصد ارزان‌تر از حمل و نقل کامیونی است که در کشور ما چنین نیست. می‌دانیم که صنعت حمل و نقل ریلی از شاخص‌های توسعه‌یافتگی کشورها محسوب می‌شود.
براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس علاوه بر لزوم بازسازی و اصلاح خطوط، متوسط عمر حدود ۳۰ هزار واگن باری در ایران حدود ۳۰ سال است که البته به نظر ۷۰درصد آن از رده خارج نیز فرض می‌شوند. ۴۰درصد از ۹۵ لکوموتیو موجود بیش از ۴۰ سال عمر دارند و لذا مشکل اصلی منابع مالی و تامین تجهیزات متحرک است.
البته این هدف در چشم‌انداز ۲۰ ساله در افق ۱۴۰۴ پیش‌بینی شده بود، اما شرط تحقق آن رشد ۸درصدی اقتصاد کشور طی این ۲۰ سال بود که اقتصاد ایران طی ۱۷ سال گذشته باید حداقل ۳۰۰درصد رشد می‌کرد، اما براساس آمار‌های رسمی در رشد و توسعه کشور علی‌رغم پیشرفت فرضی، مثبت نبوده است. به عبارتی دیگر تحقق این وعده هم با فرض اینکه ۳۰درصد از بهره‌وری تجهیزات و ریل و مسیر موجود استفاده شود.
نیازمند سرمایه‌گذاری حداقل ۱۰ میلیارد دلاری در صنعت ریلی است که طبیعتا به دلایل گفته شده در مقاله قبل در مورد صنعت هوایی، تحقق آن در کوتاه‌مدت در حد آرزوی نزدیک به محال است. مگر اینکه کشتیبان را سیاسی دگر بیاید.
نکته جالب در این میان، حساب کردن روی درآمد ترانزیتی از صنعت ریلی است که بخش عمده آن با یارانه انرژی تامین می‌شود و کل ترانزیت بار، در سال‌های اخیر برای کمتر از ۱۰ میلیون تن، حدود ۲۰۰ میلیون دلار برآورد شده که بخش ریلی آن در سال ۱۴۰۰ حداکثر به ۲ میلیون تن می‌رسد. بعضی وعده تحقق یک تا ۵ میلیارد دلاری یعنی تا ۳۰ برابر شدن آن را می‌دهند که بسیار بعید است حتی چند برابر شود چه رسد به ۳۰ برابر؟ و در همین حال درآمد ترانزیت هوایی از کشور را که نیاز به سرمایه‌گذاری و زیرساختی ندارد و صرفا هواپیماهای بین‌المللی برای عبور از آسمان ایران حق ترانزیت پرداخت می‌کنند، به خاطر سانحه تلخ پرواز اوکراین در سال ۹۸، کاهش یافته و اگر سیاست صحیحی بر این حوزه حاکم شود، درآمدی معادل یک میلیارد دلار برای کشور به ‌دلیل موقعیت جغرافیایی خاص ایران با کمترین هزینه‌ای می‌تواند ایجاد کند که همین مبلغ می‌تواند در نوسازی صنعت هوایی کشور کمک بزرگی باشد اما متاسفانه اکنون درآمد ایجاد شده کمتر از ظرفیت موجود است که باید به ترانزیت هوایی بار و مسافر و عبوری آن توجه ویژه شود.
در مجموع می‌توان گفت که گزارش‌ها و وعده‌هایی که بعضی از مدیران اجرایی کشور به سران نظام می‌دهند آن‌قدر با وضع موجود کشور فاصله دارد که حتی اگر بخشی از آن هم محقق شود شاهکار است، اما در عمل شاهد هستیم به‌ جای پیشرفت در شاخص‌ها، پسرفت اتفاق می‌افتد و ریشه نارضایتی و مشکلات اجتماعی، معیشتی و اقتصادی کشور هم تفاوت فضا وزمین، وعده وعمل و واقع‌گرایی با خیالبافی است که فقط می‌توان به آن، پیشرفت‌نمایی یا فعال‌نمایی به جای واقع‌گرایی و عمل‌گرایی اطلاق کرد.