حتما باید «برایان هوک» مسئول ویژه پرونده تحریم ایران در خصوص فرزندان مدیران و مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران که در ایالات متحده ساکن هستند، وارد عمل میشد و بهطور ضمنی تهدید به دیپورت و اخراج این افراد میکرد تا این افراد به خود بیایند؟ اساساً برای این هموطنان که کشوری کهنسال هستیم و سابقهای […]
حتما باید «برایان هوک» مسئول ویژه پرونده تحریم ایران در خصوص فرزندان مدیران و مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران که در ایالات متحده ساکن هستند، وارد عمل میشد و بهطور ضمنی تهدید به دیپورت و اخراج این افراد میکرد تا این افراد به خود بیایند؟ اساساً برای این هموطنان که کشوری کهنسال هستیم و سابقهای طولانی در تاریخ داریم، «وطندوستی» چه مفهومی دارد؟ این فرزندان ایرانی چه تعهداتی نسبت به ساکنان سرزمین آبا و اجدادی خود دارند که به آسانی از هزینههای کشور استفاده میکنند و بعد از رشد و نمو و دقیقاً در زمانیکه به «میوه دادن» رسیدند، خاک پاک وطن را ترک میکنند و در کشوری «توطّن» میکنند که حاکمان آن، دشمن شماره یک مردم و آرمانهای مذهبی ما محسوب میشود؟ البته افرادی که برای ادامه تحصیل و تحصیلات تکمیلی به کشورهای دیگر ازجمله آمریکا میروند موضوع بحث ما نیستند. این افراد حتی میتوانند مصداق حدیث نبوی (ص) باشند که فرمود: «اُطلِبُوا العِلمَ وَلَو بِالصِّینِ»-دانش را بجویید و حتی اگر لازم شد تا سرزمین چین(سرزمینهای دور دست) بروید-. افرادی که برای کسب تخصص در حوزههای علمی، پزشکی و فنی میروند قطعاً هدفی جز خدمت ندارند و موضوع سخن و در واقع اعتراض ما نیستند. روی سخن ما آن افرادی هستند که پس از اخذ تخصص و دانش تکمیلی به جای اینکه به کشور برگردند و به مردم خود خدمت کنند، در ایالات متحده یا هر کشور دیگری «توطّن» کردند و از بازگشت به کشور خودداری میکنند بهویژه آن دسته از افرادی که وابستگان نسبی یا سببی مدیران و مسئولان برجسته کشور هستند و این شبهه در مورد آنان وجود دارد که با استفاده از رانت و «بهره ویژه» موفق به کسب فرصت تحصیل در دانشگاههای برتر جهان شدند. نکتهای که افکار عمومی به آن حساس شده همین است که چرا فرزندان مدیران و مسئولان کشوری، سالها از سرمایههای این کشور استفاده میکنند و به درجات بالای علمی میرسند، برخی نیز با بورسیه به دانشگاههای معتبر دنیا میروند و موفق به کسب درجات علمی ارزشمند میشوند اما در زمانیکه همانند درختی بارور، میوه میدهند و همانند مزرعهای به فصل برداشت میرسد، دامن از سرزمین مادری خود «فراهم میچینند» و جلای وطن میکنند و سفره دانش و تخصص خود را از هموطنان خود دریغ میدارند؟ سوال بعدی افکار عمومی این است که چرا برخی از این افراد درحالیکه هیچ منع و مشکلی در کشور خود ندارند، تابعیت و یا کارت اقامت کشور بیگانه را اختیار میکنند؟ سوال سوم افکار عمومی این است که اکنون که برخی از این حضرات در عمل پشت به کشور کردند و تمایلی به وطن و همشهریان خود ندارند چرا در صفحات شبکههای مجازی خود «پُز وطندوستی» میدهند و همانند «هنرپیشهها» نقش بازی میکنند؟
سخن پایان ما این است که بسیاری از پزشکان و متخصصّان کرهای، ژاپنی، مالزیایی و حتی پاکستانی که دوره فوق تخصص را در کشورهای اروپایی، کانادا و ایالات متحده آمریکا میگذرانند، برنامهای دارند و بهطور ماهانه یک تا چند روز با پرواز به کشور خود میروند و تلاش دارند هم در حوزه تخصص خود به شهروندان و مملکت خود، خدمت برسانند و هم از منظر «الگوسازی»، رفتار درست را به جوانان و نوجوانان و همچنین به دانشجویان بیاموزند و یکی از دلایل ریشهای که در این کشورها، «فرار مغزها» به یک معضل تبدیل نشد همین گونه رفتارها است. جای تأسف است که در کشور ما، فرزندان برخی مدیران ارشد نظام خود الگویی برای فرار مغزها تبدیل شدند.