انسان پس از مرگ تا چه مدتی هوشیار است؟ آیا این هوشیاری که به گفته محققان تا بعد از مرگ هم ممکن است باقی بماند، همان «روح» است؟ مرگ از نظر بالینی به ایستادن ضربان قلب، توقف دم و بازدم و از کار افتادن کامل مغز گفته می‌شود، اما منظر فلسفی تعریف ما از […]

 

انسان پس از مرگ تا چه مدتی هوشیار است؟ آیا این هوشیاری که به گفته محققان تا بعد از مرگ هم ممکن است باقی بماند، همان «روح» است؟

مرگ از نظر بالینی به ایستادن ضربان قلب، توقف دم و بازدم و از کار افتادن کامل مغز گفته می‌شود، اما منظر فلسفی تعریف ما از مرگ بر مبنای دیگری استوار است: رسیدن به یک مرحله بی‌بازگشت. تا همین ۵۰ سال پیش به نظر می‌رسید که این دو تعریف یکی هستند. اما با پیشرفت‌های تازه در علم، بشر به روش سی‌پی‌آر یا احیای قلبی ریوی توانست قلب از کار ایستاده شخصی را که بنا به تعریف قدیمی مرده شناخته می‌شد، به کار اندازد و به وضعیت پیش از آن باز گرداند.

روش‌های نوین احیا، نه تنها دانش و ظرفیت بشر در زمینه فوریت‌های پزشکی را افزایش داده، بلکه برداشت ما از مفهوم مرگ را هم دچار تحول کرده است. تا پیش از این گمان می‌شد که هوشیاری ما با مرگ چسمی‌مان از بین می‌رود، اما در طول سال‌های اخیر دانشمندان به کرات با نشانه‌هایی روبرو شده‌اند که نشان می‌دهد سلول‌های مغزی تا چند روز بعد از مرگ و حتی شاید برای مدت طولانی‌تری زنده می‌مانند.

دانشمندی به نام پیتر نوبل به نیوزویک می‌گوید دانشمندان با بررسی بدن مردگان، مشاهده کرده‌اند که برخی از ژن‌های در اجساد تا مدتی پس از مرگ فعال می‌مانند. دکتر نوبل که استاد میکروبیولوژی دانشگاه واشنگتن است با مطالعه روی موش‌ها و ماهی‌ها دریافته است که ۱۰۶۳ ژن مختلف در بدن این جانداران تا بعد از مرگ فعال هستند و در برخی موارد تا ۴ روز نیز زنده مانده‌ و حتی فعالیت خود را بیشتر کرده‌اند.

به گفته این دانشمند آمریکایی، تحلیل برخی از ژن‌ها نشان می‌دهد که فعالیت آنها در نخستین لحظات پس از مرگ، به اندازه دوره جنینی افزایش می‌یابد. این فرآیند نزد برخی جانداران غیر از انسان آن قدر جدی است که سلول‌های آنها تا چند هفته بعداز مرگ‌شان زنده می‌مانند. او نتیجه می‌گیرد که مرگ همه انسان‌ها تدریجی است و هیچ کس دفعتا نمی‌میرد، اما دوره زوال سلول‌های هر کس متفاوت است.

گویاترین و دقیق‌ترین شاهد این ادعای دانشمندان موردی است که در سال ۲۰۱۶ در کانادا روی داد و در نشریه علوم زیست‌شناختی این کشور منتشر شد. در آن سال بررسی وضعیت چهار بیمار در حال احتضار نشان داد در حالی که در همگی آنها پس از مدتی دیگر علائم حیاتی دیده نمی‌شد، مغز یکی از آنها پس از مرگ همچنان امواج دلتا صادر می‌کرد. دلتا موج الکتریکی مغز است که قابل اندازه‌گیری است. در واقع مغز این بیمار تا ده دقیقه پس از مرگش هنوز کار می‌کرد در حالی که دیگر نه نبض داشت و نه هیچ علامت حیاتی دیگری.

پژوهش‌های دکتر پارنایا نشان می‌دهد افرادی که پس از مرگ جسمی دوباره احیا شده و به زندگی برگشته‌اند، تجربیات کمابیش مشترکی داشته‌اند. تقریبا همه آنها نورهای درخشانی دیده‌اند، چهره‌های نورانی که راهنمایی می‌کنند، تسکین درد فیزیکی و یک احساس آرامش عمیق.

به گزارش یورونیوز، از آنجا که این تصویرها ذهنی هستند، ممکن است در پیوند با توهمات فرد باشند. در عین حال تجربه افرادی که روی تخت بیمارستان یا اتاق عمل مرده و مجددا احیا شده‌اند، ناقض این فرضیه است زیرا بعضی از آنها می‌گویند مثل آن بوده که در گوشه‌ای از اتاق ایستاده و شاهد تلاش پزشکان برای نجات جان خودشان بوده‌اند و پزشکان در عین ناباوری صحنه‌های توصیف شده را تأئید کرده‌اند.